سال سخت به آخر رسید؛ سالی که انتظار بشر برای صلح و آرامش و عدالت را بازهم به تعویق انداخت و حوادث و رخدادهایی تلخ و تکان دهنده رقم زد. سالی که شاید درست ترین عنوان برایش «سال زورگویی با وعده صلح گرایی» باشد. این سال، برای ایران و غرب آسیا نیز تحفهای غیر از ویرانی و ترس و تجاوز نداشت.
نورنیوز- گروه سیاسی: سال سخت، توانفرسا و خشونتزدهی دیگری در افق میلادی به آخر رسید؛ سالی که انتظار بشر برای صلح و آرامش و عدالت را بازهم به تعویق انداخت و حوادث و رخدادهایی تلخ و تکان دهنده رقم زد. سالی که شاید درست ترین عنوان برایش «سال زورگویی با وعده صلح گرایی» باشد. چرخه سالانه ای که اکنون آخرین ساعاتش را در افق میلادی میگذراند سالی لبالب از تهدید و تجاوز و زورگویی بود. سال دشوار و بدشگون ۲۰۲۵، برای ایران و منطقه خاورمیانه و غرب آسیا نیز تحفهای غیر از ویرانی و ترس و تجاوز نداشت. فشارهای خارجی و چالشهای داخلی در کنار بیمهریها و چالشهای طبیعی، سالی سخت رقم زد و حکمرانی این سرزمین را با شرایطی تلخ مواجه کرد. در آستانه وداع با سال میلادی، خالی از لطف نیست که سهم ایران از سال زورگویی را مرور کنیم و به چشم انداز سال جدید میلادی نظر بیندازیم.
بدرقه سال سختی که میرود
۱. فشارهای اقتصادی و تحریمی: در طول سال ۲۰۲۵، و با قدرت گرفتن مجدد دونالد ترامپ در کاخ سفید، ایران با تنگناهای شدیدتری مواجه شد. محدودیتهای ناشی از تحریمهای بینالمللی بر صادرات نفت و گاز و نیز اختلال در واردات فناوری و کالاهای اساسی، موجب افزایش هزینههای زندگی و نارضایتی عمومی شد. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، تورم سالانه بیش از ۴۰ درصد و کاهش ارزش پول ملی بیش از ۳۰ درصد رقم خورد که مستقیماً بر رفاه خانوادهها و توان خرید آنها تأثیر گذاشت. بخشی از این وضعیت،حاصل ناکارآمدیها و سوءمدیریتهای داخلی بود اما بی شک بخش قابل توجهی از آن را باید یادگار سال بدشگونی دانست که با آغاز به کار مستأجر جدید اتاق بیضی در واشنگتن حال و هوایی دگرگون پیدا کرد. فشارهای تحریم نشان داد که سیاست خارجی ایران نمیتواند از بُعد اقتصادی جدا باشد و تعامل با اقتصاد جهانی، حتی در شرایط تحریم، یک ضرورت استراتژیک است.
۲. جنگ ۱۲ روزه و پیامدهای امنیتی: جنگ ۱۲ روزه در ژوئن ۲۰۲۵ (خرداد 1404)، بار دیگر نشان داد که رژیم صهیونیستی، مهم ترین عامل بیثباتی در منطقه و اصلی ترین تهدید کشورهای غرب آسیا و خصوصا ایران است. این رژیم درست در گرماگرم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به دیپلماسی حمله کرد و تجاوزی ناجوانمردانه را رقم زد. در ادامه، ترامپ نیز به این جنگ پیوست و در اقدامی آشکارا مغایر با حقوق بینالملل، امنیت ملی ایران را هدف گرفت و مراکز هسته ای کشور را مورد هجوم قرار داد. اما به رغم این جنگ سهمگین، ایران همچنان انسجام و پیوستگی ملی خود را حفظ کرد و با تکیه بر مردم، ضربات انتقامی زیادی بر متجاوزان وارد کرد. ظهور شکل بلوغ یافتهای از انسجام ملی در خلال این جنگ، از مهمترین جلوههای سیاسی بود که در این سال عیان شد و نشان داد که به خلاف پیشبینی اتاق فکرهای واشنگتن و تلآویو، وحدت ایرانیان حول منافع ملی و تمامیت ارضی کشور از عناصر قدرت امروز ایران است. تجربه سال ۲۰۲۵ نشان داد که مدیریت هوشمندانه تهدیدهای خارجی و حفظ ظرفیتهای دفاعی، امری ضروری است که بدون آنها امکان حفظ ثبات داخلی و منطقهای بسیار محدود خواهد بود.
۳. تلههای امنیتی و دیپلماسی فعال: سال ۲۰۲۵ همچنین نشان داد که اسرائیل و برخی لابیها در آمریکا بهطور فعال در پی امنیتیسازی برنامه موشکی ایران هستند. این تلاشها با هدف برجسته کردن برنامه موشکی بهعنوان تهدید اصلی برای نخبگان تصمیمساز در کاخ سفید انجام میشود. تجربه سال گذشته تأکید کرد که ایران نیازمند دیپلماسی فعال، حتی در سطح حداقلی، برای ایجاد اخلال در این روند و جلوگیری از یک فضای یکسویه امنیتی در تصمیمگیری آمریکاست.
۴. دوگانه رفع تحریم و تابآوری ملی: تحلیل تجربه ۲۰۲۵ نشان داد که تمرکز صرف بر مذاکرات هستهای بدون تقویت تابآوری داخلی، مسیر پایداری برای ایران فراهم نمیکند. تجربه تاریخی، نشان میدهند که تهدیدهای خارجی، در صورت مواجهه واقعبینانه و برنامهریزیشده، میتوانند به فرصت تبدیل شوند. بنابراین سال گذشته درس مهمی را به سیاستگذاران داد: تمرکز همزمان بر کاهش تحریمها و تقویت تابآوری ملی، کلید مدیریت فشارهای خارجی است.
۵. چالشهای داخلی و پیوند با سیاست خارجی: در کنار اینها، بحران آب، ناترازیهای انرژی و مشکلات معیشتی، نشان داد که سیاست خارجی ایران نمیتواند از واقعیتهای داخلی جدا باشد. هر گونه اقدام دیپلماتیک یا امنیتی باید با توجه به ظرفیتهای داخلی و انعطاف اقتصادی و اجتماعی کشور طراحی شود. سیاست خارجی موفق، نیازمند ترکیبی از بازدارندگی امنیتی و ظرفیت توسعهای داخلی است.
افق و چشمانداز سالی که در راه است
سال ۲۰۲۶، با ترکیبی از تهدیدهای منطقهای و بینالمللی، فرصتی برای سیاست خارجی ایران است تا مسیر ثبات و توسعه را بازتعریف کند. مهمترین محورهای سیاست خارجی ایران در سال پیشرو را شاید بشود چنین فهرست کرد:
۱. جلوگیری از امنیتیسازی برنامه موشکی: مهمترین چالش ایران در سال ۲۰۲۶، احتمالا جلوگیری از امنیتیسازی برنامه موشکی توسط اسرائیل و لابیهای آمریکایی است. امنیتیسازی، بازنمایی یک موضوع عادی بهعنوان تهدید وجودی است که میتواند مجوز اقدامات نظامی را ایجاد کند. ایران برای مقابله با این فرآیند، باید کانالهای ارتباطی حداقلی با نخبگان تصمیمگیر جهان و حتی آمریکا را احیا و فعال کند؛ پیامدهای بالقوه هرگونه حمله را روشن سازد؛ و از طریق دیپلماسی هوشمند، فضا را برای اخلال در فرآیند امنیتیسازی باز کند.
۲. بازدارندگی و مدیریت تنش: تقویت توان دفاعی و بازدارندگی، همراه با فعالسازی دیپلماسی منطقهای و بینالمللی، ضروری است. مدیریت سایه همزمان جنگ و تحریم، نیازمند سیاستگذاری واقعبینانه، مذاکره هدفمند و اجماع داخلی است. ایران باید با استفاده از اهرمهای دیپلماسی و ابتکار در تعاملات بینالمللی، ریسک درگیری را کاهش دهد.
۳. بازگشت به مسیر توسعه و تابآوری ملی: تحقق رشد پایدار و ارتقای رفاه عمومی، مستلزم این است که اولا محدودیتهای ناشی از تحریم کاهش یابد؛ ثانیا جذب سرمایه و فناوری صورت گیرد؛ و ثالثا فعالسازی دیپلماسی اقتصادی و بینالمللی سرعت بگیرد. پیوند میان امنیت و توسعه، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا ضعف اقتصادی و نارضایتی داخلی میتواند هر اقدام دیپلماتیک یا امنیتی را تضعیف کند.
۴. تصویرسازی و قدرت نرم: با توجه به کاهش دامنه ابزارهای سیاست خارجی سخت، ایران باید بر قدرت نرم و دیپلماسی عمومی تمرکز کند. استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای فرهنگی، تمدنی و تاریخی، و ایجاد روایت مطلوب از ایران در سطح بینالملل، میتواند ابزارهای سخت را تکمیل کند و نفوذ ایران را در معادلات جهانی تقویت نماید.
۵. محیط بینالمللی و ریسکهای ژئوپلتیک: سال ۲۰۲۶ با ادامه بیثباتی جهانی احتمالا در مسیری پیش خواهد رفت که آمریکا با سیاستهای معاملهمحور و توازن نیرو در خاورمیانه، مسیر خود را دنبال میکند؛ چین با گسترش ظرفیتهای صنعتی، هوش مصنوعی و زرادخانه نظامی، نقش مهمی در نظم نوین جهانی خواهد داشت؛ و رقابت فناوری و نظامی آمریکا و چین تشدید میشود. در این محیط، ایران باید ضمن حفظ استقلال راهبردی، از فرصتهای دیپلماسی منطقهای، میانجیگری و تعامل با قدرتهای فرامنطقهای برای تقویت امنیت و توسعه بهرهبرداری کند.
به نظر می رسد که سال ۲۰۲۶ آزمونی است برای سنجش توان ایران در مدیریت یک وضعیت دوگانه. از سویی تلاش برای رفع تحریمها و کاهش فشارهای خارجی؛ و از سوی دیگر تقویت بنیه دفاعی، و افزایش تابآوری داخلی، با تمرکز بر اقتصاد، امنیت و سرمایه انسانی. پیوند این دو حوزه، تنها راهبرد پایدار برای گذر موفق ایران از بحرانها و بازگرداندن جایگاه توسعهای و منطقهای است.