ناصر تقوایی که از بنیانگذاران موج نوی سینمای ایران بود، این هنر را محملی برای تولید و انتقال تفکر انتقادی و تحلیل اجتماعی و فرهنگی میدید. او بههمراه همنسلانش، جریانی از سینمای معتبر و خلاق و تأملبرانگیز را در کشور به راه انداخت تا سینمای روبه گسترش فیلمفارسی، تنها صدای سینمای ملی نباشد و جهتگیری انتقاد در سینما زنده بماند.
نورنیوز- گروه فرهنگی: ناصر تقوایی، فیلمساز برجسته و مؤلف سینمای ایران، پس از 84 سال عمر شکوفا و پربار، صحنه را وانهاد و به خاطره ملی هنر ایران پیوست. او در آثاری که در حیطه سینما، مستند، سریال تلویزیونی، و داستان تولید کرد، هنر به وسیلهای برای بیان حقیقتهای اجتماعی و انسانی تبدیل کرد، و تصویری تازه از جهان و روایتی نو از زندگی آفرید. به اعتبار این روایت و تصویر متمایز، نام ناصر تقوایی به عنوان هنرمندی اصیل و مؤلف در تاریخ فرهنگ و سینمای ایران جاودانه خواهد ماند.
ناصر تقوایی و سینمای موج نو ایران
ناصر تقوایی که از بنیانگذاران موج نوی سینمای ایران بود، این هنر را محملی برای تولید و انتقال تفکر و تحلیل اجتماعی میدید و با سینمایش پیامهایی نافذ و صریح از وضعیت جامعه ایرانی در دورانهای مختلف به مخاطب منتقل میکرد. او بههمراه همنسلانش چون داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی، نقشی کلیدی در شکلدهی به سینمای ایران در دهههای ۴۰ و ۵۰ ایفا کرد و بهعنوان یکی از ارکان موج نو سینمای ایران، جریانی از سینمای معتبر و خلاق و تأملبرانگیز را در کشور به راه انداخت تا سینمای روبه گسترش فیلمفارسی، تنها صدای سینمای ملی نباشد و جهتگیری انتقاد به جامعه و سیاست، به سینما تزریق شود.
این فیلمساز با فیلمهایش نه تنها زبان جدیدی را در سینما بهوجود آورد، بلکه مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی را از دل فیلم و تصویر بیرون کشید. «آرامش در حضور دیگران» (۱۳۴۷)، نخستین فیلم بلند تقوایی، تصویری تلخ و بیرحمانه از جامعه و خانوادهای در حال فروپاشی ارائه داد که بعدها به یکی از آثار شاخص سینمای ایران تبدیل شد. این فیلم بهواسطه نقدی که به طبقه بورژوازی و تجدد آمرانه رژیم پهلوی داشت، نشان داد که سینما میتواند بهعنوان یک رسانه اجتماعی و سیاسی عمل کند.
یکی از ویژگیهای برجسته آثار ناصر تقوایی، پیوند مستحکم آنها با ادبیات است. آثار او بهویژه در زمینه اقتباسهای ادبی، بهطور قابل توجهی به موفقیتهای جهانی دست یافتند. «ناخدا خورشید» (۱۳۶۵) که اقتباسی از رمان «داشتن و نداشتن» اثر ارنست همینگوی بود، بهترین نمونه از این پیوند میان سینما و ادبیات است. تقوایی توانست داستان این نویسنده آمریکایی را بهطور ماهرانهای بومیسازی کرده و شخصیت ناخدا هری مورگان را به یک نماد از انسان ایرانی که در برابر تحولات فرهنگی و سیاسی مقاومت میکند تبدیل نماید. این فیلم، علاوه بر اینکه از لحاظ هنری اثری درخشان ودراماتیک محسوب میشود، بهعنوان یک اثر سیاسی و اجتماعی نیز درخور توجه است.
سینمای انسانگرایانه: انسانها در جستوجوی هویت
در آثار تقوایی، انسانها در حال جستوجوی هویت و معانی واقعی زندگی هستند. سینمای او بهویژه در پرداخت شخصیتها، نگاهی عمیق و روانشناسانه به انسانها و بحرانهای روحی و عاطفی آنان دارد. فیلمهایی چون «نفرین» (۱۳۵۲) و «صادق کرده» (۱۳۵۱) در کنار «آرامش در حضور دیگران» نشاندهنده این دغدغههای انسانی در سینمای تقوایی هستند. شخصیتها در این فیلمها دچار بحرانهای هویتی، اجتماعی و اخلاقی هستند و تقوایی با تسلط کامل بر زبان سینما، این بحرانها را بهشکلی شاعرانه و انسانی به تصویر میکشد. این آثار با فضاسازی دقیق و شخصیتپردازی عمیق، نگاه انتقادی به جامعه و تضادهای آن دارند.
یکی از ماندگارترین آثار ناصر تقوایی در تلویزیون، سریال «دایی جان ناپلئون» (۱۳۵۵) است. این سریال که بر اساس رمان ایرج پزشکزاد ساخته شد، به یکی از محبوبترین و مشهورترین آثار تلویزیونی تاریخ ایران تبدیل شد. تقوایی در این سریال با دقتی بینظیر به شخصیتها و فضای اجتماعی آن دوران پرداخته است. «دایی جان ناپلئون» نه تنها بهواسطه طنز تلخ و اجتماعیاش معروف است، بلکه بخش بزرگی از موفقیت آن مرهون توانایی تقوایی در انتخاب بازیگران و ایجاد فضایی باورپذیر است. این سریال، بخش جداییناپذیر از خاطره جمعی نسلی از ایرانیان شده است و بهعنوان یک نماد از زندگی خانوادگی، فرهنگ اجتماعی و طنز تلخ دوران خود شناخته میشود.
علاوه بر این، فیلم سینمایی «ای ایران» به خوبی دغدغه های ملی و میهنی و اجتماعی این فیلمساز فقید را نشان میدهد. تقوایی در این فیلم با استفاده از بیانی استعاری و تمثیلی، بقای ایران را به فرهنگ این سرزمین مربوط می داند و در مناقشه یک نظامی و یک معلم،نهایتا دومی را به عنوان فرد قهرمان و محبوب مردم نشان میدهد.
غفلت از مستندهای درخشان تقوایی نیز مطلقا پذیرفته نیست. او با مستندهای اربعین، باد جن، و مشهد قالی و یکی دو اثر مستند دیگر نشان داد که درک دقیقی از سنت ها و فرهنگ بومی این سرزمین و آیین های آن دارد و راوی این فرهنگ است. با تکیه بر همین آثار است که میتوان او را هنرمندی ایرانی با دغدغه هایی جهانی دانست. تقوایی این دغدغه های عام انسانی را با بهره گیری دقیق و درست و نوآورانه از مدیوم تصویر و سینما به نمایش گذاشت و با سبکی منحصر به فرد سامان داد. همین خصوصیات است که نام او را در فرهنگ و هنر این سرزمین جاودانه میکند.
تقوایی و سکوت آخر
در سالهای پایانی زندگیاش، ناصر تقوایی به انزوا پناه برد و با دلخوری و دلآزردگی، از هیاهوی سینما دور شد. او که سالها با دشواریهای تولید و ممیزی مواجه بود، در برابر بیمهریهایی که از جوانب مختلف متوجه او بود، سکوت کرد و ترجیح داد در شرایط نامساعد، در عزلت روزگار بگذراند. با این حال، تقوایی هیچگاه از سینما دل نبرید و همچنان بهعنوان یک هنرمند مؤلف، در دل آثارش، حقیقت را جستوجو میکرد.
تقوایی بارها در گفتوگوهای خود از دشواریهای کار در فضای تنگنا و سلیقهمحوریهای دولتی سخن گفته و بر این نکته تأکید کرده بود که در چنین شرایطی نمیتوان کار هنری واقعی انجام داد. در جشنواره فجر، زمانی که برای «کاغذ بیخط» جایزه ویژه دریافت کرد، بهطور نمادین از دریافت آن خودداری کرد. این خودداری از دریافت جایزه، بهعنوان یکی از نشانههای وفاداری تقوایی به اصول خود و هنر سینما، و نیز اهمیت استقلال و صداقت هنری تفسیر شد.
ناصر تقوایی سینماگری بود که هیچگاه از مسیر اصولی خود منحرف نشد و همواره سینما را بهعنوان ابزاری برای بیان حقیقتهای اجتماعی، سیاسی و انسانی دید. درگذشت او نقصانی بزرگ در تاریخ سینمای ایران است، اما آثارش همچنان بهعنوان یادگارهایی از یک سینماگر بزرگ، زنده خواهند ماند. او با سینمای خود نه تنها به بررسی و تحلیل جامعه ایرانی پرداخت، بلکه در عمق شخصیتهایش، معنای زندگی و تنهایی انسان را به نمایش گذاشت.