نورنیوز-گروه سیاسی: البته این خط خبری در امتداد دیپلماسی تهاجمی یا امنیتی سازی آمریکا علیه ایران و روسیه تازه نیست و در دو دهه اخیر همواره بخشی از تبلیغات انتخاباتی در واشنگتن و موضوعات مورد مذاکره دولت آمریکا بوده است. اما تشدید فضای تبلیغاتی اخیر علیه ایران و روسیه، به ویژه ایران را باید بیشتر مرتبط با شکست تلاش های کاخ سفید برای آتش بس در غزه، هر چند برای موقت، یا حتی عدم تمایل واقعی واشنگتن برای آتش بس در غزه دانست.
با وجود اظهارات اولیه آمریکایی هانسبت به پیشرفت ۹۰ درصدی طرح آتش بس واشنگتن برای غزه، و تداوم فشار های داخلی برتل آویو برای رسیدن به یک توافق برای آزاد سازی اسرای صهیونیستی، آمریکایی ها در جدیدترین اظهارات نسبت به شانس دستیابی به توافق برای برقراری آتشبس در غزه ابراز بدبینی زیادی کرده اند.البته از وجهی ابراز ناامیدی آمریکایی ها درباره آتش بس را می توان نوعی اعمال فشار به مقاومت فلسطین برای عقب نشینی از شروط خود و حمایت مضاعف واشنگتن از شروط غیرقابل پذیرش تل آویو درباره باقی ماندن در غزه ارزیابی کرد. اما در واقع می توان گفت بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی بار دیگر توانسته است بر کاخ سفید پیروز شود.
در حالی که حدود چهار ماه به پایان عمر دولت جو بایدن باقی مانده، رسیدن به آتش بس می تواند دستآوردی غافلگیر کننده و محرک برای کمپین انتخاباتی کامالا هریس کاندیدای دموکرات ها به شمار رود و شانس او را برای پیروزی در مقابل دونالد ترامپ را دو چندان سازد. اما مقاومت نخست وزیر رژیم صهیونیستی در برابر فشارهای داخلی و درخواست های کاخ سفید و شرایط داخلی بحرانی رژیم، واشنگتن را متقاعد ساخته است،
تشدید تنش در کابینه رژیم صهیونیستی که میتواند به ناآرامی و بی دولتی در فلسطین اشغالی منجر شود، آنهم همزمان با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برای کاخ سفید پر هزینه تر خواهد بود. بر این اساس آمریکا بانمایش های دیپلماتیک برای آتش بس در غزه، همچنان عملا به حمایت از شروط اسرائیل برای آتش بس ادامه می دهد.آمریکا مدعی است که مذاکرات برای آتش بس در غزه ادامه دارد.
طرحی که اکنون روی میز مذاکره برای آتش بس در غزه قرار دارد، طرح جو بایدن رئیس جمهور آمریکا است که بر اساس آن جنگ برای۶ هفته متوقف شده و سپس طرفین به صورت مرحلهای اسرا و زندانیان یکدیگر را آزاد میکنند و واشنگتن مدعی است در نهایت این مسیر به آتشبس قطعی ختم میشود اما نتانیاهو برای باقی ماندن نیروهای صهیونیستی در کریدور فیلادلفیا در مرز مصر و غزه پافشاری میکند.
بدین ترتیب ناکامی واشنگتن در برابر افکار عمومی آمریکا در قبال آتش بس در غزه می تواند به یک چالش انتخاباتی در درون این کشور تبدیل شود، بنابراین فعلا موضوع آتش بس در غزه هر چند موقت چه اعلامی و چه غیر اعلامی همزمان با انتخابات آمریکا کاملا منتفی نیست. اما تشدید شرایط جنگی در اوکراین، تغییر تمرکز اذهان به موضوع ایران، روسیه و همکاری های نظامی تهران-مسکو و حتی ادعای همکاری های سه جانبه ایران، روسیه و کره شمالی می تواند به گریزگاهی برای واشنگتن در بزنگاه انتخاباتی تبدیل شود.
مهمتر اینکه تشدید فشار بر ایران برای تل آویو نیز رضایت بخش خواهد بود و شرایط امنیتی منطقه را پیچیده تر از آن نشان می دهد که آمریکا و اسرائیل بتوانند آتش بس در غزه را بپذیرند. به عبارت دیگر اگر دولت بایدن بتواند بدون برقراری آتش بس در غزه و افزایش فشار بر ایران و محور مقاومت، انتخابات ریاست جمهوری را با پیروزی هریس پشت سر بگذارد، زمینه را برای برنامه مشترک و بلندمدت آمریکا و اسرائیل برای اشغال کامل غزه و طرح یک دولت صهیونیستی فراهم خواهد کرد.
از سوی دیگر تشدید جنگ اوکراین منوط به شرایطی است زیر این بحران نیز می تواند شمشیر دو لبه باشد که شرایط را برای حملات ترامپ به دموکرات ها فراهم تر کند. به همین سبب این هدف از وجه تحریک مسکو به اقداماتی که تهدید روسیه برای غرب را برجسته تر می کند، دنبال میشود، زیرا با توجه به سابقه اظهارات ترامپ به نفع روسیه، برای دموکرات ها مفیدتر است.
اقدامات تحریک آمیز اخیر آمریکا در اوکراین را می توان در این راستا ارزیابی کرد. سفر همزمان وزرای خارجه آمریکا و انگلیس به اوکراین و وعده حمایت تسلیحاتی بیشتر نیز اقدام تحریک آمیز دیگری بود که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نسبت به عواقب آن هشدار داد.
در واقع به نظر می رسد غرب در حال ایجاد تله جنگی دیگری برای روسیه در اوکراین و شرق اروپا است که می تواند علیه ایران نیز مورد بهره برداری قرار گیرد.
الگوی رفتاری اخیر واشنگتن برای اعمال فشار بیشتر به تهران با ادعای معامله تسلیحاتی ایران و روسیه را نیز می توان در این چارچوب تحلیل نمود. درهمین حال تبلیغات بیشتر علیه همکاری های تسلیحاتی ایران و روسیه نیز سوالاتی که درباره عملکرد ضعیف دولت بایدن با معاون اولی هریس در اوکراین ایجاد می کند را هم کمرنگ می کند. البته قابل پیش بینی است که به تبع الگوی دیپلماسی تهاجمی سنتی آمریکا چه با پیروزی دونالد ترامپ و چه کامالا هریس، به زودی دور جدید تلاش این کشور برای امنیتی سازی علیه ایران آغاز شود.
این الگوی رفتاری که میتوان آن را ذیل دیپلماسی اجبارسازی نیز تبیین نمود، همواره یکی از راهبردهای سیاسی آمریکا و متحدان اروپاییش علیه ایران و روسیه بوده که در هر مقطعی با تکنیکهای جدید دنبال میشود. مجموع این تکنیکها متضمن القای ذهنی و عینی برای همیشه «مقصر جلوه دادن ایران» و همچنین «مقصرجلوه دادن روسیه» است.
بطور مشخص درباره ایران، کنار هم قرار دادن کنشها و واکنشهای آمریکا از زمان خروج از برجام این الگوی رفتاری را بیشتر قابل درک میسازد. پس از خروج بی بهانه و غیرموجه آمریکا از برجام، در حالی که ایران بر پایبندی به برجام تاکید داشت و در مراحلی نیز کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبندی ایران را تایید نمودند، کاخ سفید با تمرکز بر پرونده سازی جدید از جمله در برنامه موشکهای بالستیک ایران، تلاش کرد موضوعات خارج از برجام را ناقض روح توافق هستهای جلوه دهد. این تلاش ها با تغییر دولت در واشنگتن و انتقال قدرت از دونالد ترامپ به جو بایدن نیز با اقدامات تحریک آمریکا علیه ایران برای نقض برجام توسط تهران ادامه یافت. فشار آشکار اخیر واشنگتن و تروئیکای اروپایی بر آژانس بین المللی انرژی اتمی برای ایجاد شبهات جدید در پایبندی ایران به توافق هسته ای نیز در راستای همین خط سیاسی-امنیتی دنبال می شود.
*کارشناس روابط بینالملل
خبرآنلاین