نورنیوز https://nournews.ir/n/261463
کد خبر: 261463
16 آذر 1404
نورنیوز اعتراف آمریکا به پایان نقش پلیس جهان بودن را بررسی می‌کند؛

افول هژمونی آمریکا و خیز تمدن‌های نو


اعتراف اخیر نماینده آمریکا در ناتو مبنی بر اینکه واشنگتن «نمی‌تواند پلیس جهان باشد» نه یک تغییر دکترین دوستانه بلکه نشانه‌ای صریح از فرسایش قدرت ایالات متحده و پایان دوران یک‌جانبه‌گرایی است؛ عصری که با مداخلات پی‌درپی، جنگ‌های فرسایشی و شکست‌های راهبردی شکل گرفت و اکنون در برابر صعود نظم چندقطبی فرو می‌نشیند.

نورنیوز-گروه بین‌الملل: سخنان متیو ویتکر در مجمع دوحه ـ مبنی بر ناتوانی آمریکا در ایفای نقش «پلیس جهان» و ضرورت اتکا به هم‌پیمانان ـ تنها یک موضع‌گیری سیاسی نیست، بلکه اعلام رسمی کاهش توان راهبردی این کشور در مداخله‌گری جهانی است. وقتی او می‌گوید واشنگتن دیگر نمی‌تواند در هر نقطه حضور نظامی داشته باشد یا به عنوان نیروی واکنش سریع عمل کند، عملاً به شکاف عمیق در ماشین جنگی آمریکا اذعان کرده است. رویکردی که از جنگ جهانی دوم تا دوران پساشوروی بر پایه نمایش قدرت نظامی و مداخله مستقیم تعریف شده بود، اکنون زیر فشار هزینه‌های اقتصادی، فرسایش ارتش و مقاومت کشورهای مستقل، به مرحله بازتعریف اجباری رسیده است. این اعتراف یعنی همان چیزی که سال‌ها تحلیلگران منتقد هشدار می‌دادند: نظم تک‌قطبی دوام نیاورده و آمریکا دیگر قادر به مهندسی یک‌طرفه سیاست جهانی نیست.

کارنامه‌ای آکنده از جنگ، کودتا و شکست

پس از فروپاشی شوروی، آمریکا تصور کرد جهان بدون رقیب باقی مانده و می‌تواند نظم خودساخته را بر همه تحمیل کند. اما تجربه از کره و ویتنام تا عراق، افغانستان و لیبی نشان داد که شروع جنگ آسان و پایان آن پرهزینه است. ده‌ها کودتا، حمایت از دیکتاتورها، بهره‌گیری از نیابتی‌ها مانند رژیم صهیونیستی و جنگ‌افروزی اخیر علیه ایران تنها بخش‌هایی از سابقه‌ای است که میلیون‌ها قربانی بر جای گذاشت و در نهایت با ناکامی همراه شد. ارتش آمریکا امروز با بحران نیروی انسانی مواجه است؛ جوانان تمایل کمتری به پیوستن به ارتش دارند و افکار عمومی جهانی آن را «قدرت نجات‌بخش» نمی‌دانند بلکه «قدرت ویرانگر» می‌خوانند. ادبیات رسمی دولت آمریکا شاید هنوز از رهبری جهانی سخن بگوید، اما واقعیت میدانی از فرسایش قدرت و کاهش توان عملیات فرامرزی حکایت دارد. این دقیقاً همان بستر تحلیلی است که سخنان نماینده آمریکا در ناتو را به یک اعتراف تاریخی بدل می‌کند.

ظهور بلوک‌های جدید و گسترش چندجانبه‌گرایی

آمریکا خود را در مرکز نظم جهانی تصور می‌کرد اما کشورهایی همچون چین، ایران، روسیه، هند، برزیل، آفریقای جنوبی، ونزوئلا و حتی بلوک‌های اقتصادی و امنیتی چون ‌شانگهای، بریکس و اتحادیه آفریقا مسیری متفاوت برگزیدند. این کشورها با تکیه بر ظرفیت‌های درونی و هم‌افزایی منطقه‌ای، نظم تازه‌ای را پی‌ریزی کردند که بر مبنای استقلال، احترام متقابل و توزیع واقعی قدرت بنا شده است. رسوایی حمایت آمریکا از کشتار غزه و دو سال هم‌پیمانی آشکار با اسرائیل، افکار عمومی جهان ـ حتی بخش‌هایی از جامعه آمریکا ـ را علیه این کشور بسیج کرده است. اکنون دیگر جهان حاضر نیست به دیکته‌های واشنگتن تمکین کند؛ نه از سر ایدئالیسم اخلاقی بلکه به دلیل هزینه سنگین تبعیت از یک قدرت مداخله‌گر که کارنامه‌اش شکست‌های زنجیره‌ای و بی‌ثباتی جهانی است.

نظم آینده: همکاری جمعی یا هرج‌ومرج آمریکایی؟

راهبرد امنیت ملی آمریکا نشان می‌دهد واشنگتن به‌رغم عقب‌نشینی از ایده پلیس جهانی، همچنان در پی حفظ سلطه است؛ اما این‌بار با انتقال هزینه‌ها به دیگران. سیاست «ترس و تردید» در دوره ترامپ و تشویق متحدان به خرید تسلیحات، تلاش برای خلق رقابت تسلیحاتی و بی‌ثبات‌سازی نظام چندجانبه است. آمریکا می‌پذیرد که به‌تنهایی قادر به هدایت جهان نیست، اما می‌خواهد با آشوب‌سازی و برهم‌زدن نهادهای بین‌المللی، نظم نوظهور را کنترل‌ناپذیر کند. بنابراین مسئولیت تاریخی کشورهای مستقل آن است که با تقویت همگرایی سیاسی، امنیتی و اقتصادی، اجازه ندهند جهان دوباره به چرخه جنگ‌های نیابتی و سلطه‌طلبی تک‌قطبی بازگردد. آینده یا میدان آشوب آمریکایی خواهد شد، یا بستری برای نظم چندقطبی ـ انتخاب با جبهه استقلال‌خواهان جهان است.

 


منبع: نورنیوز
سرویس: بین الملل
کلید واژگان: ناتو / نظم نوین جهانی / چندجانبه گرایی / افول آمریکا / جهان چند قطبی / راه حل جهانی / سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا / مداخلات آمریکا