نامادری کودک دو ساله تهرانی اعتراف کرد که شربت متادون را به پسر همسرش داده است؛ اقدامی که به مرگ کودک منجر شد. با دستور بازپرس جنایی، زن جوان بازداشت و همسرش آزاد شد.
نورنیوز-گروه حوادث: زن جوانی در تهران به جرم مسمومکردن پسر دو ساله همسرش با شربت متادون بازداشت شد. بررسیهای اولیه نشان داد که کودک در اثر مسمومیت با متادون جان خود را از دست داده است.
مدتی پیش زوجی جوان در حالیکه کودکی دو ساله را در آغوش داشتند، به یکی از بیمارستانهای جنوب تهران مراجعه کردند و گفتند حال او وخیم است. اما پس از معاینه مشخص شد کودک فوت کرده و موضوع به بازپرس موسی رضازاده اعلام شد.
گرچه آثار کبودی یا نشانهای از ضربوجرح روی بدن کودک دیده نمیشد، اما با دستور بازپرس، جسد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
پس از انجام آزمایشهای سمشناسی، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت با داروی متادون اعلام کردند. با این گزارش، بازپرس جنایی دستور احضار والدین را صادر کرد، اما آنها از حضور در دادسرا خودداری کردند که همین مسئله، ظن مأموران را برانگیخت.
در پی صدور دستور قضایی، مأموران اداره دهم پلیس آگاهی وارد عمل شدند. بررسیها نشان داد زوج جوان تهران را ترک کرده و به زادگاهشان رفتهاند. کارآگاهان پس از هماهنگی با مقام قضایی به شهرستان اعزام شدند و هر دو را
بازداشت کرده و برای تحقیقات به تهران بازگرداندند.
اعتراف نامادری به مسمومکردن کودک
در جریان بازجوییها، پدر کودک گفت:
«وقتی بچهام یکساله بود مادرش طلاق گرفت و رفت. من با شهناز ازدواج کردم. خودم پیک موتوری هستم و مدتی قبل تصادف کردم و در پایم پلاتین گذاشتند، به همین دلیل برای تحمل درد متادون مصرف میکردم. اما متادون در
دسترس بچهام نبود. روز حادثه وقتی به خانه برگشتم بچه خواب بود. همسرم گفت زیاد بازی کرده و بهتر است بخوابد. اما بعد از چند ساعت که بیدار نشد، دیدم نفس نمیکشد و فوراً او را به بیمارستان رساندم.»
پس از این اظهارات، احتمال نقش داشتن نامادری در مرگ کودک قوت گرفت. زن جوان سرانجام اعتراف کرد که شربت متادون را به پسر دو ساله داده است.
با دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، او در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت و همسرش آزاد شد.
اعتراف نامادری: «حوصله نگهداری از بچه مردم را نداشتم»
زن ۳۴ ساله که سابقه دو ازدواج دارد، در بازجوییها گفت:
«بچه چند روزی بود که بیتابی میکرد و مریض بود. به همسرم گفتم او را به دکتر ببریم اما گفت پول ندارد. روز حادثه اعصابم خرد شده بود و تصمیم گرفتم کمی شربت متادون به او بدهم تا آرام شود و بخوابد.»
او در ادامه افزود:
«خودم فرزندی ندارم. همسر اولم به خاطر اینکه بچهدار نمیشدم طلاقم داد. خانواده همسر دومم هم با ازدواج ما مخالف بودند. اما چون علاقه داشتیم ازدواج کردیم. با این حال از نگهداری بچه او خسته شده بودم و حوصله نداشتم.»
«بعد از مرگ بچه عذاب وجدان داشتم و میترسیدم رازم فاش شود. به همین دلیل به شوهرم گفتم کار درستوحسابی نداری، بهتر است به شهرستان برگردیم.»
به این ترتیب، تحقیقات پرونده مرگ کودک دو ساله همچنان با دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.