اظهارات وزیر جنگ آمریکا مبنی بر شباهت شرایط کنونی جهان با جنگ جهانی دوم، الگویی برای توجیه فعالیت‌های هسته‌ای و دخالت‌های نظامی واشنگتن ارائه می‌کند. هدف اصلی، ایجاد فضای رعب، حفظ سلطه بر اروپا و خدمت رسانی امنیتی به رژیم صهیونیستی است.
نورنیوز-گروه بین‌الملل: پیت هگست، وزیر جنگ آمریکا، با قیاس شرایط کنونی با سال‌های ۱۹۳۹ و حتی ۱۹۸۱، تلاش کرده است تا افکار عمومی را در فضای اضطرار و خطر گرفتار کند. او مدعی شد که دشمنان واشنگتن در حال گردآمدن و تهدیدهای جهانی در حال گسترش هستند و برای پیشگیری از جنگ، آمریکا باید آماده شود. اما بررسی دقیق تحرکات نظامی و هسته‌ای این کشور نشان می‌دهد که هدف اصلی، ایجاد توجیه برای اقدامات نظامی و تقویت حضور رژیم صهیونیستی است. این روایت، نه تنها از واقعیت‌های جغرافیایی و نظامی آمریکا فاصله دارد، بلکه تلاش دارد واشنگتن را ناجی جهانی جلوه دهد و مشروعیت اقدامات سلطه‌گرانه را برای افکار عمومی فراهم کند.
توجیه آزمایش‌های هسته‌ای و سلطه نظامی
با وجود بودجه نظامی نجومی، آمریکا در دهه‌های اخیر در جنگ‌های متعدد با ناکامی مواجه شده است. شکست در افغانستان، ناکامی در مواجهه با روسیه و عدم موفقیت در حملات محدود با رژیم صهیونیستی، واقعیت‌های قدرت نظامی واشنگتن را آشکار کرده است. در این شرایط، بازگشت به آزمایش‌های هسته‌ای به عنوان ابزار بازدارنده، بیش از آنکه امنیت جهانی را تضمین کند، بهانه‌ای برای بازسازی برتری نظامی آمریکا و مشروعیت‌بخشی به سلطه جهانی است. هگست در این راستا، با تأکید بر توان زرادخانه‌های هسته‌ای، تلاش دارد تا تصویری از پیشگیری از جنگ ارائه دهد، در حالی که تجربه تاریخی هیروشیما و ناکازاکی نشان می‌دهد هسته‌ای شدن نظامی، فاجعه انسانی به همراه داشته است.
اروپا، قربانی بازتوزیع قدرت
فضای تهدید و رعب، نه تنها به افکار عمومی جهانی منتقل می‌شود، بلکه در اروپا نیز ابزاری برای تسلط آمریکا است. توافقات اقتصادی و نظامی، از جمله افزایش سهم بودجه‌ای ناتو به پنج درصد تولید ناخالص داخلی اروپا، در کنار استقرار تسلیحات هسته‌ای و بمب‌افکن‌های B-۵۲ در اسپانیا و دیگر کشورها، نشان می‌دهد واشنگتن با القای فضای جنگ جهانی دوم، اروپا را به سرسپرده نظامی خود مبدل کرده است. این اقدامات به جای تأمین امنیت واقعی قاره، برای حفظ منافع سلطه‌گرانه آمریکا و جلوگیری از استقلال اروپا انجام می‌شود. چنین رویه‌ای یادآور دوران پس از جنگ جهانی دوم و پروژه‌هایی مانند مارشال است که در واقع اروپا را زیر سلطه واشنگتن قرار داد.
خدمت جدید به اسرائیل و تشدید تنش‌ها
سخنان هگست، در نهایت، بخشی از استراتژی واشنگتن برای حمایت از رژیم صهیونیستی را بازتاب می‌دهد. ادعای آتش‌بس در غزه، بزرگ‌نمایی سازش‌ها و ایجاد فضای امنیتی، همه بخشی از تلاش آمریکا برای کاهش انزوای جهانی این رژیم است. برنامه‌های جمعیت‌سازی یهودیان در سرزمین‌های اشغالی و گسترش شهرک‌سازی در کرانه باختری، همزمان با توجیه اقدامات نظامی آمریکا، نشان می‌دهد که استراتژی واشنگتن و نزدیکان ترامپ در خدمت به منافع اسرائیل است و خطر ایجاد نزاع‌ها و جنگ‌های جدید را افزایش می‌دهد. این امر ضرورت بیداری جهانی و ایجاد مکانیسم‌های مؤثر برای مقابله با سلطه‌گری و تحمیل ناامنی بر کشورهای دیگر را برجسته می‌کند.