کارشناسان معتقدند برای دستیابی ایران به جایگاه مطلوب علمی و تحقیقاتی، اصلاح سیاستهای نگهداشت نخبگان و بازبینی در نظام جذب و ارتقای اعضای هیئت علمی ضروری است. این تغییر میتواند زمینهساز بازگشت نخبگان و تحقق تعبیر رهبر انقلاب از ایران بهعنوان «خاک و خانه» آنان باشد.
نورنیوز- گروه سیاسی: رقابت کشورها برای جذب نخبگان علمی، در دنیای امروز به یکی از ارکان راهبردی قدرت تبدیل شده است. کشورهای مختلف تلاش میکنند با فراهم کردن امکانات و شرایط مطلوب، نه تنها از مغزهای نخبگان داخلی خود بهره ببرند، بلکه استعدادهای برجسته جهانی را به سوی خود جذب کنند. در این میان، ایران نیز به عنوان یک کشور با ظرفیتهای علمی بالا، همواره محل توجه کشورهای دیگر قرار داشته است. ایران اکنون در کنار چین و هند، جزو ردههای بالا در جدول کشورهای مهاجرفرست است. این واقعیت، از سویی مایه تفاخر و از سوی دیگر اسباب نگرانی است. مایه تفاخر است به این دلیل که قابلیتهای شناختی و پژوهشی جوانان و نخبگان علمی ایران، چشم دیگران را به سوی این سرمایهها خیره کرده است؛ و اسباب نگرانی است به این دلیل که به نظر میرسد سیاستهای نگهداشت نخبگان و تدابیر بازگشت آنها پس از تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور، چندان کارآمد و مؤثر نبوده است.
روز دوشنبه، دو تحلیل همسان و دو دعوت یکسان درباب نخبگان علمی کشور، از سوی بزرگان نظام اعلام شد. از سویی رهبر معظم انقلاب در دیدار قهرمانان ورزشی و مدالآوران المپیادها، جوانان نخبه را «مظهر امید» در میان مردم دانستند و ضمن دعوت از آنان برای امیدآفرینی و تجلی اقتدار ملت، اهتمام جوانان به صرف استعدادها برای ملت ایران را مهم دانستند و گفتند: «ممکن است برخی مایل باشند که در کشور دیگری زندگی کنند اما این افراد متوجه باشند که در کشورهای دیگر هر قدر پیشرفت کنند باز هم بیگانه هستند؛ در حالی که ایران متعلق به شما و نسل شما و «خاک و خانه» شماست.»
از سوی دیگر، رئیس جمهور در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها ،دانشگاهیان را به حضور در عرصههای علمی و مدیریتی کشور فراخواند و از آنان خواست توانایی خود را برای حل مشکلات این سرزمین به کار ببندند. مسعود پزشکیان البته به این نکته هم پرداخت که لازمه چنین کاری آن است که سیاستگذاریها به نحوی باشد که از تخصص نخبگان ممتاز، فارغ از موضوعات حاشیهای و فرامتنی مثل ظواهر و منشهای فردی و شخصی استفاده کند.
این هردو موضعگیری که از سوی عالیترین سطوح نظام اتخاذ شده است به وضوح حکایت از عزم مصمم حاکمیت در اصلاح و بهبود سیاستهای نگهداشت نخبگان در کشور دارد. اکنون به پشتوانه این مواضع صریح، نهادهای سیاستگذار و اجرایی در عرصه علم باید گامهای عملیاتی در این زمینه بردارند. اما این گامها مشخصا از کجا باید آغاز شود؟
اصلاح نظام گزینش، جذب و ارتقا
به نظر میرسد نظام دانشگاهی و نخبگانی کشور، دست کم به روایت مسعود پزشکیان، از سلیقهای بودن فرایندهای جذب و ارتقای استادان و اعضای هیئت علمی رنج میبرد. این امر نه تنها به رکود علمی در دانشگاهها منجر شده، بلکه موجبات مهاجرت نخبگان را نیز فراهم کرده است. به بیان دیگر، نخبگان پرورش یافته در دانشگاههای کشور، گاه به دلیل موانع و محدودیتهای سلیقهای در فرآیند جذب و ارتقا، فرصتهای علمی خود را از دست میدهند و بسیاری از آنها برای ادامه کار پژوهشی خود به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند.
در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاهها، رئیسجمهور به صراحت از ضرورت تحول در معیارهای جذب و ارتقای استادان سخن گفت. او تأکید کرد که برای حل مشکلات بزرگ کشور، از جمله بحرانهای زیستمحیطی همچون کمآبی و فرونشست زمین، نیاز به تکیه بر متخصصان داخلی داریم؛ کسانی که دانش، توانایی و اراده حل این مسائل را داشته باشند، فارغ از نوع پوشش، منش و ظواهر اجتماعیشان باید به کار گرفته شوند. این سخنان رئیسجمهور باید به عنوان نقطه عطفی در مسیر اصلاحات نظام جذب و ارتقای دانشگاهی کشور در نظر گرفته شود. پزشکیان در حقیقت بر این نکته تأکید کرد که در دنیای امروز، معیارهای جذب و ارتقای استادان باید بهطور علمی و تخصصی تعیین شود و نه بر اساس عواملی که ربطی به توانمندیهای علمی افراد ندارند. این وضعیت علاوه بر آنکه موجب رکود علمی در دانشگاهها میشود، موجبات خروج نخبگان به کشورهای دیگر را نیز فراهم میآورد.
این روند مهاجرت نخبگان به کشورهای دیگر، به خصوص کشورهای پیشرفتهای همچون آمریکا، در واقع به یک بحران علمی و اقتصادی برای کشور تبدیل شده است. در گزارشهای مختلف آمده که کشورهای مهاجرپذیر، بهویژه ایالات متحده آمریکا، سالانه میلیاردها دلار از رهگذر مهاجرت نخبگان علمی درآمد کسب میکنند. این درآمد از طریق بهرهبرداری از ظرفیتهای علمی این نخبگان در بخشهای مختلف صنعت، فناوری و تحقیقاتی است. به عبارت دیگر، هر نخبهای که از ایران مهاجرت میکند، نه تنها از فرصتهای علمی خود در داخل کشور محروم میشود، بلکه کشور میزبان از استعداد و ظرفیت او بهرهبرداری میکند.
این پدیده به وضوح نشان میدهد که ما نباید استعدادهای پرورشیافته در کشور را بهواسطه معیارهای غیرعلمی تقدیم کشورهای دیگر کنیم. چنین فرایندی نه تنها به ضرر توسعه علمی کشور است، بلکه باعث از دست دادن ظرفیتهای انسانی و اقتصادی میشود که میتوانند در حل مشکلات کلان کشور نظیر بحرانهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی نقشآفرینی کنند. بنابراین، اصلاح فرآیندهای گزینش و ارتقای استادان در دانشگاهها، از اهمیت ویژهای برخوردار است و باید بهعنوان یکی از اولویتهای سیاستگذاری در آموزش عالی کشور مورد توجه قرار گیرد.
مأموریت نهادهای سیاستگذار علم برای اصلاح روندها
با توجه به سخنان رئیسجمهور در خصوص نیاز به بهرهگیری از متخصصان و نخبگان برای حل مشکلات کشور، اکنون این فرصت فراهم است که ساختار و مأموریت نهادهای جذب استادان و اعضای هیئت علمی، متناسب با نیازهای روز کشور تغییر یابد و محوریت با معیارهای توانمندی علمی باشد نه مسائل ظاهری و غیرعلمی و چه بسا سلیقه ای. این تحول باید در راستای اصلاح معیارهای جذب و ارتقا صورت گیرد.
یکی از مسائل مهمی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد شفافیت در فرآیندهای گزینش و جذب است. بسیاری از استادان و اعضای هیئت علمی از عدم شفافیت در این روندها شکایت دارند. این شکایات بهویژه زمانی شدت میگیرند که گزینشها بهطور مبهم و تحت تأثیر عوامل غیر مرتبط با توانمندی علمی انجام میشود. ایجاد فرآیندهای شفاف و مبتنی بر ارزیابیهای علمی میتواند به کاهش این مشکلات کمک کند و فضای علمی کشور را از سردرگمی و ناکارآمدی خارج سازد.
پزشکیان در سخنان خود بر «توانایی، اراده و دانایی» بهعنوان عوامل کلیدی برای برونرفت از مشکلات کشور تأکید کرد. این رویکرد باید مبنای اصلی اصلاحات در نظام گزینش، جذب و ارتقای استادان قرار گیرد. به این معنا که تنها کسانی که توان علمی و فنی دارند، باید در موقعیتهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها قرار گیرند و این امر باید بر اساس یک ارزیابی دقیق و علمی صورت پذیرد. در چنین شرایطی، علاوه بر ارتقای کیفیت علمی و پژوهشی در دانشگاهها، میتوان انتظار داشت که نخبگان داخلی دیگر انگیزهای برای مهاجرت نداشته باشند و به جای آن، در راستای پیشرفت کشور از ظرفیتهای خود بهرهبرداری کنند.
اگر ایران میخواهد به جایگاه علمی و تحقیقاتی مطلوب خود دست یابد، باید به اصلاح و منطقیسازی فرآیندهای گزینش، جذب و ارتقای استادان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها توجه ویژهای داشته باشد. این توجه باید بر شایستگیهای علمی و تخصصی مبتنی باشد و نه بر معیارهای سلیقهای، ظاهری و غیرعلمی. اگر این اصلاحات بهطور جدی پیگیری و عملیاتی شود میتوان امیدوار بود که نخبگان و دانشمندان جوان ایران که اکنون در حکم ستاره های آسمان علماند در آینده نزدیک مثل خورشیدی در آسمان توسعه این سرزمین بدرخشند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، ایران را «خاک و خانه» خود بدانند و در توانمند شدنش بکوشند.