ادعای تازه سنتکام درباره تخریب مراکز تسلیحاتی داعش در حالی مطرح میشود که تحولات میدانی، رسواییهای داخلی دولت ترامپ، بحران عمیق رژیم صهیونیستی و اعترافات جدید درباره همکاری واشنگتن با گروههای تروریستی، پرده از پروژهای بزرگتر برای قهرمانسازی مصنوعی و تطهیر مداخلات آمریکا برمیدارد.
نورنیوز-گروه بینالملل: طرح جدید سنتکام مبنی بر نابودی مراکز نگهداری سلاحهای داعش در جنوب سوریه دقیقاً مشابه سناریوهایی است که واشنگتن طی سالهای اخیر برای مشروعیتبخشی به حضور نظامی خود در منطقه به کار برده است. ادعای شناسایی بیش از ۱۵ مرکز، انهدام ۱۳۰ خمپاره، راکت، مین ضدتانک و حتی مواد مخدر، در ظاهر یک عملیات ضدتروریستی است اما محتوای سیاسی آن روشن است: آمریکا همچنان داعش را ابزاری برای پوشاندن شکستها و منحرف کردن افکار عمومی میداند. این در حالی است که اعترافات اخیر برخی مقامات آمریکایی درباره پیوندهای نزدیک واشنگتن با القاعده و داعش، اعتبار چنین روایتهایی را از اساس متزلزل کرده است. سنتکام در اوج تحولات پیچیده منطقه، بهجای ارائه اسناد میدانی، تنها به تکرار ادعاهایی روی آورده که بارها توسط نهادهای مستقل زیر سؤال رفتهاند.
رسوایی هگست؛ انگیزه پنهان برای قهرمانسازی امنیتی
تقارن زمانی ادعای سنتکام با افشاگری «واشنگتن پست» درباره دستور شفاهی و «کشنده» پیت هگست وزیر جنگ دولت ترامپ، معنادار است. گزارشها نشان میدهد هگست در نخستین عملیات آمریکا علیه یک کشتی در کارائیب، دستور کشتن تمامی سرنشینان را بدون ارائه هیچ توجیهی صادر کرده است؛ اقدامی که واکنش تند کنگره و درخواست رسمی برای برکناری او را به همراه داشت. در چنین شرایطی، برجستهسازی «پیروزی امنیتی» در سوریه میتواند تلاش حسابشدهای باشد از سوی ترامپ برای ایجاد پوشش سیاسی، کاهش فشار رسانهای و رهایی هگست از بازخواست. علاوه بر این، تبلیغ عملیاتهای امنیتی در سوریه به تقویت توجیهات آمریکا برای تداوم تحرکات نظامی در کارائیب و فشار بر ونزوئلا کمک میکند؛ تحرکاتی که ذیل ادعای مقابله با تروریسم و مواد مخدر، بهتدریج در حال گسترش است.
پوشش شکستهای اسرائیل زیر سایه داعش
ادعای جدید سنتکام دقیقاً در زمانی مطرح شد که رژیم صهیونیستی با مجموعهای از شکستهای میدانی و سیاسی روبهروست. عملیات ناموفق نظامیان صهیونیست در شهرک بیتجن، مقاومت مردمی و فرار تحقیرآمیز نیروهای این رژیم، ضربهای جدی به روایت تلآویو درخصوص «برتری اطلاعاتی و عملیاتی» وارد کرد. این شکست به حدی سنگین بود که رژیم صهیونیستی با تشدید حملات و کشتار در غزه تلاش کرد توجهات را منحرف کند. همزمان، موج تظاهرات جهانی در روز همبستگی با فلسطین و درخواست هفت سازمان بینالمللی برای اجرای احکام بازداشت رهبران صهیونیست توسط دیوان کیفری بینالمللی، رژیم را بیش از پیش در انزوای جهانی قرار داده است. در چنین فضایی، آمریکا با بزرگنمایی نقش خود در مبارزه با داعش، عملاً تلاش میکند بخشی از بار مشروعیتزدایی بینالمللی از اسرائیل را تخفیف داده و شکستهای میدانی آن را در سایه روایت «تهدید تروریسم» پنهان کند.
شکست طرح ترامپ در غزه و تلاش برای فرار از پاسخگویی
طرح ۲۰ مادهای آتشبس ترامپ و برگزاری نشست شرمالشیخ قرار بود چهرهای نجاتبخش از رئیسجمهور آمریکا بسازد، اما نه آتشبسی واقعی برقرار شد و نه ارسال کمکهای انسانی به غزه از زمین یا هوا عملی شد. آمار قربانیان که اکنون به بیش از ۷۰ هزار شهید رسیده، همراه با هشدار نهادهای بینالمللی درباره گرسنگی و سرما، عملاً روایت تبلیغاتی ترامپ را بیاعتبار کرده است. شکست استقرار نیروی بینالمللی طبق قطعنامه ۱۷ نوامبر شورای امنیت و انصراف بسیاری از کشورها از مشارکت در «نیروی ثبات» نیز این طرح را عملاً دفن کرده است. حتی هیئت صلح وعدهدادهشده توسط ترامپ هنوز معرفی نشده است. بنابراین، برجستهسازی ادعاهای امنیتساز در سوریه و تکرار اتهامات علیه ایران، بخشی از راهبرد ترامپ برای خاموش کردن پرسشها درباره شکست کامل طرح غزه است.