وقتی مرخصی به مصطفی تاجزاده در پی درگذشت برادر را مشکوک میدانند و تا به زندان بازنگشت آسودهخاطر نشدند که کاسهای زیر نیمکاسه است شک به آلبوم شروین جای خود دارد. اصلاحطلبان یا اعتدالگرایی ایرانی تا اطلاع ثانوی چارهای ندارد که بین این دو خط موازی فعالیت کند؛ دو خط که گاه به هم میرسند یا از یار کمکی هم بهرهمند میشوند.
نورنیوز- گروه سیاسی: نام شروین حاجیپور خواننده و آهنگساز یادآور ترانه مشهور «برای....» است؛ هم او که جایزه معتبر «گرمی» را در گرماگرم اعتراضات 1401 به بهانه بهترین ترانه تغییر اجتماعی سال 2023 به دست آورد و البته نرفت و در ایران ماند. نمیدانم میخواست برود و نگذاشتند یا میتوانست برود ولی نرفت چون اینجایی بود و چراغش در این خانه میسوخت اما هر چه بود مجوز آلبوم او در دولت قبل صادر نشد چراکه آن اعتراضات را به رسمیت نمیشناختند و لابد برخی بر شروین منت میگذاشتند همین که بیرون است و گرفتاری و حبس او محدود به همان سه روز 9 تا 12 مهر 1401 بوده خدا را شاکر باشد و لابد برود دنبال یک شغل دیگر.
حالا و سه سال و دو ماه بعد صدور مجوز برای نخستین آلبوم شروین خبر خوبی است که قاعدتا باید از آن استقبال شود اما این بار صداهای براندازی در آن سو خوانندهای را که همین سه سال پیش روی سر میگذاشتند به «آدمفروشی» متهم میکنند!
خود او نوشته: «چطوری میتونین اینقدر بیمعرفت باشین که واسه ایمپرشن هر مزخرفی رو ببندین به آدم؟ کاش بمیرم اگه آدمفروشی کرده باشم.» او ریشه قصه را در «ایمپرشن» دانسته؛ تعداد دفعاتی که فرسته (پُست) یا استوری را کاربران و دنبالکنندگان میبینند. همان عددی که در بخش insight نمایش داده میشود شبیه تعداد کلیک در تارنماها.
شروین میخواهد بگوید به خاطر بالا بردن تعداد بازدیدتان هر اتهامی را متوجه دیگران میکنید و در این فقره چون که نهاد مسئول در جمهوری اسلامی به خواننده معترض دیروز مجوز داده لابد آدمفروشی کرده است و کاری به این ندارند که دولت عوض شده و دوران خالص سازی تا حدی به پایان رسیده و این تغییر رویکرد اگرچه همچنان حداکثری نیست اما همان نگاه است که فیلم توقیفی دوران رئیسی را به عنوان نماینده ایران روانه اسکار کرد یا فیلم «پیرپسر» اکتای براهنی را مجال نمایش داد درحالیکه زیر ساطور ساترا از نمایش خانگی محروم مانده است.
طبع و ذوق من البته با آثاری از جنس آنچه از حنجره شروین حاجیپور صادر میشود سازگار نیست اما نسبت او با تحولات اجتماعی و جنبه نمادین و اهمیت آن چه در مقام کنش یا واکنش قابل انکار نیست منتها باید دید چرا دو خط موازی اقتدارگرایی و انحصارطلبی داخلی و براندازان خارجنشین در مواردی از این دست به هم میرسند؟ البته هنوز در داخل صدای اعتراضی برنخاسته و احتمالاً سرشان بیشتر به بازداشتیهای میهمانی آ.اس.پ و اجرای قانون متروک حجاب و حکم تکفیر فلان معمم گرم است اما آن طرف چرا انگ میزند؟
چون نانشان در دوقطبیسازی و نفی هر ضلع و گرایش سوم است و به قاعده «همهشون مثل هماند» به مثابه یک اصل مقدس وفادارند و بیدلیل نیست که در برخی حملات به اصلاحطلبان شبیه هم میشوند تا جایی که محتواهایی در تقبیح ممنوعیت فعالیت فردین و ایرج قادری در دهه 60 را میتوانی در گروههای مدعیان هم ببینی. مهم این است که در فقراتی هر دو به هم میرسند.
وقتی مرخصی به مصطفی تاجزاده در پی درگذشت برادر را مشکوک میدانند و تا به زندان بازنگشت آسودهخاطر نشدند که کاسهای زیر نیمکاسه است شک به آلبوم شروین جای خود دارد. اصلاحطلبان یا اعتدالگرایی ایرانی تا اطلاع ثانوی چارهای ندارد که بین این دو خط موازی فعالیت کند؛ دو خط که گاه به هم میرسند یا از یار کمکی هم بهرهمند میشوند.
داستان فراتر از تقلا و تمنای ایمپرشن یا بازدید مجازی است. حتی فراتر از علاقه دیرینه ایرانیان به دوگانهسازی ریشهدار میان ایران و انیران، درگاه و دیوان، دین و دولت، بازار و میدان یا رزم و بزم که در دوگانه نیک و بد یا اهورا- اهریمن یا دیو و دلبر اندیشه ایرانی نسبت دارد و ضلع سومی را به رسمیت نمیشناسد. با این نگاه شروین حاجیپور یا باید زیرزمینی باشد و بخواند یا بکوچد و برود و در آنجا هم مهم نیست چه میکند.
وقتی قرار بر صدور مجوز آلبوم باشد اما هر دو خط موازی برمیآشوبند؛ چه آنها که در داخل بااستعداد این بچهها سرناسازگاری داشتند و هنرشان خواندن پرغلط دعای تحویل سال در بهمن 1402 بود و چه آنان که از خارج از مرزها نظاره میکنند و جز دو قطب نمیشناسند و ما را چاره چیست جز میان این دو، راهی جُستن و به صدایی دل بستن؟