نور نیوز: سیل فروردین ?? تقریباً نیمی از ایران را درگیر خود کرده است ولی در برخی مناطق تاثیر مخربتر و مشهودتری برجای گذاشته، به طوری که زندگی در این مناطق تقریباً غیرممکن شده است.
آق قلا در استان گلستان از آن دسته مناطقی است که سیل در آن اثرات جبران ناپذیری بر جا گذاشته و به گفته برخی از کارشناسان دیگر نمیتوان گفت شهر آق قلا زیرا آنجا به دریاچهای از سیل تبدیل شده است.
منطقه آق قلا در استان گلستان در منتهی الیه دشت قرار گرفته و در نتیجه در پستترین نقطه دشت است. به همین دلیل نیز با کمترین میزان بارندگی دوباره سیلاب راه میافتد و اشتباهی که مسئولان انجام میدهند این است که در این منطقه لایروبی میکنند، غافل از اینکه با کوچکترین بارندگی دوباره گل و لای وارد این منطقه خواهد شد؛ این حرفهای کارشناسان محیط زیست پس از سیل ویرانگر آق قلاست.
برخی معتقدند که بلافاصله پس از فروکش کردن آب درمناطق سیل زده نباید خانه سازی را شروع کرد زیرا احتمال نشست خانه به دلیل نفوذ سیلاب در آن وجود دارد.
پرویز کردوانی متخصص حوزه محیط زیست در این باره میگوید: مساله خطرناک این است که مسئولان عنوان میکنند از فردای سیل خانههای مردم را دوباره خواهند ساخت. این یک اشتباه بسیار بزرگ است و نباید چنین اتفاقی رخ بدهد. در شرایط کنونی نباید مردم برای زندگی وارد منازل خود شوند که توسط سیلاب خیس شده و هر لحظه احتمال ریزش سقف آن وجود دارد. وجود گل و لای احتمال نشست زمین را در مناطق سیلزده افزایش میدهد. در نتیجه ساختن خانه در زمینی که احتمال نشست آن وجود دارد اشتباه است.
او ادامه میدهد: خانههای مردم سیلزده را باید روی هوا ساخت. در بسیاری از کشورهای خارجی ساختمانهای چند طبقه روی چهار پایه ساخته میشود که هنگامی که سیل آمد آب از زیر ساختمان عبور کند و به ساختمانها آسیب نرساند. این اتفاق باید در مناطقی از ایران که احتمال وقوع سیل مجدد وجود دارد رخ بدهد. راه دیگر این است که زیربنای خانهها به جای اینکه از سیمان و سنگ باشد از قلوه سنگ تشکیل شود. اگر زیربنای خانهها از قلوه سنگ تشکیل شود دیگر آب ته نشین شده نمیتواند از زیر زمین خارج شود و سبب خیس شدن دیوارهای ساختمان شود.
به گفته کردوانی، امروز وضعیت آق قلا بهاندازهای ناراحتکننده شده که نمیتوان به آن شهر آق قلا گفت و بلکه باید با گریه و اشک آن را دریاچه آق قلا نامید.
او نسبت به مهاجرت روستاییان سیلزده به شهرها نیز هشدارمی دهد و میگوید: در تمام دنیا دو عامل سیل و خشکسالی، روستاییان را بهسوی شهرها میکشاند که ریشه معضلات بسیاری است. در حال افراد زیادی برای کمک به مناطق سیلزده تلاش بسیاری میکنند اما این کافی نیست؛ آنچه در حال حاضر اهمیت دارد این است که بپذیریم روستاهای سیلزدهای که در حاشیه رودخانهها واقع شدهاند بهجای بازسازی، باید به دامنهها و مناطقی مرتفعتر منتقل شوند؛ اینکه برای بازسازی روستاها در مناطق سیلخیز و حواشی رودخانه برنامهریزی و هزینه کنیم منطقی نیست، این اشتباه نباید تکرار شود.