ادعاهای تازه رژیم صهیونیستی درباره شهید سنوار و حمله به ایران، بیش از آنکه نشانه قدرت باشد، فریادی از درماندگی سیاسی و نظامی این رژیم است. پشت این نمایش‌های ساختگی، بحران داخلی نتانیاهو، فشار افکار عمومی جهانی و شکست پروژه‌های میدانی در غزه و کرانه باختری نهفته است.
نورنیوز-گروه بین‌الملل: انتشار فیلم‌هایی که مدعی روایت آخرین لحظات زندگی شهید یحیی سنوار و نمایش حمله خیالی به ایران است، نه اقدامی نظامی بلکه تلاشی تبلیغاتی برای احیای روحیه فروپاشیده ارتش اسرائیل است. رسانه‌های عبری در قالب جنگ روانی می‌کوشند افکار عمومی داخلی را از بحران‌های بی‌پایان رژیم منحرف سازند. رژیمی که در مهار مقاومت غزه و کرانه باختری ناتوان مانده، اکنون در پی خلق داستان‌های هالیوودی است تا اقتدار ازدست‌رفته خود را در ذهن جامعه احیا کند.
در این میان، سناریوی «پرواز جنگنده‌ها در آسمان ایران» نمونه‌ای بارز از جعل واقعیت است؛ تصاویری بدون زمان، مکان یا منبع مستقل که بیشتر از یک پیام نظامی، جنبه روانی دارد. این نمایش‌ها تلاشی است برای پوشاندن رسوایی‌های ناشی از ناتوانی ارتش اسرائیل در برابر مقاومت و برای تقویت موقعیت متزلزل سیاسی بنیامین نتانیاهو.
نتانیاهو در تله بحران و محاکمه
همزمان با اوج‌گیری این تبلیغات، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی درگیر دادگاه‌های متعدد فساد مالی است. نتانیاهو برای نجات خود از محاکمه و شکست در انتخابات ۲۰۲۶، به ایجاد فضای امنیتی و جنگ‌طلبی پناه برده است. او حتی خواستار برگزاری جلسات محاکمه‌اش پشت درهای بسته شده تا از افشای اسناد جدید جلوگیری کند.
تلاش برای جلب حمایت وزرای کابینه و درخواست از رئیس رژیم برای تعلیق روند قضایی، نشانگر هراس او از سقوط سیاسی است. چنان‌که در سال‌های گذشته نیز، با شعله‌ور کردن جنگ در غزه و لبنان توانسته بود بحران‌های داخلی را موقتاً پنهان کند، اما امروز، در برابر موج اعتراضات داخلی و نارضایتی از نتایج جنگ، این ترفندها دیگر کارایی سابق را ندارد.
حاشیه‌سازی برای پنهان‌سازی شکست‌ها
رژیم صهیونیستی در شرایطی به ادعای قدرت‌نمایی متوسل شده که نتایج جنگ‌های اخیر رسوایی کامل نظامی و سیاسی آن را برملا کرده است. ادعای آزادسازی اسرا با گزینه نظامی، دروغی بود که به‌سرعت فرو ریخت؛ زیرا تبادل اسرا نه با قدرت نظامی بلکه با توافق سیاسی با حماس تحقق یافت. این امر افکار عمومی اسرائیل را علیه دولت برانگیخت و مشروعیت آن را به چالش کشید.
در چنین وضعیتی، تل‌آویو و متحدان غربی‌اش برای منحرف‌کردن افکار عمومی جهانی، بر طبل دشمن‌سازی از ایران و سایر کشورهای منطقه می‌کوبند. در حالی که اشغالگری در کرانه باختری و گرسنگی‌دادن به مردم غزه ادامه دارد، رسانه‌های غربی با بزرگ‌نمایی تهدیدات ایران می‌کوشند تصویر قربانی را به جلاد بدهند. این عملیات روانی، همزمان با تلاش برای استقرار نیروهای خارجی در غزه، در واقع پوششی برای تداوم اشغالگری و نسل‌کشی است.
غرب در نقش «ناجی صلح»، هم‌دست جنگ
کشورهای غربی نیز در این بازی فریبکارانه شریک هستند. آمریکا با طرح آتش‌بس و اروپا با ادعای اعزام نیروهای امنیتی به غزه، در ظاهر نقش میانجی صلح را بازی می‌کنند اما واقعیت چیز دیگری است. اسناد متعدد نشان می‌دهد که واشنگتن، لندن، برلین و پاریس در تأمین سلاح و پشتیبانی اطلاعاتی از رژیم صهیونیستی نقش مستقیم دارند.
هرچند زیر فشار افکار عمومی برخی کشورهای اروپایی موقتاً از تحریم اسرائیل سخن گفتند، اما این موضع‌گیری‌ها دیری نپایید. پس از طرح ادعایی آتش‌بس، همان دولت‌ها به‌سرعت تحریم‌ها را لغو و بار دیگر حمایت‌های خود از تل‌آویو را از سر گرفتند. هدف این صحنه‌سازی‌ها، تطهیر چهره غرب از جنایات غزه و بازسازی مشروعیت ازدست‌رفته صهیونیست‌ها در افکار عمومی جهانی است. بااین‌حال، این پرونده سیاه حتی با صدها نمایش تبلیغاتی نیز سفید نخواهد شد.