در برخورد با پدیده روبه افزایش مناظرات سیاسی، تاریخی و دینی باید رفتاری سنجیده در پیش گرفت. فایدهمندی، روشنگری، کارآمدی و استمرار این مناظرات، مشروط به رعایت الزاماتی ضروری در سه سطح است: شرکتکنندگان در مناظره، مردم و مخاطبان مناظره، و بالاخره حاکمیت و نهادهای حاکمیتی.
نورنیوز- گروه فرهنگی: در میان مناظرات فراوانی که مدتی است در محافل سیاسی و شبکههای اجتماعی برگزار شده است، مناظره عبدالرحیم سلیمانی اردستانی و حامد کاشانی، برد و بازتابی از هرجهت بیشتر داشته است. این مناظره که بر موضوعی الهیاتی-تاریخی متمرکز بود در سطح رسانهها و فضای مجازی با واکنشهای گسترده و متنوعی مواجه شد.
از یک سو شاهد نقدهای علمی و تحلیلهای دقیق در خصوص مباحث هریک از طرفین این مناظره بودیم؛ و از سوی دیگر، برخوردهایی خشونتآمیز و حتی توأم با توهین و تهدید و تفسیق ظاهر شد که سعی میکرد احساسات دینی و مذهبی مردم متدین را نسبت به دعاوی مطرح در این نشست تحریک کند و از این طریق این نشست را حرکتی در مسیر تضعیف باورهای دینی بنمایاند.
اما به نظر میرسد باید در سطحی فراتر از این برخوردها با پدیده روبه افزایش مناظرات روبهرو شد. به بیان دیگر، سلسلهای که چندی است در فضای رسانهای و سیاسی ایران راه افتاده و مناظرات گوناگونی را رقم زده، برای سلامت و کارآمدی و استمرار باید به الزاماتی ضروری توجه کند و این الزامات در سه سطح قابل طبقه است: شرکتکنندگان در مناظره، مردم و مخاطبان مناظره، و بالاخره حاکمیت و نهادهای حاکمیتی.
الف) شرکتکنندگان در مناظره
مناظره بهعنوان یک ابزار علمی و فرهنگی، شاخصترین و کاملترین نماد گفتوگو در عرصه عمومی است. همه باید قدر چنین فرصتی را برای گفتوگوی ملی بدانند. مناظره نه تنها فضایی برای طرح دیدگاهها و عقاید مختلف است، بلکه بستری برای رشد آگاهی، تبادل نظر و یافتن حقیقت در فضای مدنی و محترمانه است. بیش از هرکسی، طرفین یک مناظره باید حافظ سلامت و متانت این فضای مدنی باشند. درست است که در مناظره، رقابتی عریان و جدی وجود دارد و چه بسا هرطرف در پی غلبه بر رقیب باشد اما این هماوردی علمی باید در پرتو تلاش برای حقیقتجویی باشد نه تخریب طرف مقابل یا انتقامجویی از عقاید مخالف.
هنگامی که طرفین مناظره به جای تلاش برای اثبات برتری خود، به دنبال یافتن نقاط مشترک یا گسترش درک مشترک از موضوع هستند، مناظره نه تنها بهعنوان رفتاری علمی ارزشمند خواهد بود، بلکه میتواند در عمقدادن به گفتوگوهای اجتماعی نیز موثر واقع شود. اینکه در برخی از مناظرهها شاهد برخوردهای لفظی یا حملات شخصی باشیم، تنها باعث ترویج فرهنگ خشونت کلامی و کاهش اعتماد عمومی به بحثهای علمی میشود. وقتی هدف صرفاً پیروزی بر طرف مقابل و تحقیر او باشد، آنگاه مناظره به محلی برای عقدهگشایی و تخریب بدل میشود، نه عرصهای برای تبادل نظر علمی و مدنی.
مهمترین اصل در هر مناظرهای، احترام به طرف مقابل است. استفاده از زبان محترمانه، پرهیز از الفاظ توهینآمیز، و عدم ورود به مسائل شخصی باید جزو اصول اولیه مناظره باشد. از سوی دیگر مناظرهها باید بر مبنای شواهد علمی، دادههای معتبر و استدلالهای منطقی قرار گیرند. استفاده از اطلاعات غیرمعتبر، افسانهسازی یا شایعهپراکنی تنها به بیاعتباری مناظره میانجامد و باعث گمراهی مخاطب میشود.
در عین حال مناظره یک فرآیند دوطرفه است و تنها وقتی به نتیجه مطلوب خواهد رسید که هر یک از طرفین آمادگی پذیرش نقد و اصلاح دیدگاههای خود را داشته باشند. اگر تنها به پیروزی و اثبات برتری خود بیندیشیم، در حقیقت از مناظره و تبادل نظر، چیزی جز تضاد و خشونت بهدست نخواهیم آورد. این هم بسیار مهم است بدانیم که مناظره باید در بستری برگزار شود که از حساسیتهای فرهنگی، اجتماعی و دینی آگاه باشد. طرح مسائل پیچیده و حساس در مناظرات باید با دقت و توجه به تاثیرات اجتماعی آن صورت گیرد تا از سوءتفاهم و واکنشهای منفی جلوگیری شود.
ب) مخاطبان و شاهدان مناظره
مناظره، پدیدهای اجتماعی است یعنی علاوه بر دو طرف مناظره، جمع کوچک یا بزرگی از مخاطبان را هم در برمیگیرد. به این جهت شاهدان و مخاطبان مناظرهها نیز باید درک صحیحی از فضای علمی و منطقی این گفتگوها داشته باشند. اگر شاهدان تنها در پی تأکید بر پیروزی یک طرف یا حمله به طرف مقابل باشند، مناظره به یک میدان نبرد تبدیل میشود و به تدریج از هدف اصلی خود که همانا فهم عمیقتر مسائل است، دور خواهد شد.
در عصر اطلاعات و رسانههای اجتماعی، مناظرهها به سرعت در دسترس عموم قرار میگیرند. بنابراین، مخاطبان باید به دور از هیجانات و احساسات زودگذر، بحثها را با دقت و تأمل دنبال کنند و نقدهای خود را بر اساس مستندات و تحلیلهای علمی مطرح نمایند. این واقعیتی آشکار است که رفتار مخاطبان و طرفداران هریک از طرفین مناظره، در بازنمایی اصل این رخداد تأثیری شگرف دارد. شاید بتوان ادعا کرد که سرنوشت یک مناظره تا حد زیادی به رفتار مخاطبان بستگی دارد. این، مخاطباناند که مشخص میکنند مناظره، پدیدهای مفید و مدنی و حقیقتجویانه باشد یا حرکتی تفرقهافکنانه و واگرایانه و دشمنتراشانه.
پ) حاکمیت و نهادهای حاکمیتی
در این فضا، گاهی مشاهده میشود که برخی از مناظرهها با واکنشهای منفی از سوی نهادهای حاکمیتی روبهرو میشوند. این امر به ویژه زمانی که مباحث مطرح شده با مسائل حساس اجتماعی، دینی یا سیاسی مرتبط باشد، بیشتر قابل مشاهده است. در این شرایط، نباید اجازه داد که نگرانی از اختلافات و دگراندیشیها باعث محدود شدن فضای مناظره و گفتوگو در جامعه شود.
حاکمیت و نهادهای تصمیمگیر باید بهجای محدود کردن مناظرهها، از آنها حمایت کنند. مناظرهها میتوانند بهعنوان ابزاری برای تقویت دیالوگهای اجتماعی، فهم متقابل و رشد فرهنگی جامعه عمل کنند. در واقع، اجتناب از مناظرهها و تلاش برای سانسور آنها نه تنها به تضییع حقوق شهروندی میانجامد، بلکه به انزوای فکری و علمی نیز دامن خواهد زد. باید به این درک برسیم که در فضایی باز و متنوع، میتوان اختلافات را با منطق و استدلال برطرف کرد و نه با محدودکردن یا حذف صدای مخالف.
در نهایت، مناظره باید به عنوان یکی از بهترین و مؤثرترین قالبهای گفتوگوی اجتماعی در نظر گرفته شود، نه بهعنوان عرصهای برای تهاجم کلامی، تخریب شخصیت، لشکرکشیهای قبیلهای و جناحی، و یا انتقامکشیهای سیاسی . حفظ اصول علمی و آداب مناظره، در کنار احترام به دیدگاههای مخالف، و تحمل نظرات شاذّ میتواند باعث ارتقای سطح فکری و فرهنگی جامعه شود. از سوی دیگر، حاکمیت نباید از مناظرههای علمی و سیاسی و دینی هراس داشته باشد، بلکه باید از آنها حمایت کند، چرا که اینگونه گفتگوها میتوانند به تعمیق و پویایی اندیشههای مختلف در جامعه منجر شوند.