پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، بیتردید طوفان و زلزلهای سیاسی در آمریکا است، اینکه جوانی مهاجرزاده، سیوچهارساله، رنگینپوست، مسلمان شیعه، با ریشههای خانوادگی هندی، متولد تانزانیا و با سابقه زندگی در آفریقا، با شعارهای مردمگرایانه، علیرغم همه چالشها توانست در انتخابات پیروز شود، معمایی سیاسی و درخور توجه میباشد.
نورنیوز- گروه بین الملل: مخصوصاً اگر در نظر بگیریم که او رقبای سرسختی داشت که مورد حمایت کاخ سفید و ثروتمندان بزرگ نیویورک بودند. مواضع ممدانی، نه فقط در بحران دردناک غزه، بلکه در دوران دانشجویی، پوسته طرفداری از مردم فلسطین بوده است. او در شهری، شهردار شده که به لحاظ تعداد، کمیت و کیفیت شهروندان یهودی، تلآویو دوم شناخته میشود. این دادهها، لزوم طرح و پاسخگویی این پرسش را فراهم میآورد و آن اینکه معمای پیروزی ممدانی را چگونه میتوان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. در پاسخ باید سه پدیده سیاسی را مدنظر قرار داد: «پویایی سیاسی»، «ماهیت دگرگونشده کنشگری سیاسی» و «سرانجام پیشرانهای سیاسی».
برآمدن ممدانی، محصول پویایی سیاسی است. سیاست، از پویاترین و شاید پویاترین پدیده اجتماعی میباشد. برخلاف برخی از پندارها، سیاست سرنوشت مختومی ندارد و کیفیت نهایی سیاست در رفتوآمد بین ساختارهای سیاسی، تمایلات و گرایشهای فکری و البته عامل انسانی تعیین میشود. ساختارهای سیاسی در آمریکا، پیچیده و در عین حال قابل تشخیص است. آمریکا دارای سیستمی فدرال بوده و لذا با ساختارهای متمرکز سیاسی و تکمرکزی متفاوت میباشد. در این ساختار فدرال، حتی در درون هر ایالت، شاهد عدم تمرکز بوده و واحدهای سیاسی درون ایالتها نیز متفاوت و متنوع میباشند. نهاد شهرداری یکی از آنهاست که در بیش از چهلهزار شهر آمریکا، در پویشهای انتخاباتی، شهردار خود را مردم انتخاب میکنند. و البته در بین این همه شهر، چند شهر مهمتریناند و نیویورک برجستهترین آنها.همراه با ساختار اداری و حکمرانی، باید به ساختار اجتماعی و فرهنگی توجه داشت. آمریکا کشوری مهاجر بنیاد است. ساختار اجتماعی متأثر از مهاجران و میراثهای مهاجرتی آنهاست. این بُعد اجتماعی، پویایی خاصی به سیاست در آمریکا میدهد و امکان برآمدن مهاجران در مناصب مهم را فراهم میآورد. اما فراتر از مهاجرت، در ساختار اجتماعی آمریکا، تحول شگفتانگیزی رخ داده است که محصول پیوند تغییر نسل و تغییر در ارتباطات اجتماعی است. در واقع دو پدیده تغییر نسلها و تغییر تکنولوژی است که برآمدن ممدانی را توضیح میدهد. این نسل، حساسیتها و ادراکات متفاوتی با نسلهای پیشین خود دارد. هرچند از درون ساختارهای حزبی، مثل ممدانی در داخل حزب دموکرات، بالا میآید، اما به جناحی از حزب دموکرات تعلق دارد که نه فقط سنتی نیست، بلکه تساویطلب، عدالتگرا و پرتحرک است. شعارهای ممدانی، ساده، قابل فهم و عمدتاً حول محور از عهده برآمدن مخارج زندگی در نیویورک میچرخید. به تعبیر او، زندگی گران شده و باید به حالت قابل اداره درآید. در میان طرفداران او، در شهر بیش از ۸ میلیونی نیویورک، شبها پانصد هزار کودک گرسنه میخوابند و اجارهها بالا و خدمات حملونقل گران است. سادگی این پیامها، با استفاده ماهرانه از شبکههای اجتماعی و حضور فعال و داوطلبانه نود هزار جوان در ستاد انتخاباتی، در پیروزی او سهم عمدهای داشتند.آنچه ذکر شد، ماهیت دگرگونشده کنشگری سیاسی در آمریکا را روشن میکند. بهطور کلی سیاست است و کنشگری. این گروه کنشگری خود را جدیتر گرفته است و البته در این کنشگری، متن سیاسی ایجادشده توسط ترامپ و طرفداران او را باید مدنظر قرار داد. ترامپ و تیم او درصدد انحصاری کردن کنشگری و بهوجود آوردن هژمونی دستگرایان افراطی بوده و هستند و این به نوبه خود به کنشگری طرف مقابل انجامید. بیجهت نیست که علاوه بر شهرداری نیویورک، دموکراتها توانستند حکمرانی ایالتی دو ایالت مهم ویرجینیا و نیوجرسی را کسب کنند. هرجا هژمونی و سلطهگرایی انحصاری است، به کنشگری ضد خود شکل میدهد. در این میان گفتنی است که تعداد قابل توجهی از یهودیان نیویورک به ممدانی رأی دادند. کنشگری یهودیان نیویورک هم متحول شده است.
علیرغم واکنشهای تندی که جناح راست در مورد پیروزی ممدانی نشان داد، او را کمونیست خواندند. یکی از اعضای جمهوریخواه کنگره به نام لندی گلس، خواهان لغو تابعیت ممدانی و عودت دادن او به تانزانیا شد. پیروزی او در انتخابات شهرداری نیویورک، پیشران سیاسی در آینده نزدیک و دور آمریکا قلمداد میگردد. شایان ذکر میباشد که نیویورک، پیشران تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایالات متحده در دو قرن گذشته بوده است. آنچه که در نیویورک اتفاق میافتد، در نیویورک نمیماند. از جنبشهای مدنی دهههای پیشین گرفته تا تحرکات فرهنگی، نیویورک پیشران و شکلدهنده به تحولات در سایر نقاط آمریکا بوده است. بیتردید پژواک انتخاب شهرداری جوان با سابقه مهاجرتی چندلایه و گرایشهای خاص اقتصادی و اجتماعی در سرتاسر آمریکا شنیده خواهد شد. این بدان معنی نیست که راه بیچالش و بدون دردسری فراروی ممدانی قرار دارد. چالشها فراوان و پیچها متعددند. اما به نظر میرسد که علیرغم هر چالش قابل تصور و غیرقابل تصور، نمیتوان منکر این واقعیت شد که پوستاندازی سیاسی در آمریکا جدی و حرکتهای سیاسی آونگی در مقابل جریانهای راست غیرقابل انکارند.