نورنیوز https://nournews.ir/n/264162
کد خبر: 264162
30 آذر 1404
نورنیوز بررسی می‌کند،

آیا ایران محور اصلی سفر نتانیاهو به آمریکا است؟


سفر نتانیاهو به آمریکا نه تهدید مستقیم علیه ایران، بلکه برای مدیریت بحران غزه و هماهنگی با ترامپ طراحی شده است. برجسته‌سازی ایران بیش از واقعیت، یک جنگ ادراکی و رسانه‌ای برای افکار عمومی منطقه و تل‌آویو است.

نورنیوز-گروه بین‌الملل: تحولات اخیر نشان می‌دهد محور سفر نتانیاهو به آمریکا، پرونده غزه و وضعیت بن‌بست‌گونه «طرح صلح ترامپ» است. این طرح اکنون در آستانه شکست قرار دارد و هرگونه اقدام تازه‌ای از سوی کاخ سفید، پیامدهای قابل توجهی برای تل‌آویو خواهد داشت. ترامپ به دنبال اجرای گام جدیدی است که با ملاحظات سیاسی و امنیتی نتانیاهو همخوانی ندارد. بنابراین سفر، فرصتی برای ایجاد هماهنگی مجدد، مدیریت اختلافات و جلوگیری از اقدام یک‌جانبه کاخ سفید محسوب می‌شود.
وضعیت غزه به‌عنوان محور اصلی سفر، پیچیدگی‌های متعددی دارد. ادامه درگیری‌ها، فشارهای سیاسی و بحران انسانی، امکان هرگونه سیاست یک‌جانبه تل‌آویو را محدود کرده است. از منظر اسرائیل، تمرکز بر ایران بیشتر یک ابزار رسانه‌ای و ادراکی است تا یک دستور کار واقعی؛ راهبردی که با هدف جلب توجه افکار عمومی و مهار بحران داخلی طراحی شده است.

برجسته‌سازی ایران؛ ابزار جنگ ادراکی

فضاسازی‌های اخیر پیرامون برنامه موشکی و هسته‌ای ایران، بیش از آنکه منعکس‌کننده واقعیت‌های میدانی باشد، کارکردی روانی و رسانه‌ای دارد. هدف از این برجسته‌سازی، ایجاد نگرانی، القای تهدید و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایران و منطقه است. تمرکز تل‌آویو بر ایران به‌عنوان یک تهدید، پوششی برای بحران واقعی غزه محسوب می‌شود و راهبردی برای حفظ اعتبار داخلی نتانیاهو در شرایطی است که سیاست‌های او در منطقه با محدودیت‌ها و شکست‌های قابل توجهی روبرو شده است.
این تاکتیک علاوه بر داخل سرزمین‌های اشغالی، در سطح بین‌المللی نیز کارکرد دارد. برجسته کردن ایران، بهانه‌ای برای جلب حمایت سیاسی آمریکا و کاهش فشارهای بین‌المللی علیه اسرائیل است. با این حال، این بازی رسانه‌ای نمی‌تواند واقعیت محدودیت‌های عملیاتی تل‌آویو را تغییر دهد و عملاً بخشی از جنگ ادراکی طولانی مدت علیه ایران را شکل می‌دهد.

محدودیت ظرفیت‌های عملیاتی تل‌آویو


واقعیت‌های داخلی و منطقه‌ای اسرائیل نشان می‌دهد که این رژیم توان ورود به یک درگیری تازه با ایران را ندارد. فشارهای امنیتی در جبهه شمالی، بن‌بست دیپلماتیک، جنگ فرسایشی در غزه و بحران اجتماعی داخلی، عملاً ظرفیت تصمیم‌گیری و اقدام پرریسک را از تل‌آویو سلب کرده است. هرگونه اقدام نظامی جدید می‌تواند پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی و پرهزینه‌ای داشته باشد و بنابراین تأکید بر ایران، بیشتر یک ابزار بلوف و فشار است تا تهدید واقعی.
محدودیت عملیاتی تل‌آویو باعث شده است که استراتژی اصلی، رسانه‌ای و روانی باشد و تمرکز بر ایران، نوعی مدیریت بحران ادراکی و جلب حمایت سیاسی داخلی و خارجی تل‌آویو محسوب شود. به بیان دیگر، سفر نتانیاهو و تمرکز رسانه‌ای بر ایران، بازتاب استیصال سیاسی و تلاش برای انتقال بحران از داخل به خارج است.

فرار رو به جلو و پیامدهای رسانه‌ای

بلوف‌سازی درباره ایران، بخشی از عملیات روانی گسترده است که هدف آن انتقال تمرکز از بحران غزه به تهدید خارجی و مدیریت افکار عمومی است. این اقدام، «فرار رو به جلو» محسوب می‌شود و نشان‌دهنده استیصال نتانیاهو در مواجهه با شکست‌های انباشته و محدودیت‌های سیاسی و امنیتی اوست. واقعیت آن است که نه ایران و نه جامعه بین‌الملل تحت تأثیر این جنگ ادراکی قرار نمی‌گیرند. انسجام ملی ایران، توانایی خنثی‌سازی چنین تهدیدات رسانه‌ای و روانی را دارد و دستاوردهای اخیر نظامی و دفاعی کشور، پیام واضحی درباره بازدارندگی ایران به دشمن ارسال می‌کند. از سوی دیگر، برجسته‌سازی ایران در رسانه‌ها، بیش از آنکه راهبردی عملی باشد، ابزاری برای مدیریت بحران داخلی تل‌آویو و ایجاد پوشش سیاسی برای ناکامی‌ها و محدودیت‌های عملیاتی رژیم است.
 


سرویس: بین الملل
کلید واژگان: غزه / نتانیاهو / امنیت_ملی / ایران_قوی / طرح_صلح_ترامپ / جنگ_ادراکی / بلوف_رسانه‌ای / فرار_رو_به_جلو