لایحه بودجه 1405 نشان میدهد ایران با وجود تهدیدات پرهزینه منطقهای، مسیر «مدیریت هوشمند دفاعی» را برگزیده؛ مسیری که بازدارندگی را بدون فشار غیرمتعارف بر اقتصاد عمومی حفظ میکند.
نورنیوز-گروه اقتصادی: بودجه نظامی و امنیتی همواره یکی از حساسترین شاخصهای سیاستگذاری دولتهاست؛ شاخصی که همزمان بازتابی از سطح تهدیدات، رویکرد راهبردی و توان مدیریت اقتصادی کشورهاست. لایحه بودجه سال ۱۴۰۵ ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و بررسی دقیق ارقام آن، تصویری متفاوت از روایتهای سادهسازیشده ارائه میدهد.
بر اساس دادههای رسمی، مجموع بودجه در نظر گرفتهشده برای نهادهای امنیتی و نظامی در سال ۱۴۰۵ به ۸۷۴ هزار میلیارد تومان (همت) میرسد. با اعمال نرخ تسعیر ۸۵ هزار تومان برای هر دلار، این رقم معادل حدود ۱۰ میلیارد دلار است. اما این عدد خام، مبنای دقیقی برای مقایسه با بودجه نظامی سایر کشورها نیست؛ زیرا در اغلب کشورها، بودجه نظامی به وزارت دفاع و یگانهای رزمی محدود میشود و نهادهای اطلاعاتی و حفاظتی ذیل آن محاسبه نمیشوند.
با کنار گذاشتن بخشهای غیرنظامی و امنیتی و تمرکز صرف بر نهادهای نظامی، بودجه دفاعی ایران به ۶۷۳ همت کاهش مییابد؛ رقمی معادل ۷.۹ میلیارد دلار. این عدد، ایران را در زمره کشورهایی قرار میدهد که با وجود محیط امنیتی پرتنش، از ورود به مسابقه پرهزینه تسلیحاتی پرهیز کردهاند.
از منظر نسبت بودجهای، اهمیت موضوع روشنتر میشود. بودجه عمومی دولت در سال ۱۴۰۵ حدود ۵۲۰۰ همت، معادل ۶۱ میلیارد دلار برآورد شده است. بر این اساس، کل هزینههای امنیتی و نظامی حدود ۱۶ درصد بودجه عمومی را به خود اختصاص میدهد. اگر صرفاً بودجه نظامی ۷.۹ میلیارد دلاری لحاظ شود، سهم امور دفاعی به حدود ۱۳ درصد کاهش مییابد؛ نسبتی که در مقایسه با بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی برخی قدرتهای منطقهای، عددی متعارف محسوب میشود.
این ارقام زمانی معنا پیدا میکنند که در بستر تجربههای امنیتی اخیر تحلیل شوند. ایران در سال ۱۴۰۴ وارد یک جنگ ۱۲ روزه شد؛ جنگی که میتوانست بهسرعت به چرخه فرساینده هزینههای نظامی منجر شود. با این حال، تهران از تکرار الگوی شوروی در اواخر جنگ سرد ــ یعنی فرو رفتن در باتلاق هزینههای غیرقابل کنترل دفاعی ــ پرهیز کرد و به جای آن، بر بهرهوری و هزینه-فایده نظامی تکیه زد.
واقعیت این رویکرد را میتوان در مقایسه هزینههای تهاجمی ایران و رژیم صهیونیستی مشاهده کرد. تلآویو در جریان این جنگ، روزانه حدود ۵۹۳ میلیون دلار برای عملیات تهاجمی هزینه کرد؛ رقمی که در پایان ۱۲ روز از مرز ۷ میلیارد دلار عبور کرد. در مقابل، ایران با استفاده از دکترین «ضربه دقیق کمهزینه»، ۵۹۱ موشک با میانگین قیمت ۱۲۰ هزار دلار شلیک کرد که مجموعاً ۷۱ میلیون دلار هزینه داشت. به این رقم باید ۲۱ میلیون دلار هزینه پرتاب ۱۰۵۰ پهپاد با متوسط قیمت ۲۰ هزار دلار را افزود. در مجموع، هزینه مستقیم عملیات تهاجمی ایران به حدود ۹۲ میلیون دلار رسید؛ یعنی ۷۷ برابر کمتر از طرف مقابل.
این تفاوت فاحش، صرفاً یک مقایسه عددی نیست؛ بلکه نشانهای از تغییر پارادایم در مفهوم قدرت نظامی است. ایران نشان داد که بازدارندگی الزاماً به معنای افزایش بیضابطه بودجه دفاعی نیست، بلکه میتواند حاصل ترکیب فناوری بومی، سازماندهی هوشمند و انتخاب دقیق ابزارهای نبرد باشد.
در این میان، بحث مقایسه بودجه سپاه و ارتش نیز همواره محل مناقشه بوده است. اما این مقایسه بدون توجه به تفاوت مأموریتها، به نتیجهای گمراهکننده منجر میشود. سپاه پاسداران علاوه بر وظایف نظامی، مسئولیتهای گستردهای در حوزههای امنیتی، منطقهای و حتی سازندگی بر عهده دارد؛ بهگونهای که بودجه ۵۹ همتی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء ذیل ساختار سپاه تعریف شده است. از سوی دیگر، بخش مهمی از پشتیبانی ارتش، از مسیر بودجه وزارت دفاع تأمین میشود؛ نهادی که مسئول خرید، ارتقا و تعمیر تسلیحات است و عملاً هزینههای آن در ارقام ارتش منعکس نمیشود.
در نهایت، تصویر کلی بودجه دفاعی ۱۴۰۵ ایران، تصویری از «کنترل هزینه در عین حفظ بازدارندگی» است؛ الگویی که نهتنها فشار غیرمتعارفی بر بودجه عمومی وارد نمیکند، بلکه در میدان عمل نیز کارآمدی خود را به نمایش گذاشته است.