تکرار ادعاهای امارات متحده عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی در جریان سفر وانگ یی، وزیر خارجه چین، به ابوظبی در نگاه نخست ممکن است صرفاً ادامه یک مناقشه قدیمی تلقی شود؛ ادعاهایی که سالهاست از سوی امارات مطرح میشود و همواره با پاسخ قاطع تهران روبهرو بوده است.
نورنیوز- گروه سیاسی: اما آنچه این بار این مواضع را نگرانکنندهتر میکند، نه صرف تکرار ادعاهای ابوظبی بلکه حمایت تدریجی قدرتهای بزرگ و بازیگران مؤثر بینالمللی از مواضع امارات است؛ روندی که از دسامبر ۲۰۲۲ آغاز شد و امروز به یک الگوی نگرانکننده در مناسبات منطقهای و جهانی تبدیل شده است.
نقطه شروع این روند را باید در اجلاس سران چین و شورای همکاری خلیجفارس در دسامبر ۲۰۲۲ جستوجو کرد؛ جایی که برای نخستین بار، پکن در بیانیهای مشترک در این نشست از مواضع امارات درباره جزایر سهگانه ایرانی حمایت کرد. این اتفاق بهخودی خود یک تحول کیفی بود چراکه چین نیز مانند تقریباً همه کشورها همواره متوجه بود که در مناقشات مرزی و ارضی حساس باید محتاط و بیطرف باشد. آن بیانیه مشترک متأسفانه ظاهراً مبنایی برای پیوستن روسیه به این روند شد. در بیانیه مشترک روسیه و شورای همکاری در ژوئیه ۲۰۲۳ و متعاقب آن در سپتامبر همان سال، ایالات متحده آمریکا نیز بهطور علنی از موضع امارات حمایت کرد. در نهایت اتحادیه اروپا در اکتبر ۲۰۲۴ و اکتبر ۲۰۲۵ با حداکثر بینزاکتی و بیاصولی دیپلماتیک ممکن حتی پا را فراتر گذاشت و از «اشغال» جزایر سخن گفت. این زنجیره نشان میدهد که امارات توانسته، حامیانی برای سخن بیمبنای خود در کسوت همه اعضای دائمی شورای امنیت برای خود دستوپا کند.
برای فهم انگیزههای ابوظبی و همراهی دیگران باید این تحولات را در سه بستر کلان تحلیل کرد؛ نخست، وضعیت کلی سیاست خارجی ایران و جایگاه ایران در معادلات جهانی. روابط پرتنش و محدود تهران با غرب، بهویژه آمریکا و اروپا، در کنار پیامدهای جنگ اوکراین و تحولات پس از هفتم اکتبر در خاورمیانه، شرایطی را رقم زده که ایران عملاً از شبکه تعاملات مؤثر با قدرتهای غربی خارج شده است. در چنین وضعیتی، سیاست خارجی کشور به سمت اتکای بیشتر به چین و روسیه سوق پیدا کرده؛ اتکایی که به جای «توازن»، «عدم متوازنی» را تداعی میکند. نتیجه روشن است: وقتی ایران در سبد سیاست خارجی غرب جایی ندارد، چین و روسیه نیز احساس نمیکنند که لازم است برای حفظ ایران، هزینهای در برابر رقبای عربی یا غربی بپردازند.
در غیاب مذاکره و تعامل ایران با غرب، پکن و مسکو الزامی نمیبینند که حساسیتهای تهران را نیز در بین اولویتهای خود در نظر بگیرند. گویا آنها ایران را «تحصیل حاصل» تصور میکنند و پیشفرضشان این است که ایران به دلیل محدودیتهای ساختاری و راهبردی، چارهای جز تداوم همکاری با شرق ندارد. این روند دست چین و روسیه را باز میگذارد تا در برابر فشارهای کشورهای عربی، بهویژه امارات، انعطاف بیشتری نشان دهند و بیانیههایی را امضا کنند که مستقیماً با منافع و تمامیت ارضی ایران در تعارض است.
بستر دوم، به جاهطلبیها و ماجراجوییهای منطقهای امارات بازمیگردد. ابوظبی طی سالهای اخیر، سیاستی فراتر از وزن سنتی خود در منطقه در پیش گرفته است؛ از حضور و نفوذ در یمن و کنترل جزیره سقطری گرفته تا مداخله در لیبی، سودان و حتی معادلات شرق مدیترانه. این توسعهطلبی فعال با افزایش فشار سیاسی و دیپلماتیک بر کشورهای هدف همراه است. طرح مکرر ادعا درباره جزایر سهگانه نیز بخشی از همین راهبرد فشار و تثبیت نقش امارات بهعنوان بازیگری جسور و مطالبهگر در معادلات منطقهای است.
بستر سوم روابط توسعه یافته چین و روسیه با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس است. پکن بیش از ۴۰ درصد نفت خود را از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس تأمین میکند و اهمیت بسیاری برای ثبات و رضایت این ۶ کشور و باز بودن مسیر خلیج فارس قائل است. علاوه بر آن، چین سرمایهگذاریهای کلان و برنامههای بلندمدتی در حوزه انرژی، زیرساخت و تجارت با این کشورها تعریف کرده و در عین حال در رقابتی فشرده با آمریکا و اروپا برای نفوذ در خلیج فارس قرار دارد. در چنین شرایطی، دادن «امتیاز سیاسی» به شورای همکاری، از جمله همراهی با ادعاهای امارات، از نگاه پکن هزینهای قابل تحمل و حتی منطقی به نظر میرسد. روسیه نیز از جمله در چارچوب اوپ پلاس به ویژه طی ۴-۳ سال گذشته، روابط رو به توسعهای با این کشورها داشته و کوشیده تا روابط متوازنی با این کشورها برقرار کند.
مسئله اینجاست که در سوی دیگر، ایران نه عرصه رقابت چین و غرب است و نه جذابیتی ایجاد کرده که پکن احساس کند برای حفظ موقعیت خود در تهران باید حساسیت بیشتری نشان دهد. این عدم توازن، نتیجه مستقیم نوع خاصی از سیاست خارجی است که ایران دنبال میکند. لذا مسئله ادعای امارات در مورد سه جزیره یک امر سیاسی است و قطعا هیچ جنبه حقوقی ندارد چراکه مالکیت و حاکمیت تاریخی ایران بر این جزایر، امری قطعی و اثبات شده است.