نورنیوز https://nournews.ir/n/259238
کد خبر: 259238
5 آذر 1404
سید حسن طباطبایی اصل:

بسیج؛ کنشگری مردمی در عصر شبکه‌ای


بسیج در اندیشه امام خمینی (ره)، مفهومی بود فراتر از یک نهاد یا سازمان؛ یک الگوی انسان‌سازی و جامعه‌سازی با قابلیت انطباق تاریخی و تمدنی. در نگاه ایشان «بسیج مدرسه عشق است» و این تعبیر، برخلاف ظاهر شاعرانه‌اش، یک تز جامعه‌شناختی بنیادین است: بسیج نقطه تلاقی اخلاق، مردم‌باوری و کنشگری اجتماعی است.

نورنیوز- گروه سیاسی: رهبر معظم انقلاب نیز در امتداد همین خط فکری، بارها تأکید کرده‌اند که «بسیج یک فرهنگ است، نه یک سازمان.» این تمایز، امروز و در جهان شبکه‌ای، اهمیت چندبرابری یافته است.
در جهان جدید، قدرت از انحصار دولت‌ها بیرون آمده و در بستر شبکه‌های انسانی، روابط افقی، و کنشگری توزیع‌شده شکل می‌گیرد. امروز مردمی که توانایی «سازمان‌دهی خودجوش» دارند، بیش از هر ارتش مجهزی می‌توانند معادلات امنیتی، اجتماعی و فرهنگی را تغییر دهند. بسیج، نسخه ایرانی این الگوی نوین قدرت است.
۱-بازتعریف بسیج در جهان امروز؛ از نسل دیجیتال تا نسل شبکه‌ای
تعبیر «نسل دیجیتال» مدت‌هاست که کارکرد تحلیلی خود را از دست داده است. جامعه امروز، یک جامعه «شبکه‌ای» است؛ همه‌چیز و همه‌کس در یک زیست‌جهان متصل تنفس می‌کنند.
در چنین جهانی، آنچه اهمیت دارد «دسترسی به فناوری» نیست؛ بلکه قدرت سازمان‌دهی، انسجام اخلاقی و توان تبدیل ارتباطات به کنش جمعی است.
این دقیقاً همان نقطه‌ای است که بسیج را دوباره معنا می‌کند: بسیج امروز، اگر بخواهد زبان و منطق عصر جدید را بفهمد، باید با نسل کنشگر شبکه‌ای سخن بگوید؛ نسلی که افقی، سریع، خودجوش، و مبتنی بر مشارکت عمومی عمل می‌کند.
از این منظر، بسیج نه یک نهاد سنتی بلکه یک معماری نوینِ قدرت نرم مردمی است؛ معماری‌ای که توانایی آن را دارد روایات اجتماعی را اصلاح، امید را بازتولید و جامعه را در برابر جنگ‌های شناختی مقاوم کند.
۲-بسیج؛ موتور مردم‌پایه قدرت ملی 
در نظم در حال تولد جهان، سه ویژگی تعیین‌کننده قدرت‌اند:
« قدرت مردمی»، «قدرت روایی» و «توان شبکه‌سازی اجتماعی».
امام خمینی (ره) این واقعیت را چند دهه زودتر درک کرده بود. تأکید مکرر ایشان بر نقش مردم در امنیت، دفاع، سازندگی و فرهنگ، چیزی فراتر از توصیه اخلاقی بود؛ این یک فلسفه سیاسی جدید بود که بنیان قدرت ملی را از دولت به مردم منتقل می‌کرد.
رهبر انقلاب نیز در سال‌های اخیر، با طرح مسائلی چون «جهاد تبیین»، «قدرت روایت»، «مردم‌پایه بودن امنیت»، و «حضور اجتماعی شبکه‌ای»، عملاً نشان داده‌اند که آینده قدرت ایران بدون بسیج مردمی قابل تصور نیست.
در جهانی که قدرت‌های بزرگ نیز به دنبال «نیروهای داوطلب، کنشگران غیررسمی و شبکه‌های اجتماعی تأثیرگذار» هستند، بسیج مزیتی است که فقط ایران دارد.
۳-بسیج؛ ضامن عدالت اجتماعی 
در نگاه امام، بسیج فقط نیروی دفاعی نبود؛ ایشان همواره تاکید داشت: «پشتیبان مستضعفین باشید.» این جمله، یک ایدئولوژی عدالت‌محور است. در نگاه رهبری نیز بسیج باید «در کنار مردم، برای حل مشکلات مردم» باشد.
امروز جامعه ایران با مسائل پیچیده‌ای در حوزه عدالت، نابرابری، آسیب‌های اجتماعی و امید اجتماعی روبه‌رو است. بسیج اگر بخواهد «تمدنی» عمل کند باید در این حوزه‌ها حضور خلاق، هوشمند و اثرگذار داشته باشد؛ از مدل‌های نوین توانمندسازی تا مشارکت در حکمرانی محلی و خدمات اجتماعی هوشمند.
بسیج مردمی، اگر با عقلانیت و برنامه‌ریزی همراه شود، می‌تواند بزرگ‌ترین موتور عدالت اجتماعی در ایران باشد.
۴-بسیج در جنگ روایت‌ها 
یکی از مهم‌ترین بیانات رهبری در سال‌های اخیر این است: «جهاد تبیین، فریضه فوری و قطعی است.» امروز جنگ‌ها، جنگ روایت‌هاست و در میدان روایت، کسی پیروز است که: واقعیت را بهتر توضیح دهد، امید را قانع‌کننده‌تر تولید کند و تصویر جذاب‌تری از آینده بسازد.
بسیج اگر بخواهد در این عرصه تعیین‌کننده باشد باید به نیرویی برای تولید امید، روایت حقیقت و بازسازی اعتماد اجتماعی تبدیل شود. این میدان، میدان جوانان شبکه‌ای، کنشگران اندیشه‌مند و نیروهای فرهنگی تازه‌نفس است.
۵- مهندسی تمدنی آینده ایران
ایران در آستانه ورود به دوره‌ای است که در آن نظم جهانی به سوی یک چندقطبی جدید پیش می‌رود.
در این شرایط، کشورهایی موفق خواهند بود که شبکه مردمی فعال داشته باشند، توان روایت‌سازی تمدنی ایجاد کنند، و کنشگران اجتماعیِ سازمان‌نیافته اما هدفمند داشته باشند.
بسیج، اگر درست فهم و بازطراحی شود، می‌تواند از یک نیروی تاریخی به یک «پلتفرم تمدنی» تبدیل شود؛ پلتفرمی برای: تولید معنا، سازماندهی مشارکت مردمی، فعال کردن نیروهای جوان در عرصه‌های محلی، پیوند دادن اخلاق و کنش اجتماعی، و  ساختن آینده‌ای بر مدار عقلانیت، عدالت و امید
۶- بازگشت به ریشه‌ها 
برای آینده، سه اصل حیاتی است: اصل اول: مردمی بودن واقعی، نه در شعار، بلکه در میدان عمل؛ یعنی گسترش پهنه بسیج از گروه‌های خاص به همه گروه‌های اجتماعی، فرهنگی، حرفه‌ای و محلی
اصل دوم: روزآمدسازی ساختاری، بسیج باید زبان نسل شبکه‌ای را بفهمد، با آن‌ها همراه شود و از آن‌ها بیاموزد. مدل عمودی در جهان شبکه‌ای کار نمی‌کند.
اصل سوم: تمرکز بر عدالت، امید و روایت: اگر بسیج نتواند امید تولید کند، روایت بسازد و عدالت را تقویت کند، از روح خود فاصله گرفته است.
بسیج به مثابه نیروی کنشگری مردمی در عصر شبکه‌ای باید موتور عدالت، ابزار حکمرانی شناختی و ستون مردم پایه قدرت ملی باشد و اگر در این مسیر حرکت کند، نه یک نهاد، بلکه یکی از مهمترین سرمایه های تمدنی ایران در نظم آینده جهان خواهد بود.


منبع: اطلاعات
سرویس: سیاسی
کلید واژگان: بسیج / اندیشه امام خمینی / انسان_سازی / جامعه_سازی / جامعه_شناختی / کنشگری_اجتماعی