نورنیوز-گروه بین الملل: به گزارش شورای امور جهانی خاورمیانه، چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه مدتهاست که تحتتأثیر منافع قدرتهای بزرگ جهانی شکلگرفته است. به طور سنتی، قدرتهای غربی، بهویژه ایالات متحده آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی، نقش غالبی در تعیین چهارچوبهای دفاعی و معماری امنیتی این منطقه ایفا کردهاند. بااینحال، در سالهای اخیر شاهد تغییرات زیادی در این پویاییها بودهایم. کشورها و بازیگران آسیایی به طور فزایندهای بهعنوان مشارکتکنندگان مهم در مسائل امنیتی و دفاعی خاورمیانه ظاهر شدهاند، روندی که نشاندهنده تغییرات عمده در ساختار روابط ژئوپلیتیکی منطقه است.
همکاری دفاعی میان آسیا و خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای قابلتوجهی بوده است. "هند، در راستای سیاست "نگاه به غرب" خود، همکاریهای دوجانبه دفاعی دریایی را با چندین کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس [1](GCC) تقویت کرده است. در این چهارچوب، هند، امارات متحده عربی و فرانسه با برگزاری اولین رزمایش دریایی مشترک خود در سال ۲۰۲۳، روندی روبهرشد در همکاریهای سهجانبه دفاعی را به نمایش گذاشتند. امارات متحده عربی همچنین میزبان "واحد آخ[2]" است؛ تنها واحد نظامی کره جنوبی که فراتر از مأموریتهای حفظ صلح در خارج از کشور مستقر شده است. چین نیز در شمال آفریقا با برگزاری تمرینات نظامی مشترک در دریای مدیترانه، بهعنوان یکی از شرکای اصلی دفاعی با کشورهایی نظیر مصر و الجزایر همکاری میکند. بااینحال، سهم چین از واردات تسلیحات متعارف به منطقه شمال آفریقا کاهش قابلتوجهی داشته است. بر اساس گزارش مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم [3](SIPRI)، این سهم از ۱۳٪ کل واردات بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به ۷.۲٪ در دوره زمانی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ کاهشیافته است.
نقش امنیتی آسیا در خاورمیانه عمدتاً به تقویت روابط اقتصادی میان این دو منطقه مرتبط است. بهویژه، سرمایهگذاریهای چین در چارچوب ابتکار کمربند و جاده [4](BRI) در سراسر خاورمیانه، به طور مستقیم منافع پکن را در تأمین امنیت منطقه افزایش داده است. این سرمایهگذاریها نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی خاورمیانه کمک کرده، بلکه زمینهساز تقویت همکاریهای امنیتی میان کشورهای این منطقه و چین نیز بوده است. علاوه بر این، وابستگی ژاپن به منابع انرژی خلیجفارس موجب شده است که این کشور به همکاریهای دفاعی با کشورهای این منطقه توجه داشته باشد. در همین راستا، سال گذشته ژاپن مذاکرات نظامی با عمان و قطر را آغاز کرد که نشاندهنده افزایش تعاملات دفاعی میان این کشورهاست.
خاورمیانه در سالهای اخیر به یکی از بازارهای اصلی تسلیحات آسیایی تبدیل شده است. در دهه گذشته، صادرات تسلیحات چین به این منطقه به میزان ۸۰ درصد افزایشیافته است. این در حالی است که بر اساس گزارش مؤسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم (SIPRI)، سهم چین از واردات تسلیحات اصلی در خاورمیانه بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ تنها ۰.۵ درصد بوده است. علاوه بر چین، کره جنوبی نیز نقش مهمی در بازارهای دفاعی منطقه ایفا میکند. این کشور با انعقاد قراردادهای تسلیحاتی چندمیلیوندلاری، بهویژه در سال ۲۰۲۲، با کشورهای امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر، حضور خود را در این بازار تقویت کرده است.
تحولات در نظم ژئوپلیتیکی جهانی و تغییرات در منافع استراتژیک کشورهای آسیایی در خاورمیانه، چالشها و فرصتهای جدیدی را برای امنیت منطقهای و جهانی به وجود آورده است. همچنین این تحولات موجب طرح سؤالاتی در زمینه همکاریهای دفاعی میان این دو منطقه شده است. از جمله اینکه عوامل اصلی محرک رشد همکاریهای دفاعی میان آسیا و خاورمیانه چیست و چه شرایط ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی در این فرایند نقش دارند؟ تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی در خاورمیانه چه تأثیراتی بر ساختار روابط امنیتی میان کشورهای این منطقه و قدرتهای آسیایی خواهد داشت؟ بهعلاوه، چه محدودیتهای ساختاری و راهبردی در مسیر توسعه همکاریهای دفاعی بین آسیا و خاورمیانه وجود دارد؟ در شرایطی که حضور امنیتی ایالات متحده در منطقه خاورمیانه بهویژه در حوزههای دفاعی و امنیتی ممکن است کاهش یابد، آیا قدرتهای آسیایی قادر خواهند بود نقشی مهمی در بازسازی و بازتعریف معماری امنیتی منطقه ایفا کنند؟ در نهایت، به چه نحو میتوان انتظار داشت که قدرتهای آسیایی نقشی مؤثر در تحکیم و گسترش استراتژیهای امنیتی منطقهای ایفا کرده و بر آینده امنیتی خاورمیانه تأثیر بگذارند؟
راهبردهای ژئوپلیتیکی چین در خاورمیانه
اهمیت روزافزون چین در چشمانداز امنیتی منطقهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) به عوامل مختلفی باز میگردد. یکی از این عوامل، سرمایهگذاریهای اقتصادی قابلتوجه چین در این منطقه، بهویژه از طریق ابتکار یک کمربند و یک جاده (BRI)، است که ایجاب میکند چین نقش امنیتی خود را بهمنظور حفاظت از این منافع تقویت کند. بهعلاوه، خاورمیانه بهویژه کشورهای امارات متحده عربی و عربستان سعودی که طی سالهای اخیر پهپادهای چینی خریداری کردهاند، به بازار اصلی تسلیحات چینی تبدیل شدهاند. این تسلیحات به دلیل مقرونبهصرفه بودن، فناوری پیشرفته و کارایی بالا برای منطقه خاورمیانه جذابیت زیادی دارند. علاوه بر این، همکاریهای دریایی به یکی از حوزههای مهم همکاری دفاعی چین و منطقه منا تبدیل شده است. درحالیکه ایالات متحده آمریکا نسبت به گسترش همکاریهای نظامی چین با کشورهای خاورمیانه ابراز نگرانی کرده و احتمالاً اقدام به محدودکردن این همکاریها خواهد کرد، اما همکاریهای چین در زمینه امنیت دریایی با کشورهای منطقه همچنان روند رو به گسترش خود را ادامه خواهد داد.
نقش بازیگران غیردولتی در دیپلماسی منطقهای چین
در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بازیگران غیردولتی بهعنوان عوامل مؤثر در تحولات امنیتی و سیاسی شناخته میشوند. چین در تعامل با این بازیگران رویکردی محافظهکارانه اتخاذ کرده است. این رویکرد عمدتاً بر مبنای بهرسمیتشناختن گروههایی مانند حماس، حزبالله و حوثیها بهعنوان بازیگران مؤثر و محدودکردن مداخلات مستقیم، استوار است. یکی از تلاشهای چین در این زمینه، تلاش برای آشتیدادن جناحهای رقیب فلسطینی در سال ۲۰۲۴ تحت چارچوب بیانیه پکن بوده است. در آینده، چین به دنبال توسعه رویکردهایی خواهد بود که تعاملات دیپلماتیک مؤثری را بدون ایجاد تنشهایی فراهم کند. همچنین، چین تلاش دارد نقش خود را در ائتلافهای دریایی تحت رهبری ایالات متحده محدود کرده و در عملیات مقابله با حوثیها در دریای سرخ مشارکت کمتری داشته باشد. در نهایت، تعاملات چین با این بازیگران غیردولتی بر مبنای تعادل میان حفظ روابط و کاهش تنشها در سطح منطقهای خواهد بود و مطابق با اصول سیاست خارجی چین و منافع بلندمدت این کشور در خاورمیانه تنظیم خواهد شد.
چندجانبهگرایی در روابط چین و منطقه خاورمیانه
از سال ۲۰۰۲، چین مجموعهای از ابتکارات را برای تقویت همکاریهای چندجانبه با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اتخاذ کرده است. یکی از این ابتکارات، انتصاب فرستادگان ویژه بهمنظور تسهیل روابط دوجانبه و ارتقای همگرایی در حوزههای مختلف است. همچنین چین تلاش کرده است تا روابط خود را در بخشهای نوظهور همچون انرژیهای تجدیدپذیر گسترش دهد. ابتکاراتی نظیر «ابتکار امنیت جهانی[5]»، «ابتکار تمدن جهانی[6]» و «ابتکار توسعه جهانی[7]» تأثیرات قابلتوجهی بر روابط چین با کشورهای منطقه داشتهاند. این ابتکارات به تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه، بهویژه از طریق سازمانهایی مانند بریکس[8] و سازمان همکاری شانگهای[9]، کمک کردهاند. تمرکز چین بر تسهیل صلح در رقابتهای منطقهای و تقویت همکاریهای اقتصادی و سیاسی، بهویژه در دورههای اخیر، احتمالاً باعث افزایش تأکید بر چندجانبهگرایی در سیاست خارجی این کشور خواهد شد. نمونهای از موفقیت چین در این راستا، توافق عادیسازی روابط ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ است که با میانجیگری چین به وقوع پیوست. این توافق بهوضوح نشاندهنده نقش چین در حلوفصل بحرانهای منطقهای و ترویج دیپلماسی چندجانبه در خاورمیانه است.
چشمانداز حضور چین در خاورمیانه
نقش آینده چین در خاورمیانه از سوی بازیگران منطقهای و جهانی موردتوجه قرار گرفته است. ایالات متحده، پکن را بهعنوان "سوار آزاد" میبیند که قادر است منافع اقتصادی خود را در چارچوب معماری امنیتیای که عمدتاً توسط واشنگتن طراحی و حفظ میشود، دنبال کند. در مقابل، برخی کشورهای منطقه انتظار دارند که چین نقش گستردهتری در مسائل امنیتی ایفا کند. این انتظارات ممکن است فرصتهایی برای کشورهای خاورمیانه ایجاد کند تا با شراکت با قدرتهای جدید، خودمختاری منطقهای خود را تقویت کرده و منابع امنیتی و اقتصادی خود را متنوع سازند. بااینحال، راهبرد چین در حوزه امنیتی همچنان اولویت خود را بر منطقه آسیا و اقیانوسیه حفظ خواهد کرد. درعینحال، گسترش چشمگیر نقش اقتصادی چین در خاورمیانه، بهویژه در زمینه سرمایهگذاری و پروژههای زیرساختی، احتمالاً باعث افزایش تدریجی حضور سیاسی و امنیتی پکن در این منطقه خواهد شد. این روند میتواند تأثیرات مهمی بر پویاییهای امنیتی و اقتصادی منطقه داشته باشد.
رقابت قدرتهای بزرگ در خاورمیانه
راههای مختلفی برای گسترش همکاریهای دوجانبه میان چین و ایالات متحده در سطوح منطقهای و جهانی وجود دارد. هر دو کشور به طور قابلتوجهی به منابع انرژی و مسیرهای تجاری استراتژی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا وابسته هستند، بهطوری که حفظ امنیت و ثبات در این منطقه، برای هر دو طرف، منافع مشترکی به همراه دارد. درحالیکه به نظر میرسد تعاملات امنیتی ایالات متحده در آینده ممکن است کاهش یابد، چین همچنان فاقد ظرفیتهای لازم و تمایل کافی برای جایگزینی کامل نقش ایالات متحده در تأمین امنیت منطقه است. افزایش رقابت میان قدرتهای بزرگ، بهویژه چین و ایالات متحده، فشارهای زیادی بر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا وارد کرده است. این رقابتها موجب شده است که این کشورها در مواجهه با چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی پیچیده، در موقعیت دشواری قرار گیرند؛ چرا که باید میان حفظ روابط تاریخی و استراتژیک خود با ایالات متحده و توسعه همکاریهای اقتصادی و امنیتی با چین، یکی را انتخاب کنند. درحالیکه این منطقه مسیر پیچیدهای را در زمینه سیاست خارجی و امنیتی میپیماید، به نظر میرسد که ایالات متحده و چین همچنان بهعنوان شرکای اصلی در عرصههای امنیتی و اقتصادی، نقشی حیاتی و متمایز در سیاستهای خاورمیانه ایفا خواهند کرد.
این تصویر که در ۱ اوت ۲۰۱۷ ثبت شده است، حضور پرسنل ارتش آزادیبخش خلق چین را در مراسم افتتاح پایگاه نظامی جدید این کشور در جیبوتی نشان میدهد. (عکس از AFP)
راهبردهای ژئوپلیتیکی هند در خاورمیانه: از روابط اقتصادی تا روابط سیاسی و امنیتی
هند بهعنوان یکی از شرکای تجاری مهم در خاورمیانه، بهویژه در منطقه خلیجفارس، روابط تجاری خود را با کشورهای این منطقه تقویت کرده است. این روابط عمدتاً از طریق مسیرهای دریایی در اقیانوس هند تسهیل میشود که اهمیت زیادی در تسهیل تجارت دوطرفه ایفا میکند. در دوران جنگ سرد، هند با گسترش روابط سیاسی خود با کشورهای مختلف منطقه، حضور فعالتری در دیپلماسی خاورمیانه داشت. بااینحال، حضور امنیتی این کشور در آن زمان محدود بود و پاکستان بهعنوان شریک اصلی دفاعی کشورهای خلیجفارس شناخته میشد. نقش هند در امنیت منطقهای خاورمیانه در سالهای اخیر افزایشیافته است. این تغییر عمدتاً به گسترش منافع اقتصادی هند در منطقه و تلاشهای این کشور برای افزایش نفوذ سیاسی و امنیتی خود از طریق مشارکتهای دوجانبه و چندجانبه مرتبط است. جمعیت دیاسپورای هندی در کشورهای خلیجفارس که بیش از ۹ میلیون نفر تخمین زده میشود[10]، عامل مؤثری در تقویت روابط اقتصادی و سیاسی هند در منطقه است. باوجود گسترش روابط امنیتی هند با کشورهای خلیجفارس، این روابط تحتتأثیر مسائل داخلی هند قرار دارد. موضوعات مناقشهبرانگیز داخلی، نظیر مسئله کشمیر و پیچیدگیهای موجود در روابط هند و اسرائیل، میتوانند بر تعاملات امنیتی هند در خاورمیانه تأثیرگذار باشند. تغییرات در سیاستهای داخلی هند میتواند تأثیراتی بر نحوه تعامل این کشور با کشورهای منطقه و جهتگیریهای استراتژیک آن در عرصه امنیتی خاورمیانه داشته باشد.
قدرتهای میانی در نظم جهانی چندقطبی
با تغییر به سمت نظم چندقطبی، نقش قدرتهای میانی بیشازپیش برجسته میشود. در این چهارچوب، کشورها با ایجاد فضاهای اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی، در تلاشاند تا استقلال و نفوذ خود را تقویت کنند. قدرتهای میانی منطقهای، باتوجهبه عواملی چون سرمایه، تجارت، همکاریهای بینالمللی، زیرساختها، محیطزیست و فناوری، استراتژیهای امنیتی خود را تنظیم میکنند. رشد روزافزون بازیگران غیردولتی نیز بهعنوان یک عامل اصلی در شکلدهی رویکردهای دفاعی و همکاریهای قدرتهای میانی منطقهای نقش ایفا میکند. رقابتهای رقابتی نیز روندهای امنیتی و سیاسی را تسریع کرده و تأثیرات عمدهای بر روابط کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با قدرتهای آسیایی دارد. بهعنوان نمونه، کریدور هند - خاورمیانه - اروپا [11](IMEC) توانایی هند را برای تقویت روابط با منطقه محک زده و بازیگرانی چون قطر و عمان را از این فرایند کنار خواهد زد.
ظهور چندجانبهگرایی محدود: تقویت پیوندهای منطقهای
در سالهای اخیر، باتوجهبه محدودیتهای ساختاری و عملیاتی سازمانهای چندجانبه، از جمله ناکارآمدیها، پیچیدگیهای ساختاری و فرایندهای دشوار اجماعسازی، مفهومی نوظهور در عرصه روابط بینالملل مطرح شده است که تحت عنوان «چندجانبهگرایی محدود» یا «خرده ائتلاف» شناخته میشود. این رویکرد به همکاریهای میان تعداد کمتری از کشورها اشاره دارد که بر مبنای منافع خاص و محدود شکل میگیرد و معمولاً نسبت به سازوکارهای پیچیدهتر سازمانهای بزرگتر، از انعطافپذیری بیشتری برخوردار است. نمونههای بارز این رویکرد در منطقه آسیا و اقیانوسیه شامل ائتلافهایی چون آسهآن و زیرمجموعههای آن، گفتوگوهای چهارجانبه امنیتی[12](Quad) شامل استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده، و پیمان استرالیا - بریتانیا - ایالات متحده آمریکا (آکوس) [13] است. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورهای این منطقه بهویژه در جنوب و جنوب شرقی آسیا، با تردید نسبت به پیوستن به ائتلافهای امنیتی و نظامی بزرگتر، به دنبال راهحلهای جایگزین با هزینههای کمتر و قابلیت انعطاف بیشتر بودهاند. این کشورها بهجای مشارکت در ساختارهای گسترده و پیچیده، به ائتلافهای کوچکتر و مقطعی گرایش پیدا کردهاند. چنین روندی نشاندهنده تحولی در روابط بینالملل است که در آن کشورهای منطقهای، بهویژه در آسیا و اقیانوسیه، با بهرهگیری از انعطافپذیری بیشتر، به طور فعالتری در پی تحقق منافع خاص خود از طریق ائتلافهای محدودتر و تخصصیتر هستند. بهویژه، کشورهای جنوب آسیا و منطقه خاورمیانه، با استفاده از این رویکرد، میتوانند در قالب گروههای کوچکتر به مدیریت مسائل امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود بپردازند. بااینحال، آینده این ائتلافها به میزان توانایی کشورهای عضو در مدیریت تنشهای ژئوپلیتیکی و رقابتهای منطقهای بستگی دارد. بهویژه، هند و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس میتوانند با توسعه همکاریهای محدود در زمینههای مختلف از جمله مسائل دریایی و اقتصادی، از مزایای این رویکرد بهرهمند شوند.
تغییرات سیاست خارجی ایالات متحده و تأثیر آن بر امنیت منطقه خاورمیانه
تنوع و ابهامات در سیاست خارجی ایالات متحده، بهویژه تغییرات ناشی از تغییر دولتها و تغییر اولویتها، به تلاشهای قدرتهای منطقهای برای ایجاد مشارکتهای امنیتی جدید دامن میزند. بهعنوان نمونه، در دوران ریاستجمهوری اوباما، ایالات متحده توافق هستهای (برجام) را با ایران امضاء کرد، اما این توافق پس از روی کار آمدن دولت ترامپ متوقف شد. این تغییرات و نوسانات، نگرانیهایی در خصوص قابلیت اطمینان و ثبات اتحاد کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با ایالات متحده ایجاد کرده است. بر خلاف ایالات متحده، سیاست خارجی هند در برابر تغییرات سیاسی و دولتها انعطافپذیری کمتری دارد که موجب میشود این کشور برای کشورهای منطقه بهعنوان یک شریک قابلاعتمادتر مطرح شود. بااینحال، باوجود تلاشهای کشورهای منطقه برای یافتن شرکای جدید، نقش ایالات متحده در شکلدهی به امنیت منطقه بیرقیب است و نقش مسلط واشنگتن در این عرصه همچنان به قوت خود باقی است.
ردپای امنیتی روبهرشد هند در خاورمیانه
روابط هند با منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از تقاطع سه عنصر کلیدی اقتصاد، دیپلماسی و امنیت شکلگرفته است. تحولات اخیر در روابط منطقهای، از جمله بهبود روابط میان عربستان سعودی و ایران و همچنین نزدیکی روابط ایران با امارات، این پویاییها را تحتتأثیر قرار داده است. در سالهای اخیر، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس تمرینات مشترک دریایی مختلفی را با هند برگزار کردهاند. هند همچنین ترتیبات امنیتی را با تعدادی از کشورهای خاورمیانه از جمله عمان، قطر و عربستان سعودی برقرار کرده است. این ترتیبات که عموماً جامع هستند، بر تعهد هند به حمایت از ثبات و امنیت متحدانش تأکید میکنند. بااینحال، این همکاریها از لحاظ استقرار نیروهای زمینی محدود هستند. رویکرد محتاطانه چین میتواند از الگوی محدود هند در تقویت روابط امنیتی با خاورمیانه بهرهبرداری کند.
*این تصویر که توسط دیوان ریاستجمهوری امارات متحده عربی ارائه شده است، نشان میدهد که شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیسجمهور امارات (سمت چپ) و نارندرا مودی، نخستوزیر هند (وسط) است در جریان مراسم استقبال از نخستوزیر هند، از یک تیم تشریفاتی در فرودگاه ریاستجمهوری ابوظبی در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۴ بازدید میکنند.(عکس از رایان کارتر / دیوان ریاستجمهوری امارات (
راهبردهای ژئوپلیتیکی کره جنوبی در خاورمیانه
رویکرد کره جنوبی به منطقه خاورمیانه، به طور عمده در راستای اهداف استراتژیک این کشور برای تقویت خوداتکایی اقتصادی و سیاسی، در عین حفظ همسویی و همگرایی با چارچوبهای تحت رهبری ایالات متحده شکل میگیرد. روابط امنیتی کره جنوبی با منطقه خاورمیانه عمدتاً از طریق تأمین امنیت زنجیرههای تأمین، مبادلات فناوری پیشرفته دفاعی و موافقتنامههای تجارت آزاد شکلگرفته است. این روابط درعینحال با چالشهایی نظیر تغییرات در رقابتهای ژئوپلیتیکی، از جمله تشدید تنشها در اقیانوس هند و جنگ روسیه علیه اوکراین، مواجه شده است. منافع امنیتی کره جنوبی به طور عمده بر تقویت همکاریهای متمرکز با ژاپن و ایالات متحده جهت مقابله با تهدیدات مشترک تأکید دارد.
درحالیکه راهبردهای دفاعی کره جنوبی عمدتاً بر اقیانوس هند و اقیانوس آرام متمرکز است، منافع اقتصادی این کشور در خاورمیانه افقهای جدیدی را برای گسترش همکاریهای امنیتی و استراتژیک میان منطقه خاورمیانه و کره جنوبی فراهم آورده است. کره جنوبی با کشورهای این منطقه در حوزههایی چون انتقال فناوری، زنجیره تأمین، نیمههادیها و سایر صنایع پیشرفته همکاریهای مؤثری برقرار کرده است. تمایل کره جنوبی به تبادل دانش و تخصص در زمینه فناوری با کشورهای خاورمیانه، موجب تقویت ظرفیتهای تولیدی در این منطقه شده است. این رویکرد به نوبه خود به افزایش اهمیت استراتژیک کره جنوبی در خاورمیانه منجر گردیده است. علاوه بر این، کره جنوبی با تقویت ظرفیتهای دفاعی منطقهای، به ارتقای توانمندی کشورهای خاورمیانه در حفظ امنیت خطوط کشتیرانی که برای تأمین ایمنی و پایداری انتقال انرژی ضروری هستند، کمک کرده است. این امر بهویژه برای کره جنوبی که مصرف بالایی از انرژی دارد و یکی از بزرگترین واردکنندگان انرژی از خاورمیانه است، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تمایل کشورهای خاورمیانه به کره جنوبی بهعنوان شریک دفاعی
در شرایط پیچیده و پرتنش کنونی در خاورمیانه و شمال آفریقا، کشورهای این منطقه در تلاشاند تا میان روابط خود با ایالات متحده بهعنوان متحد سنتی و همکاریهای نوین با قدرتهای غیرغربی چون چین و روسیه، تعادل استراتژیک برقرار کنند. همکاری با کره جنوبی به کشورهای منطقه این امکان را میدهد که روابط خود با ایالات متحده را تقویت کنند، درحالیکه از تنشهای ناشی از نزدیکی به کشورهای غیرآمریکایی اجتناب کنند. درحالیکه سئول همسویی خود را با ایالات متحده در مناطق اقیانوس هند و آرام حفظ میکند، درعینحال تلاش دارد جایگاه خود را در سایر مناطق، بهویژه در خاورمیانه و شمال آفریقا، تقویت کند. این رویکرد به کره جنوبی این امکان را میدهد که بهعنوان یک شریک دفاعی مستقل و قابلاعتماد برای کشورهای منطقه ظاهر شود، بدون آنکه روابط خود با واشنگتن را تحتتأثیر قرار دهد.
حرکت محتاطانه: رویکرد کره جنوبی به منطقه خاورمیانه
کره جنوبی بهعنوان پنجمین قدرت نظامی بزرگ جهان[14]، جایگاه مهمی بهعنوان یک شریک دفاعی برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا پیدا کرده است. در سالهای اخیر، سئول همکاریهای امنیتی خود را با تعدادی از کشورهای این منطقه گسترش داده است. بهویژه، امارات متحده عربی بهعنوان بزرگترین شریک امنیتی کره جنوبی در MENA شناخته میشود. روابط دو کشور از زمان توافقنامه همکاری نظامی در سال ۲۰۰۶ و تصمیم تاریخی کره جنوبی برای استقرار واحدهای نظامی خود در امارات در سال ۲۰۱۱ تسریع یافته است. باوجود این تعاملات نزدیک، کره جنوبی به طور محتاطانه و با محدودیتهای مشخص به گسترش همکاریهای امنیتی خود با کشورهای منطقه میپردازد. برای پر کردن شکافهای موجود، کره جنوبی میتواند از کانالهای جایگزین مانند افزایش کمکهای فنی و ارتقای نقشهای مشاورهای بهرهبرداری کند.
چالشهای امنیتی کره جنوبی در خاورمیانه
با رشد ظرفیتهای دفاعی کره جنوبی، این کشور ممکن است با چالشهای عمدهای بهویژه در ارتباط با گسترش تعاملات نظامی و اقتصادی آن با قدرتهای بزرگی چون روسیه و چین مواجه شود. این چالشها بهویژه در زمینه روابط امنیتی کره جنوبی با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا خود را نشان میدهند. بهعنوانمثال، اگر سئول تصمیم به فروش تسلیحات و یا اعزام نیروهای نظامی به کشورهای ناتو بگیرد، بهویژه درصورتیکه این اقدامات در مواجهه با روسیه باشد، احتمال بروز تنش و حتی رویارویی با مسکو افزایش مییابد. این خطر بهویژه درصورتیکه تسلیحات ارسالی به اوکراین مربوط باشد، تشدید خواهد شد. علاوه بر این، کره جنوبی در عرصه رقابتهای اقتصادی صنعت دفاعی با قدرتهای بزرگ جهانی؛ مانند استرالیا و کشورهای اروپایی نیز با چالشهایی روبهرو است. از سوی دیگر، کاهش جمعیت در کره جنوبی ممکن است بر نیروی انسانی لازم برای ارتش این کشور تأثیر منفی بگذارد؛ بنابراین، کره جنوبی باید توسعه صنعت دفاعی خود را با اولویتهای استراتژیک و منافع ملی خود هماهنگ کند تا از درگیریهای احتمالی و چالشهای اقتصادی جلوگیری کند.
*این تصویر که در تاریخ ۲۷ اکتبر ۲۰۱۰ گرفته شده است، سربازان صلحبان کره جنوبی تحت پوشش نیروهای موقت سازمان ملل متحد در لبنان (UNIFIL) را نشان میدهد که در حین یک رژه با پرچمها در پایگاه خود در شهر تایر دیبا واقع در جنوب لبنان حرکت میکنند. (عکس از محمود زیات / AFP)
راهبردهای ژئوپلیتیکی ژاپن در خاورمیانه: راهبرد امنیتی
ژاپن استراتژی امنیتی پیچیدهای دارد که از سه چارچوب اصلی تعریف شده است: استراتژی امنیت ملی [15](NSS) که بر تمرکز کلی دولت تأکید دارد؛ استراتژی دفاع ملی [16](NDS) که به طور خاص برای وزارت دفاع ژاپن تدوین شده است؛ و برنامه توسعه دفاعی [17](NBP) که چارچوبی آیندهنگر است و هدف آن توسعه استراتژیهای امنیتی آتی ژاپن است. استراتژی امنیتی ژاپن بهویژه باتوجهبه تغییرات جهانی به سمت نظم چندقطبی و نگرانیهای ناشی از تهدیدات کره شمالی، روسیه و چین شکلگرفته است. رویکرد توکیو همچنین به دیپلماسی فعال و تعامل امنیتی گسترده با متحدان و شرکا متکی است. در حال حاضر، ژاپن با ۱۵ کشور قرارداد مشارکت دفاعی دارد و در حال گسترش و تنوع روابط دفاعی خود در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بهویژه در حوزههایی مانند امنیت سایبری است.[18]
تعریف روابط راهبردی خارجی توسط دولت جدید ایشیبا
چارچوبهای قانونی موجود در قانون اساسی ژاپن محدودیتهایی را در زمینه صادرات تسلیحات تعیین کردهاند. در حال حاضر، صادرات تسلیحات ژاپن به دلیل این محدودیتها همچنان محدود است. با روی کار آمدن دولت جدید، نخستوزیر شیگرو ایشیبا، آینده روابط دفاعی خارجی ژاپن بهویژه در زمینه روابط دفاعی با کشورهای خاورمیانه تحتتأثیر تصمیمات او قرار خواهد گرفت. دولت ایشیبا به طور ویژه تمایل به گسترش روابط دفاعی با کشورهای منطقه دارد. بهعنوان نمونه، در سال ۲۰۲۳، عربستان سعودی علاقهمندی خود را برای پیوستن به پروژه مشترک ژاپن، ایتالیا و بریتانیا در ساخت نسل بعدی جتهای جنگی اعلام کرد.[19] بااینحال، محدودیتهای قانونی در زمینه صادرات تسلیحات همچنان بر توانایی ژاپن در ایفای نقش فعالتر در این پروژهها تأثیرگذار است؛ بنابراین، آینده تعاملات فزاینده ژاپن در عرصههای دفاعی و نظامی به جهتگیریهای دولت ایشیبا و تحولات آینده در زمینه اصلاحات قانونی وابسته خواهد بود.
راهبرد ایندو - پاسیفیک آزاد و باز[20]
ژاپن بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی در شکلدهی به مفهوم ایندو-پاسیفیک، استراتژی خود را تحت عنوان «راهبرد ایندو-پاسیفیک آزاد و باز» بهروز کرده است. این راهبرد به طور چشمگیری جغرافیای راهبردی توکیو را گسترش داده است، بهطوریکه اکنون شامل بخش غربی اقیانوس آرام، آسیای جنوب شرقی (با تأکید بر آ سه آن بهعنوان نقطه اتصال میان دو اقیانوس)، تقریباً تمامی اقیانوس هند، جنوب آسیا، خاورمیانه و کشورهای ساحلی شرق آفریقا میشود. در چارچوب این راهبرد، هند، ایالات متحده و استرالیا بهعنوان شرکای مهم برای شکلدهی و پیشبرد اهداف راهبردی ژاپن معرفی شدهاند. نکته قابلتوجه در این رویکرد ژاپن، تأکید بر «شمولیتپذیری» است، بهطوریکه چین نیز بهعنوان بخشی از این استراتژی گنجانده میشود. این مسأله نشاندهنده تمایل ژاپن به اجتناب از اتخاذ سیاستهای «مهار» آشکار علیه چین است و بهجای آن، به دنبال تعاملات سازنده و چندجانبه در منطقه است. این رویکرد به ژاپن این امکان را میدهد که در عین تقویت روابط خود با کشورهای آسیایی و اقیانوسیه، تعاملات خود با کشورهای خاورمیانه و سایر مناطق را گسترش دهد.
تنشهای ژئوپلیتیک و نقش ژاپن در خاورمیانه
ژاپن به دنبال گسترش روابط خود با شرکای جدید در خاورمیانه است، اما تلاشهای آن در این راستا با چندین تغییرات ژئوپلیتیکی مواجه است. یکی از چالشها، همکاری گسترده ژاپن با اسرائیل است که میتواند روابط این کشور با دیگر کشورهای منطقه را پیچیده کند. همچنین، نگرانیها در خصوص احتمال انتقال فناوریهای پیشرفته ژاپنی به کشورهای غیرمتحد نیز میتواند محدودیتهایی برای روابط دفاعی ژاپن در منطقه ایجاد کند. بهعنوانمثال، علیرغم رشد روابط دفاعی بین عربستان سعودی و ژاپن، برخی نگرانیها در خصوص انتقال فناوریهای نظامی به چین وجود دارد. علاوه بر این، کشورهای منطقه در روابط خود با ژاپن، بهویژه در زمینه پیوستن به ترتیبات چندجانبه، بااحتیاط عمل میکنند. در راستای موازنهسازیهای خود، این کشورها تمایلی به پیوستن به همکاریهای چندجانبهای که ممکن است بهعنوان اقداماتی ضد چینی تلقی شوند، ندارند.
*این تصویر که در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۲۰۲۳ گرفته شده و توسط وزارت دفاع ژاپن منتشر شده است، وزیر دفاع عربستان سعودی، شاهزاده خالد بن سلمان آل سعود (سمت چپ) را نشان میدهد که پیش از شروع مذاکرات خود در توکیو با همتای ژاپنیاش، یاسوکازو هامادا، دست میدهد.
دفاع و تسلیحات: روند انتقال تسلیحات در منطقه خاورمیانه
گزارش سال ۲۰۲۳ مرکز تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) در زمینه انتقال تسلیحات بینالمللی نشان میدهد که آسیا و اقیانوسیه و خاورمیانه همچنان بهعنوان دو منطقه بزرگ واردکننده تسلیحات در سطح جهانی شناخته میشوند. در بازه زمانی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳، خاورمیانه ۳۰ درصد از واردات تسلیحات جهانی را به خود اختصاص داده است که نسبت به ۳۳ درصد در دوره ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ کاهش اندکی را نشان میدهد[21]. ایالات متحده همچنان بزرگترین تأمینکننده تسلیحات برای این منطقه است و مسئول تأمین ۵۲ درصد از واردات تسلیحات خاورمیانه است. پس از ایالات متحده، کشورهای فرانسه (۱۲ درصد)، ایتالیا (۱۰ درصد)، آلمان (۷.۱ درصد) و روسیه (۴.۶ درصد) در رتبههای بعدی قرار دارند. چین با سهم ۰.۵ درصدی از واردات تسلیحات، یکی از تأمینکنندگان تسلیحات آسیایی برای این منطقه محسوب میشود، اما سهم آن نسبت به دیگر تأمینکنندگان آسیایی بسیار کمتر است. بر اساس دادههای موجود، بزرگترین دسته وارداتی تسلیحات به منطقه خاورمیانه در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ شامل جنگندههای تهاجمی بوده است که ۴۴ درصد از واردات تسلیحاتی این منطقه را تشکیل میدهند، عمدتاً شامل جنگندههای تهاجمی و جنگندههای چندمنظوره. پس از آن، کشتیها با ۱۷ درصد و موشکها نیز با ۱۷ درصد واردات را به خود اختصاص دادهاند. موشکهای ضد بالستیک بخش عمدهای از واردات موشکی این منطقه را شامل میشوند. این روند واردات تسلیحات نشاندهنده تمرکز کشورهای منطقه بر تقویت توانمندیهای نظامی خود در زمینههای هوایی، دریایی و دفاعی است.
در این عربستان سعودی بزرگترین واردکننده تسلیحات از ایالات متحده است. علاوه بر این، پنج کشور از منطقه خاورمیانه شامل عربستان سعودی، قطر، امارات متحده عربی، اسرائیل و کویت در فهرست ده مقصد برتر صادرات تسلیحات ایالات متحده در بازه زمانی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ قرار دارند. همچنین، کشورهای منطقه منا، از جمله الجزایر، عربستان سعودی و مراکش، به ترتیب در بین ده واردکننده بزرگ تسلیحات چین در همان دوره زمانی قرار گرفتهاند. در شمال آفریقا، الجزایر (۵۳%) و مراکش (۳۵%) بهعنوان بزرگترین واردکنندگان تسلیحات شناخته میشوند. در این منطقه، روسیه با سهم ۳۲ درصدی، ایالات متحده با ۲۸ درصد، فرانسه با ۹.۴ درصد، آلمان با ۸.۴ درصد و چین با ۷.۲ درصد، بهعنوان بزرگترین تأمینکنندگان تسلیحات شناخته میشوند.
صادرکنندگان تسلیحات عمده از منطقه خاورمیانه
اگرچه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بهطورکلی واردکننده خالص تسلیحات است، چندین کشور از این منطقه نیز به صادرکنندگان تسلیحات متعارف تبدیل شدهاند. موشکها، وسایل نقلیه زرهی و هواپیماها (از جمله پهپادها) بزرگترین دستههای تسلیحاتی بودند که از سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ از منطقه صادر شدند.[22] به طور خاص، موشکهای زمینبههوا ۴۳ درصد از صادرات تسلیحات را تشکیل دادهاند. همچنین، ۳۷ درصد از صادرات وسایل نقلیه زرهی مربوط به خودروهای جنگی پیادهنظام و ۴۵ درصد از کل صادرات هواپیماها به پهپادهای مسلح تعلق دارد. برترین صادرکنندگان تسلیحات از منطقه منا، اسرائیل، ترکیه و امارات متحده عربی هستند. این کشورها در دو دوره زمانی ۲۰۱۴-۲۰۱۸ و ۲۰۱۹-۲۰۲۳ بهعنوان صادرکنندگان اصلی تسلیحات در منطقه شناخته میشوند، با این تفاوت که در هر دوره، کشورهای دریافتکننده تسلیحات از این کشورها تغییر کردهاند. کشورهای خاورمیانه بهعنوان تأمینکنندگان ۵.۴ درصد از کل واردات تسلیحات کشورهای آسیایی و اقیانوسی شناخته میشوند. از این مقدار، اسرائیل بهتنهایی ۳.۹ درصد از واردات تسلیحات منطقه آسیا و اقیانوسیه را به خود اختصاص داده است.
کشورهای شرق آسیا و ظرفیتهای امنیتی در منطقه خاورمیانه
سهم چین از واردات تسلیحات در منطقه خاورمیانه بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ تنها ۰.۵ درصد بوده است که نسبت به ۱.۳ درصد در دوره ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ کاهش ۶۷ درصدی را نشان میدهد. در منطقه شمال آفریقا، سهم واردات تسلیحات چین از ۱۳ درصد در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به ۷.۲ درصد در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ کاهشیافته که کاهش ۸۱ درصدی را تجربه کرده است. بر اساس دادهها، کره جنوبی هیچ تسلیحاتی به کشورهای شمال آفریقا صادر نکرده است. همچنین صادرات تسلیحات کره جنوبی به خاورمیانه از ۱.۱ درصد در دوره ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به ۰.۱ درصد در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ کاهشیافته است. در مجموع، صادرات تسلیحات کشورهای آسیایی به خاورمیانه، از جمله مالزی، کره شمالی، نیوزلند و سنگاپور، کاهش چشمگیری داشته است و تنها ۰.۲ درصد از کل صادرات تسلیحات به این منطقه در سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ را تشکیل میدهد. در این دوره، تنها استرالیا و پاکستان موفق به افزایش صادرات تسلیحات به خاورمیانه شدهاند. حضور و فعالیتهای قدرتهای آسیایی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا عمدتاً باهدف تقویت حفاظت از خطوط ارتباطی دریایی و توسعه پایگاهها و همکاریهای نظامی و دیپلماتیک در راستای تأمین امنیت اقتصادی و انرژی در حال گسترش است. بااینحال، حجم کل نقلوانتقال تسلیحات و تجارت تسلیحاتی در این منطقه نسبتاً پایین باقیمانده است.
*یک خودروی زرهی نظامی در غرفه چین در نمایشگاه جهانی دفاع ۲۰۲۴، واقع در شمال پایتخت عربستان سعودی، ریاض، در تاریخ ۴ فوریه ۲۰۲۴ به نمایش گذاشته شده است. (عکس از فایز نورالدین / AFP)
روندهای آینده
محیط استراتژیک کنونی خاورمیانه
چشمانداز استراتژیک خاورمیانه با ویژگیهای خاصی تعریف میشود. یکی از ویژگیهای بارز آن، وجود بازیگران منطقهای است که قادر به تأمین امنیت خود از طریق منابع داخلی نیستند. این امر منجر به تنشهای فزاینده میان کشورهای اصلی منطقه میشود. در این میان، بسیاری از دولتها در تلاشاند روابط خود را با متحدان و شرکای جدید گسترش دهند. یکی از چالشهای عمده منطقه، مسئله قدرتهای میانه است که در آن دولتهای با سطوح مختلف از توانمندیهای اقتصادی، نظامی و سیاسی، برای حفظ تسلط خود بر تحولات منطقهای در رقابت هستند. این وضعیت بهویژه زمانی بحرانی میشود که قدرتهای منطقهای نظیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایران و ترکیه در تلاش برای کسب برتری در خاورمیانه هستند. آینده چشمانداز امنیتی این منطقه به عواملی همچون وضعیت بازار جهانی نفت، کاهش توانمندیهای دفاعی ایالات متحده در منطقه، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، آینده پیمان ابراهیم که به عادیسازی روابط میان برخی کشورهای عربی و اسرائیل اشاره دارد، و نقش قدرتهای آسیایی در حال ظهور بستگی خواهد داشت.
روند روبهرشد نقش قدرتهای آسیایی در خاورمیانه
تلاشهای منطقهای برای تنوعبخشیدن به شرکای امنیتی، زمینهای وسیعتر برای نقشآفرینی قدرتهای آسیایی در خاورمیانه فراهم کرده است. کشورهای این منطقه به طور فزایندهای در حال تقویت روابط دوجانبه و تقویت تعهدات دفاعی مشترک با قدرتهای آسیایی هستند. بااینحال، گسترش نقش قدرتهای آسیایی ایجاب میکند که کشورهای منطقه تعاملات خود را بهگونهای متعادل سازند تا از پیچیدگیهای ناشی از تغییرات در پویاییهای امنیتی و سیاسی منطقه اجتناب کنند. تمایل کشورهای آسیایی برای تبادل دانش فنی و حمایت از تلاشهای بومیسازی صنعت دفاعی در خاورمیانه، توجهات بسیاری را جلب کرده است. این همکاریها میتواند به تقویت توانمندیهای دفاعی منطقه و تسهیل فرایند بومیسازی صنایع دفاعی کمک کند. برخلاف برخی روابط تجاری، قدرتهای آسیایی نشان دادهاند که به نگرانیها و نیازهای خاص کشورهای خاورمیانه توجه دارند و به طور استراتژیک نقش خود را در تقویت امنیت و ثبات منطقهای برجسته کردهاند.
رویکرد کشورهای خلیجفارس به تنوع منابع امنیتی
در سالهای اخیر، کشورهای حاشیه خلیجفارس بهویژه به دنبال تنوع در منابع امنیتی خود هستند. این تلاشها عمدتاً در واکنش به وابستگی تاریخی این کشورها به ایالات متحده برای تأمین امنیت منطقهای و حفظ ثبات استراتژیک به وجود آمده است. درحالیکه ایالات متحده همچنان بهعنوان بازیگر اصلی در تأمین امنیت کشورهای خلیجفارس نقشآفرینی میکند، فشارهای سیاسی و اقتصادی در سطح جهانی، بهویژه از سوی چین و دیگر قدرتهای غیرغربی، موجب شده است تا این کشورها به دنبال تنوع در شرکای امنیتی خود باشند. این تنوع بهویژه در خرید تسلیحات و تقویت روابط دفاعی با قدرتهای غیرغربی مانند چین و روسیه مشاهده میشود. برخی از کشورهای این منطقه، مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی، به طور آشکار تمایل بیشتری به گشایش روابط با کشورهای غیرغربی نشان دادهاند و بهویژه در راستای تقویت قابلیتهای دفاعی خود، درحالتوسعه همکاریهای چندجانبه با قدرتهای آسیایی هستند. در مقابل، کشورهای دیگر مانند کویت و بحرین رویکرد محتاطانهتری اتخاذ کردهاند و همچنان از روابط نزدیک خود با ایالات متحده بهرهبرداری میکنند. قطر نیز با سیاستی متعادل، همزمان تلاش کرده است روابط خود را با قدرتهای جدید گسترش دهد و درعینحال روابط مستحکم خود را با ایالات متحده حفظ کند. این رویکردها نشاندهنده تلاش کشورهای خلیجفارس برای کاهش وابستگی یکجانبه به قدرتهای غربی و افزایش انعطافپذیری در سیاست خارجی و امنیتی است. افزایش تنشها و رقابتهای منطقهای، بهویژه در زمینه امنیت انرژی و توازن قدرتهای منطقهای، کشورهای خلیجفارس را بهسوی ایجاد و تقویت اتحادهای جدید سوق داده است.
آینده نقش ایالات متحده در امنیت منطقه خاورمیانه
ایالات متحده بهویژه از گسترش روابط امنیتی چین با کشورهای خاورمیانه نگران است، چراکه این مسئله ممکن است تهدیداتی برای منافع استراتژیک این کشور در منطقه ایجاد کند. یکی از نگرانیها، توسعه توانمندیهای دفاع هوایی چین است که بهویژه در زمینه تهدیدات مربوط به منافع استراتژیک ایالات متحده در منطقه، نظیر پایگاههای نظامی و منابع انرژی، مطرح میشود. در حال حاضر، چین عمدتاً بر حوزههای دریایی متمرکز است، اما توسعه همکاریهای امنیتی هوایی میتواند چالشهای جدیدی برای منافع ایالات متحده به همراه داشته باشد. قدرتهای منطقهای خاورمیانه نیز از روابط خود با چین بهعنوان ابزاری برای فشار به ایالات متحده و کسب امتیازات بیشتر در زمینههای دفاعی و اقتصادی استفاده میکنند. این تغییرات در روابط منطقهای و تصورات مبنی بر نقش ایالات متحده در تشدید بیثباتی خاورمیانه، موجب بروز نگرانیهایی در مورد آینده موقعیت واشنگتن در این منطقه شده است. بهطورکلی، این تحولات چشمانداز نقش ایالات متحده در امنیت منطقهای خاورمیانه را تحت سؤال قرار داده و فضای پیچیدهای در روابط ایالات متحده با کشورهای این منطقه ایجاد کرده است.
راههای همکاری امنیتی آسیا و خاورمیانه
قدرتهای آسیایی در حال حاضر در ائتلافهای دریایی مختلف در سراسر منطقه خاورمیانه مشارکت دارند که این مشارکت نشاندهنده اهمیت روزافزون همکاریهای دریایی در روابط امنیتی بین آسیا و خاورمیانه است. با اینکه این منطقه فرصتهای زیادی برای گسترش همکاریهای امنیتی خود با کشورهای آسیایی، بهویژه در حوزههای دریایی، دارد، سه حوزه کلیدی همچنان بهعنوان مسائل رقابتی و مورد مناقشه باقی خواهند ماند: دسترسی به پایگاههای نظامی، ژئوپلیتیک بنادر، و توانایی منطقه در بهدستآوردن منابع استراتژیک از قدرتهای آسیایی. چین، هند، ژاپن و کره جنوبی هرکدام با رویکردهایی متفاوتی روابط دفاعی خود را با کشورهای خاورمیانه گسترش میدهند. درحالیکه کشورهای حاشیه خلیجفارس بهخوبی از نقش ایالات متحده در معماری امنیتی منطقه آگاه هستند، اما همچنان به تلاشهای خود برای گسترش روابط و ایجاد اتحادهای جدید ادامه میدهند. هدف این تلاشها تقویت و توسعه همکاریهای هوایی و دریایی با قدرتهای آسیایی است؛ اقدامی که میتواند به تقویت امنیت جمعی منطقه و ایجاد همافزاییهای استراتژیک میان کشورهای منطقه و قدرتهای آسیایی کمک کند.
*این تصویر که توسط وزارت امور ریاستجمهوری امارات متحده عربی در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شده است، شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیسجمهور امارات (سمت راست) و یئون سوکیول، رئیسجمهور کره جنوبی (وسط) را نشان میدهد که در کنار سایر مقامات برای گرفتن عکس گروهی در جریان بازدید از نیروگاه انرژی هستهای برکه در منطقه الظفره در امارت ابوظبی، در حال حاضر هستند. (عکس از محمد الحمادی / وزارت امور ریاستجمهوری امارات / AFP)
*کارشناس اندیشکده دیپلماسی اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع)
منابع:
[1]. Gulf Cooperation Council
[2] .Akh unit
[3] .Stockholm International Peace Research Institute
[4] .Belt and Road Initiative
[5]. Global Security Initiative
[6] .Global Civilization Initiative
[7].Global Development Initiative
[8] .BRICS
[9] .Shanghai Cooperation Organization
[10].“GCC countries host 9 million Indians,” Emirates News Agency- WAM, July 27, 2024, https://www.wam.ae/en/article/b4dfcy1-gcc-countries-host-nine-million-indians.
[11].India-Middle East-Europe Economic Corridor
[12].Quadrilateral Security Dialogue
[13] .AUKUS
[14]. “S. Korea ranks 5th in military power worldwide; N. Korea is 36th: index,” The Korea Times, January 19, 2024, https://www.koreatimes.co.kr/ www/nation/2024/10/113_367228.html. .
[15]. NATIONAL SECURITY STRATEGY
[16].National Defense Strategy
[17].DEFENSE BUILDUP PROGRAM
[18].Mari Yamaguchi, “Why is Japan changing its ban on exporting lethal weapons, and why is it so controversial,” Associated Press, March 26, 2024, https://apnews.com/article/japan-military-sale-lethal-weapons-fighter-jet-f6d578f8256ec87a44fd86f5240f8c36.
[19]. Tomohiro Ebuchi and Rhyannon Bartlett-Imadegawa, “U.K. ‘exploring’ Saudi entry to fighter jet project with Italy and Japan,” Nikkei Asia, September 24, 2023, https://asia.nikkei.com/Politics/Defense/U.K.-exploring-Saudi-entry-to-fighter-jet-project-with-Italy-and-Japan2. .
[20].Free and Open Indo-Pacific Strategy
[21]. Pieter D. Wezeman, Katarina Djokic, Mathew George, Zain Hussain, and Siemon T. Wezeman, Trends in International Arms Transfers, 2023, SIPRI Fact Sheet, (Stockholm, Sweden: Stockholm International Peace Research Institute, March 2024), https://www.sipri.org/publications/2024/sipri-fact-sheets/trends-international-arms-transfers-2023.
[22].“Sources and Methods,” SIPRI, accessed October 21, 2024, https://www.sipri.org/databases/armstransfers/sources-and-methods#Coverage.