تحولات سیاسی عراق نه تنها تاثیر خود را بر ساخت سیاسی و اجتماعی ایران بهجا میگذارد، بلکه پیامدهای آن را میتوان در بسیاری از کشورهای محیط منطقهای مورد توجه قرار داد. سیاست امنیتی عراق در سالهای حکومت پادشاهی مبتنی بر «همکاری متقارن» با ایران بوده است. نشانه آن را میتوان در شکلگیری «پیمان سعدآباد» و «پیمان بغداد» دانست.
نورنیوز- گروه سیاسی: تحولات سیاسی عراق نه تنها تاثیر خود را بر ساخت سیاسی و اجتماعی ایران بهجا میگذارد، بلکه پیامدهای آن را میتوان در بسیاری از کشورهای محیط منطقهای مورد توجه قرار داد. سیاست امنیتی عراق در سالهای حکومت پادشاهی مبتنی بر «همکاری متقارن» با ایران بوده است. نشانه آن را میتوان در شکلگیری «پیمان سعدآباد» و «پیمان بغداد» دانست. در این دوران تاریخی، نشانههایی از «موازنه کنش امنیتی» در روابط متقابل ایران و عراق وجود داشته است.
1- ژئوپلیتیک قدرت، سیاست و امنیت
در روابط ایران و عراق
بسیاری از تحلیلگران و نظریهپردازان عراق را به لحاظ ژئوپلیتیکی در «خط مقدم» میان دنیای ایرانی و جهان عرب میدانند. فرهنگ سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایران و عراق تاثیر متقابل بر دیگری بهجا گذاشته و همواره نشانههایی از رقابت، ابهام و حتی تعارض در روابط دو کشور شکل گرفته است. بخش قابلتوجهی از رقابتهای موجود که ماهیت تاریخی دارد، عموما تحتتاثیر عوامل بینالمللی بازتولید شده و زمینه شکلگیری برخی منازعات ازجمله حمله نظامی «صدام» به ایران را فراهم میسازد. عراق در دوران نقشیابی رژیم ناسیونالیستی و بعثی تلاش داشت تا سطح رقابت و تعارض فراگیری علیه ایران به وجود آورد. اگرچه اکثریت جمعیت عراق را شیعیان تشکیل میدهند، اما بسیاری از قالبهای فرهنگی شیعیان با شکلبندی ساختار سیاسی و اجتماعی عراق به عنوان کشوری عربی پیوند یافته است. در دوران پس از اشغال نظامی عراق، نهادهای سیاسی ایران درصدد برآمدند تا «نقش ملی موازنه سازنده» را ایفا نمایند. از سال 2010 به بعد، شکلبندی ساختاری عراق ترمیم شد و زمینه برای همکاریهای سازنده به وجود آمد. در دوران تاریخی که عراق درگیر تحولات سیاسی و انقلابی ناسیونالیستی شد، تضادهای سیاسی ایران و عراق به گونه تدریجی افزایش و تصاعد پیدا کرد. کودتای عبدالکریم قاسم در سال 1958 منجر به خروج عراق از پیمان بغداد شد و در این شرایط تاریخی، نشانههایی از خلأ قدرت سیاسی در روابط کشورهای منطقهای به وجود آمد. در سال 1968 کودتای بعثی «حسن البکر»، سیاست قدرت در عراق را به گونه تدریجی رادیکالیزه نموده و این امر سطح تعارض ایران و عراق در محیط منطقهای را افزایش داد. انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بار دیگر سیاست، امنیت و کنش رفتاری بازیگران را رادیکال نموده و در نتیجه زمینه شکلگیری جنگ 8 ساله عراق علیه ایران را به وجود آورد. افزایش قدرت نظامی، سیاسی و منطقهای عراق در سال 1988، زمینه «اشغال نظامی کویت» را فراهم ساخت. اشغال کویت در آگوست 1990 شکل گرفت، اما در ژانویه 1991 امریکا از ائتلاف تاکتیکی برای حمله نظامی علیه عراق و آزادسازی کویت بهره گرفت. هر یک از فرآیندهای یاد شده، شکل خاصی از امنیت، قدرت و سیاست منطقهای را در ارتباط با ایران منعکس میساخت. قدرت نظامی عراق پس از جنگ با ایران نتوانست شکل جدیدی از موازنه قدرت منطقهای را به وجود آورد. در شرایط موجود تاریخی، الگوی کنش ارتباطی ایران و عراق بیش از آنکه براساس شاخصها و نشانههای کنش متقابل سازماندهی شود، تحتتاثیر تحولات منطقهای و بینالمللی قرار میگیرد. جنگ 12روزه به گونه اجتنابناپذیر تاثیر خود را در آینده روابط سیاسی عراق، ایران، عربستان، امریکا و بسیاری از کشورهای منطقهای ازجمله سوریه بهجا خواهد گذاشت. چنین نشانههایی از ابهام، واقعیت سیاست در محیط منطقهای را منعکس میسازد.
2- منطق انتخابات در ساختار سیاسی عراق
ساختار انتخابات ماهیت استانی دارد یعنی اینکه لیستهای استانی تنظیم شده و هر فرد میتواند به لیست یا افراد مشخصی از لیستهای انتخاباتی رای دهد، به همین دلیل است که ساختار انتخاباتی عراق در سال 2025 براساس آرای فردی بوده و کاندیداهای شکست خورده نمیتوانند آرای خود را به سایر کاندیداها واگذار نمایند. در روند رقابتهای انتخاباتی نه تنها گروههای شیعی، بلکه جریانهای سیاسی قوی و موثر اهل تسنن نیز شرکت کردند. قانون انتخابات عراق ماهیت کثرتگرا دارد. ساختار انتخاباتی عراق برای زنان و اقلیتهای دینی، کرسیهای انتخاباتی در نظر گرفته است. 9 کرسی انتخاباتی به اقلیتهای قومی و مذهبی اختصاص یافته که در بین آنان میتوان به مسیحیان، کردهای فیلی، صابئین مندایی و ایزدیها اشاره داشت. سهمیه زنان در ساختار انتخاباتی عراق به گونهای است که حداقل 83 کرسی یعنی 25درصد از اعضای مجلس ملی عراق به این گروه تعلق گرفته است. این کرسیها به کاندیدای مونثی تخصیص داده شده که بیشترین رای را در حوزه انتخابیه خود کسب نموده باشند.
3- فرآیند و نتایج انتخابات پارلمانی عراق 2025
انتخابات عراق شکل جدیدی از موازنه قدرت بین گروههای سیاسی را منعکس میسازد. بسیاری از نشانههای سیاسی عراق بیانگر آن است که مشارکت جریانهای سیاسی در روند رقابتهای انتخاباتی این دوره محدودتر از دورههای قبلی بوده و هیجان انتخاباتی کمتری وجود داشته است. میزان مشارکت انتخاباتی شهروندان عراقی در این دوره 55درصد واجدین شرایط بوده است. این میزان از مشارکت در مقایسه با دورههای گذشته بسیار کمتر بوده و رهبران سیاسی عراق امیدوار هستند که در زمان محدودی بتوانند ساختار قدرت را براساس توافق، مشارکت و آرای اکثریت شکل دهند. هرگاه الگوی کنش ارتباطی کشورها با یکدیگر در مقیاس تاریخی براساس نشانههایی از ابهام، تعارض و جدال سیاسی باشد، طبیعی است که شکلبندی قدرت و نتایج حاصل از انتخابات در آینده سیاسی بسیاری از کشورهای منطقه تاثیر قابلتوجهی بهجا خواهد گذاشت. انتخابات عراق در 11 نوامبر 2025 برگزار شد. بسیاری از کشورهای منطقهای و قدرتهای بزرگ مترصد نتایج حاصل از انتخابات بودند. در روند انتخابات 329 عضو مجلس ملی عراق انتخاب میشوند که مسوولیت تعیین نخستوزیر و رییسجمهور عراق را خواهند داشت. مقتدی صدر یکی از رهبران شیعی، عدم تمایل خود برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی را بیان داشته است. مقتدی صدر دارای رویکرد ضد فساد بوده و بر این اعتقاد است که الیگارشی حاکم در عراق، رقابتهای انتخاباتی را به عنوان ابزاری برای قدرت سیاسی و اقتصادی خود مورد استفاده قرار میدهند. عدم مشارکت جریان صدر در روند رقابتهای انتخاباتی به گونه اجتنابناپذیر، جایگاه و موقعیت شیعیان در فضای سیاست شکننده در عراق را کاهش خواهد داد. در روند انتخابات
11 نوامبر 2025 عراق، طیف گستردهای از گروههای سیاسی و مذهبی مشارکت داشتهاند. در بین گروههای شیعی که در روند رقابتهای انتخاباتی شرکت نمودند، میتوان به سودانی، نخستوزیر فعلی عراق اشاره داشت که دارای رویکرد سازنده و مبتنی بر مصالحه میباشد. السودانی رهبری «ائتلاف سازندگی و توسعه» را عهدهدار بوده و در روند رقابتهای انتخاباتی 46 کرسی را به دست آورد. «دولت قانون» به رهبری «نوریالمالکی» نخستوزیر سابق عراق نیز دارای 30 کرسی انتخاباتی بوده و در جایگاه دوم قرار گرفت. نتایج انتخابات بیانگر آن است که «جنبش صادقیون» به رهبری قیس الخزعلی با لیستی جداگانه جایگزین «عصائب اهل الحق» گردیده و 27 کرسی انتخاباتی را به دست آورد. جنبش صادقیون در جایگاه سوم آرا انتخاباتی شیعیان مجلس ملی عراق قرار گرفت. «سازمان بدر» به رهبری هادی عامری 18 کرسی انتخاباتی را به دست آورده است. سایر احزاب شیعه نیز در روند انتخابات مجلس ملی 18 رای را کسب کرده و به این ترتیب نقش موثری در شکلبندی قدرت آینده عراق ایفا نمودهاند. توضیح آنکه در روند انتخابات عراق «جریان مقتدی صدر» انصراف نهایی خود را از شرکت در انتخابات اعلام نمود و تلاشی برای وزنکشی سیاسی به انجام نرساند. اگرچه سودانی در این دوره از رقابتهای انتخاباتی بیشترین آرا را به دست آورده، اما آینده سیاسی و ساختار پیشروی قدرت عراق هنوز با نشانههایی از ابهام همراه خواهد بود. شاید بتوان به این موضوع اشاره داشت که ساختار قدرت عموما تحتتاثیر نظم قومی و فرقهای قرار گرفته است. نشانههایی از پیوند سیاست به هویت و چگونگی توزیع منابع مالی بین گروههای اجتماعی، سیاسی و قومی وجود داشته است. در فرآیند رقابت انتخاباتی، ساخت اجتماعی عراق نشان داد که به کثرتگرایی و مصالحهگرایی سیاسی توجه دارد.
4- آینده سیاسی عراق و تحولات پیشرو
ثبات سیاسی عراق به میزان قابلتوجهی تحتتاثیر اراده امنیتی و راهبردی ایران قرار داشته است.
سردار سلیمانی نقش موثری در شکلبندی قدرت، ثبات و امنیت منطقهای عراق ایفا نمود. سلیمانی درصدد بود تا نشانههایی از «کثرتگرایی سیاسی و امنیتی» را در عراق پس از اشغال نظامی امریکا بازتولید کند. تحقق این امر نیازمند مشارکت سیاسی، رقابت عادلانه و همکاری طیفهای گسترده سیاسی و قومی میباشد. شکست داعش در عراق، موقعیت شیعیان را ارتقا بخشیده و درنتیجه گروههایی که در رقابتهای انتخاباتی مشارکت میکردند، بر ضرورت همکاری منطقهای و امنیتی با ایران تاکید داشتند. ائتلاف امریکا و اسراییل در «جنگ علیه جبهه مقاومت»، شکلبندی قدرت و سیاست منطقهای را تحتتاثیر قرار داد. از اکتبر 2003 به بعد که ائتلاف امریکا و اسراییل علیه ایران، جبهه مقاومت و حماس شکل گرفت، ضریب قدرت منطقهای ایران به گونه مرحلهای کاهش پیدا کرده و این امر تاثیر خود را در معادله سیاست، قدرت و رقابتهای منطقهای بهجا گذاشته است. کاهش قدرت ملی و منطقهای ایران از سال 2014 آغاز شد. در این دوران تاریخی، اسراییل از مازاد قدرت اطلاعاتی و امنیتی خود بهره گرفته و درصدد برآمد تا قابلیت و اثربخشی ایران در محیط منطقهای را کاهش دهد. نتیجه جنگ منطقهای علیه جبهه مقاومت، زمینه تغییر در موازنه قدرت را اجتنابناپذیر ساخت. هرگاه موازنه قدرت تغییر پیدا کند، در گام نخستین زمینه برای شکلگیری جنگ منطقهای به وجود میآید. جنگ اسراییل و امریکا علیه ایران نمادی از «جدال ساختاری» و «رویارویی راهبردی» محسوب میشود. در این فرآیند، بخشی از قابلیتهای تاکتیکی ایران کاهش یافت. قدرت نظامی و شکلبندی امنیت منطقهای ایران در شرایط پس از جنگ، ماهیت مبهم و شکننده دارد، به همین دلیل است که انتخابات عراق و نتایج حاصل از آن، بخشی از دغدغههای سیاست خارجی و ضرورتهای امنیت ملی ایران را ترمیم مینماید. موضوع اصلی در فضای رقابتهای انتخاباتی مربوط به جهتگیری و نقش گروههای سیاسی در آینده عراق است. در روند این دوره از انتخابات مجلس عراق، نقش حمایتی ایران کاهش یافته و هر یک از رهبران سیاسی منتخب میبایست براساس اراده سیاسی، ابتکار عمل، چندجانبهگرایی و مصالحه، زمینه موازنهگرایی سازنده در آینده سیاسی عراق را فراهم سازند. واقعیتهای موجود بیانگر آن است که سودانی بیش از سایر رهبران سیاسی عراق، از «قابلیت مصالحه و موازنه» برخوردار است. نقشیابی سودانی به همراه سایر گروههای شیعی، بخشی از آینده سیاسی عراق را شکل میدهد. اگر همکاری و همبستگی در روابط شیعیان عراق ایجاد شود، در آن شرایط امکان پیروزی موازنهگرایی و مصالحه وجود خواهد داشت. توضیح آنکه هرگاه قدرت سیاسی و نقش راهبردی کشوری در محیط منطقهای کاهش یابد، میزان اثربخشی نیز کاهش یافته و در نتیجه زمینه برای ظهور تضادهای سیاسی جدید فراهم میشود. عراق امروز نیازمند آن گروه از رهبران سیاسی است که بتوانند نقش سازنده و همکاریجویانه با ارکان مختلف قدرت منطقهای و بینالمللی ایفا نمایند. نظم سیاسی منطقهای به میزان قابلتوجهی ارتباط مستقیم با آینده سیاسی عراق دارد. سیاست در عراق 2026 به گونه اجتنابناپذیر آزادی عمل بیشتری در کنش سیاسی، منطقهای و بینالمللی خواهد داشت. تجربه سیاسی سودانی به گونهای است که قادر خواهد بود تا از چالشهای عصر موجود عبور نموده و زمینه شکلگیری نشانههایی از ائتلاف و موازنه را به وجود آورد. اگر در عراق زمینه برای به قدرت رسیدن نخستوزیر موازنهگرا فراهم شود، طبعا نتایج موثرتری برای امنیت منطقهای و الگوی کنش سازنده ارتباطی عراق با همسایگانش دارد.
استاد دانشگاه تهران