تحرکات اخیر در یمن از حمله نیروهای شورای انتقالی جنوب نزدیک به امارات به دو استان المهره و حضرموت و بمباران آنها به وسیله جنگندههای عربستان گویای ورود تنش ریاض و ابوظبی به مرحلهای جدیدتر و علنی شدن دعوای دو شاهزاده جوان و بلندپرواز است؛ اما هنوز هم دو طرف دستکم در مواضع اعلامی از انتقاد به یکدیگر پرهیز میکنند و خود را متمایل به کنترل تنش نشان میدهند.
نورنیوز-گروه بین الملل: حدود سه سال قبل در ژانویه 2023 در همین کانال طی یادداشتی به عنوان «تنش پنهان میان بن سلمان و بن زاید؟!» با توجه به بروز پارهای نشانهها و امارهها به شکرآب شدن میانه بن سلمان و بن زاید اشاره کردم. از این رو، تنش میان دو کشور عربستان و امارات چیز تازهای نیست و تقریبا از سه سال پیش شروع شده است و تحولات اخیر در یمن صرفا بروندادی از آشکار شدن این دعوای ژئوپلیتیک و رقابت دو شاهزاده است. البته اهمیت مساله هم همینجاست؛ این که اختلاف نظر و تنش میان دو بازیگر به نقطهای رسیده است که دیگر ریاض تحمل رفتارهای متهورانه ابوظبی را نداشته و با کنار گذاشتن تعارفات به مواضع نیروهای نزدیک به آن در یمن حمله میکند. در کنار آن هم در سودان اخیرا با فشار ریاض، وزارت خارجه آمریکا تحریمهایی را علیه نیروهای واکنش سریع تحت حمایت ابوظبی اعمال کرد.
این در حالی است که محمد بن سلمان "حاکم فعلی" عربستان و محمد بن زاید رئیس امارات دو دوست صمیمی بوده و این صمیمیت نوعی همکاری و هم پوشانی در سیاست منطقهای دو کشور در سالیان گذشته رقم زده که مهمترین آن شروع جنگ یمن بود. همچنین تحولات مهم دیگری در سطح منطقه در سالیان گذشته خروجی ائتلاف و همکاری این دو شاهزاده جوان بلندپرواز بود.
اما زیر پوست این دوستی نوعی رقابت ژئوپلیتیک و اقتصادی میان دو کشور نیر در جریان بود. از این جهت، آن همکاری و همپوشانی مصلحتی بود. اتفاقا تنش هم از همان یمن شروع شده و به حوزههای دیگری کشیده شده است. امارات مدتهاست که در یمن راه خود را میرود که با سلطه نیروهای طرفدار آن در شورای انتقالی جنوب بر عدن در سال 2019 نمود بیشتری یافت.
اختلافنظر و رقابت تنگاتنگ میان دو بازیگر ثروتمند عرب از یمن، سودان، غزه و دیگر حوزههای عربی گرفته تا لابیگری و گسترش نفوذ در آمریکا و غیره وجود دارد. اتفاقا آشتی عربستان با قطر در سال 2021 به نوعی محصول همین تنش و البته از علل آن هم بود.
البته خلاصه کردن تنش و اختلافات میان عربستان و امارات در رقابت میان بن سلمان و بن زاید نوعی تقلیلگرایی است و میتوان گفت که این رقابت بخشی از رقابت ژئوپلیتیک میان دو کشور است. عربستان به حکم جایگاه دینی خود در دنیای اسلام و پس از ضعیف شدن مصر همزمان سودای رهبری دو دنیای اسلام و عرب را دارد.
اما در این میان امارات رفته رفته به علت تبدیل شدن به هاباقتصادی در منطقه و تجارت رو به رشد خود با شرق و غرب و کنترل 106 بندر در 78 کشور در پنج قاره جهان در صرافت ترجمان آن به نفوذی ژئوپلیتیک برآمده و به همین خاطر هم مداخلات آن در امور داخلی کشورها از یمن تا مصر و سودان علنیتر شده است. در واقع، مشکل عربستان با امارات هم از اینجا شروع شد که این رویکرد ابوظبی در تبدیل ثروت به قدرت و نفوذ به خطری جدی برای نفوذ تاریخی ریاض تبدیل شده و به نوعی امروز هم عربستان و هم قطر از ناحیه امارات احساس خطر میکنند.
در این زورآزمایی و رقابت، امارات در سال 2017 تلاش کرد که با برقراری رسمی روابط با اسرائیل به دنبال یارگیری و خلق پشتوانهای غربی برای گسترش نفوذ خود باشد و رفته رفته این روابط چنان گسترش یافت که امروز میتوان گفت که امارات بعد از آمریکا نزدیکترین مناسبات را با اسرائیل دارد.
در این میان، اما به نظر میرسد که اسرائیل چون گذشته نمیتواند یاریگر امارات باشد و این که شکل بازیگری ابوظبی هم در برخی حوزهها چون سودان و یمن بسیار متهورانه و به نحوی شده که همزمان با عربستان، مصر، ترکیه، قطر به اشکالی مستقیم و غیر مستقیم گلاویز شده است؛ هر چند هنوز ملاحظات و تعارفات سیاسی فعلا مانع تبدیل این وضعیت به تنشی دیپلماتیک و سیاسی میشود. در عین حال هم روابط بسیار نزدیک آن با اسرائیل جدا از انتقادات فزاینده نخبگان عرب نارضایتی پنهان و بعضا آشکار دیگر کشورهای عربی چون مصر و اردن که از چند دهه پیش با تلآویو رابطه دارند، به دنبال داشته است.
اما تنش عربستان و امارات در بستر منطقهای ناپایداری در خاورمیانه رخ میدهد که آبستن تحولات سهمگینتری در آینده است و از این رو، آتشفشان منطقه هنوز در حال گدازهافکنی است و تا این گدازهها تخلیه شود و رسیدن به نقطه ثبات و شکلگیری نظم جدید فاصله زیادی دارد.
کارشناس روابط بین الملل