نورنیوز https://nournews.ir/n/263336
کد خبر: 263336
26 آذر 1404
نورنیوز بررسی می‌کند،

آیا اجماع‌سازی ترامپ نشانه قدرت است یا بحران؟


ادعاهای تازه دونالد ترامپ درباره مقابله جهانی با «تروریسم افراطی اسلامی» نه نشانه بازگشت اقتدار آمریکا، بلکه تلاشی آشکار برای پوشاندن شکست‌های میدانی، رسوایی‌های راهبردی و بحران مشروعیت داخلی و خارجی اوست؛ تلاشی که بیش از قدرت، از اضطراب خبر می‌دهد.

نورنیوز-گروه بین‌الملل: سخنان اخیر ترامپ در مراسم حنوکا در کاخ سفید، در ظاهر دعوتی به وحدت جهانی علیه «نیروهای شر» و «تروریسم افراطی اسلامی» بود؛ اما در واقع پرده‌برداری از وضعیتی متزلزل در سیاست خارجی و داخلی آمریکا محسوب می‌شود. رئیس‌جمهوری که با وعده پایان دادن به جنگ‌ها به قدرت رسید، اکنون در شرایطی چنین ادعاهایی را مطرح می‌کند که نه‌تنها جنگ‌ها پایان نیافته‌اند، بلکه دامنه درگیری‌ها از غزه و اوکراین تا آفریقا و جنوب شرق آسیا همچنان فعال است. همین تناقض، ادعاهای ترامپ را از سطح یک ابتکار امنیتی به سطح یک بهانه‌جویی سیاسی تنزل داده است.
افزون بر این، دستور «محاصره کامل» نفتکش‌های مرتبط با ونزوئلا و تروریستی خواندن دولت این کشور، نشان می‌دهد که سیاست فشار حداکثری و مداخله‌گرایی همچنان در دستور کار واشنگتن است. این اقدامات نه در چارچوب صلح، بلکه در امتداد همان منطق «صلح از دریچه جنگ» تعریف می‌شوند؛ منطقی که ماهیت واقعی راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره ترامپ را آشکار می‌سازد.

رسوایی وعده پایان جنگ‌ها

ترامپ بارها مدعی پایان دادن به هشت جنگ در جهان شده است؛ ادعایی که استمرار درگیری‌ها آن را به یک رسوایی آشکار بدل کرده است. جنگ غزه، بحران اوکراین، تنش‌های هند و پاکستان، درگیری‌های آفریقایی و بحران‌های منطقه‌ای در آسیای جنوب شرقی، همگی گواهی روشن بر شکست این وعده‌اند. در چنین شرایطی، طرح مفهوم «اتحاد علیه افراط‌گرایی اسلامی» بیش از آنکه راهبردی واقعی باشد، ابزاری برای فرافکنی و انتقال مسئولیت شکست‌ها به دشمنان فرضی است.
این رویکرد به‌ویژه در قبال کشورهای اسلامی معنا می‌یابد؛ جایی که حمایت تسلیحاتی و سیاسی از رژیم صهیونیستی بخش جدایی‌ناپذیر سیاست آمریکا باقی مانده است. از این منظر، ادعای کاهش تمرکز بر غرب آسیا عملاً بی‌اعتبار می‌شود، زیرا رفتار میدانی آمریکا و متحدانش خلاف آن را نشان می‌دهد.

نظم نوین و الزام قوی شدن

بر این اساس، ادعاهای اخیر ترامپ درباره اجماع جهانی علیه ایران و جبهه مقاومت، نه از موضع قدرت، بلکه حاصل انفعال و بحران است. با این حال، این انفعال به معنای عقب‌نشینی آمریکا از دشمنی نیست؛ غرب آسیا همچنان در اولویت راهبردی واشنگتن قرار دارد و سیاست مداخله‌جویانه ادامه خواهد یافت. تجربه نشان داده است که دل‌خوش‌کردن به وعده‌ها و دیپلماسی ادعایی آمریکا، نتیجه‌ای جز تشدید فشارها ندارد.
تنها راهکار مؤثر، قوی شدن همه‌جانبه در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی و هم‌زمان تقویت همگرایی میان بازیگران مستقل است. شکل‌گیری نظم نوین جهانی با محوریت کشورهایی چون ایران، چین، روسیه و اعضای بریکس، پاسخی ساختاری به یک‌جانبه‌گرایی آمریکاست؛ پاسخی که می‌تواند معادلات تحمیلی را دگرگون سازد.
 


سرویس: بین الملل
کلید واژگان: ترامپ / بریکس / جبهه_مقاومت / ایران_قوی / سیاست_خارجی_آمریکا / غرب_آسیا / نظم_نوین_جهانی / یکجانبه_گرایی