عملیات "طوفان الاقصی" بهعنوان یک نقطهعطف در تاریخ مقاومت فلسطین، نهتنها بر امنیت و سیاستهای داخلی اسرائیل تأثیرگذار بود، بلکه بهطور گستردهای هندسه سیاسی و دیپلماتیک منطقه خاورمیانه و روابط بینالملل را دستخوش تغییرات عمیق و پایداری کرده است. این تحول، میتواند بهعنوان یک عامل بازنگری در سیاستهای جهانی و یک چالش جدی برای نظم موجود بینالملل مطرح شود.
نورنیوز- گروه بینالملل: عملیات "طوفان الاقصی" که در 7 اکتبر 2023 توسط گروههای مقاومت فلسطینی، به ویژه حماس، علیه اسرائیل انجام شد، اقدامی دورانساز در تحولات منطقه و جهان بود و دامنه تأثیراتش بارها دورتر از مرزهای جغرافیایی و ملی فلسطین است. این عملیات حیرتانگیز، نه تنها یک واکنش ملی به یک تاریخ طولانی از سیاستهای نظامی و اشغالگری رژیم صهیونیستی در نوار غزه و کرانه باختری بود، بلکه بالاتر از این، نماد یک انتقامجویی انسانی و عقیدتی از 70 سال ظلم و جنایت وحشیانه یک رژیم غاصب در حق مردم سرزمین فلسطین بود.
هرچند برخی جریانات سیاسی در داخل و خارج تلاش میکنند اقدام حماس در اجرای این عملیات را با برخی موازین بهظاهر حقوقی و قانونی و حتی حقوق بشری مورد انتقاد دهند اما توجه به این نکته اساسی، ضروری است که آنچه رخ داد واکنشی به یک ظلم هفتاد ساله بود نه صرفا تحرکی مقطعی و محدود به افرادی خاص. توجه به سابقه تاریخی اشغالگری و نسل کشی مستمری که صهیونیستها از دهه 40 میلادی علیه مردم فلسطین اعمال کردند، پیش شرط تحلیل منطقی و واقعبینانه این عملیات است.
به هرروی ماجرای 7 اکتبر را باید در سه سطح مورد بررسی قرار داد: ریشههای تاریخی، آنچه در خلال این دو سال گذشت، و نهایتا چشم اندازی که از مناسبات و ترتیبات آینده جهان می توان انتظار داشت. آنچه مسلم است این است که عملیات طوفان الاقصی، علاوه بر تأثیر فراوان در سطح داخلی فلسطین و اسرائیل، تأثیرات عمیقتری بر سیاستهای منطقهای و بینالمللی گذاشته و خواهد گذاشت که توجه به آنها ضروری است.
ریشههای تاریخی "طوفان الاقصی"
پس از اعلام تأسیس رژیم اسرائیل در 1948 که با حمایت قدرتهای اروپای خصوصا انگلستان همراه بود، صدهاهزار فلسطینی خانه و سرزمین خود را از دست دادند و به وضعیت آوارگی دچار شدند. در نتیجه، مقاومت فلسطینیان به اشکال مختلف آغاز شد؛ از نبردهای نظامی گرفته تا عملیاتهای مقاومت مردمی. از آن زمان، اسرائیل سیاستهای سرکوبگرانهای را در قبال فلسطینیها اعمال کرد که شامل تصرف اراضی، ساخت شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری، تخریب خانهها، ترور رهبران فلسطینی، و ایجاد محاصره نظامی در غزه بود.
این اقدامات بهطور مداوم اعتراضات و حملات مسلحانه گروههای مختلف فلسطینی را برانگیخت. بهویژه بعد از انتفاضهها و عملیاتهای مختلف در دهههای اخیر، حملات به رژیم اسرائیل توسط گروههایی مانند حماس و جهاد اسلامی بهطور مستمر ادامه یافت. عملیات "طوفان الاقصی" در این چارچوب قرار میگیرد، چراکه این حمله نهتنها واکنشی به اقدامات اخیر اسرائیل در غزه و کرانه باختری بود، بلکه به نوعی انتقام از 70 سال ظلم این رژیم علیه مردم فلسطین محسوب میشد.
عملیات 7 اکتبر 2023 نه تنها یک واکنش به حملات متأخر اسرائیل، بلکه نمایانگر تکامل مقاومت فلسطینی در سطح منطقهای بود. برخلاف درگیریهای پراکندهای که در گذشته در طول دههها شاهد آن بودیم، این حمله نشاندهنده یک انتقال از نبردهای محدود به جنگی همهجانبه و راهبردی بود. استفاده از تکنولوژیهای نوین، هماهنگی بیشتر میان گروههای مقاومت و افزایش سطح حمایتهای منطقهای، این عملیات را از سایر حملات پیشین متمایز میکرد. به این اعتبار باید طوفان الاقصی را نه یک ضربهی مقطعی و موردی به اشغالگران، بلکه عملیاتی ترکیبی و کلان دانست که گسترهای وسیع دارد.

تحولات دو ساله پس از "طوفان الاقصی"
عملیات حیرتانگیز "طوفان الاقصی"، که در نهایت غافلگیری انجام شد، در درجه اول، هیمنه نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل را مخدوش و مفتضح کرد. اشغالگران که سالها سیاست دامنه داری را تبلیغ می کردند که می گفت نفوذ و ضربه زدن به توان نظامی و اطلاعاتی و امنیتی اسراییل غیرممکن است پس از دریافت ضربه کاری حماس، بلافاصله به واکنشهای نظامی گسترده علیه غزه و دیگر مناطق فلسطینی پرداختند. اما این واکنشها نتواستند بهطور کامل بر تهدیدات و عملیاتهای گروههای فلسطینی فائق آیند. در این دو سال، جنگها و درگیریهای متعدد میان اسرائیل و گروههای مقاومت فلسطینی، با وجود تلاشهای اسرائیل برای بازگرداندن وضعیت به حالت عادی، ادامه یافت بی انکه هنوز به سرانجام دلخواه تل آویو رسیده باشد. درست عکس خواسته اسراییل، بحرانهای داخلی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، گریبان ساکنان سرزمین های اشغالی را گرفت و رژیم صهیونیستی را با شکافهای عمیقی در برخورد با سیاستهای امنیتی و نظامی مواجه کرد.
درست است که اسرائیل در این دوسال، از غزه یک ویرانه ساخت و نزدیک به 70 هزار نفر از ساکنان این نوار را به شهادت رساند و حتی بسیاری از بزرگان جریان مقاومت را در فلسطین و لبنان و هدف ترور قرار داد اما خودش نیز از خسارات بسیار زیاد این ماجرا در امان نماند. امروز ساختار سیاسی و اجتماعی این رژیم با شکاف ها و بلکه بحران های ویرانگری مواجه است که اگر تنفس مصنوعی قدرت های غربی خصوصا آمریکا نبود، امکان مدیریت این بحران ها را نداشت. اسراییل که مدتها افسانه برتری نظامی خود را در رسانه های جهانی بازنشر می کرد، حالا با تهدیدات امنیتی جدی از سوی گروههای فلسطینی مواجه شده بود که تواناییها و ساختارهای جدیدی در نبرد با این رژیم از خود نشان دادند. این وضعیت، باعث بحران در اعتماد عمومی به سیستم دفاعی اسرائیل شد و به نوعی مشروعیت داخلی آن را زیر سوال برد.
فراتر از سطح داخلی، در سطح جهانی هم طی این دو سال، تغییرات مشهودی در افکار عمومی و واکنشهای مدنی و مردمی به جنایات اسرائیل رقم خورد. برخلاف دهههای گذشته که فضاسازی های رسانه ای جریان اصلی در جهان، حمایتهایی قابل توجه به نفع اسرائیل ایجاد کرده بود، اکنون شاهد افزایش شدید اعتراضات مدنی، سیاسی و حقوق بشری، از سوی نهادها و سازمانهای بینالمللی و حتی برخی کشورهای غربی هستیم. حکم دادگاه لاهه برای تعقیب قضایی نتانیاهو و نیز سیل تحریم هایی که نهادهای فرهنگی و هنری و ورزشی و مدنی علیه اسرائیل به راه انداخته اند،وجهه این رژیم را از مشروعیت انداخته است و بسیجی جهانی علیه تروریسم صهیونیستی باعث شده است.
جنبشهای مردمی که در بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده و کشورهای اروپایی، علیه اسرائیل به راه افتادند، بهویژه در دانشگاهها و نهادهای مدنی توانستند افکار عمومی را به سمت حمایت از حقوق فلسطینیها هدایت کنند. این تحول نشاندهنده تغییرات در سیاستهای جهانی و توجه بیشتر به حقوق بشر و عدالت در قبال فلسطینیها بود.
علاوه بر این، در سطح دولت ها هم شاهد چنین تغییر نگرش هایی هستیم. تغییرات مهم در سیاستهای کشورهای اروپایی و عربی آنقدر زیاد بوده است که درخواست تحریم رژیم از سوی برخی کشورها در صحن سازمان ملل ارائه شد. برخی از کشورهای عربی که پیشتر به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل رفته بودند، با افزایش فشار افکار عمومی داخلی و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه، بهطور آشکار از اسرائیل فاصله گرفتند. این مسئله بهویژه در مورد کشورهای بزرگ منطقه مانند عربستان سعودی و مصر صادق بود، که علیرغم تمایل اولیه به عادیسازی روابط با اسرائیل، اکنون بهویژه در پس زمینه حمایت از فلسطینیها و مخالفت با سیاستهای اسرائیل در غزه، اقدامات جدیدی را در سیاست خارجی خود اتخاذ کردند.

چشمانداز پیش رو: جهان به کدام سمت میرود؟
در دو سال گذشته، شاهد رشد فزاینده قدرت گروههای فلسطینی، بهویژه حماس، در معادلات منطقهای بودهایم. گروههای مقاومت که پیشتر بهطور پراکنده و با توانمندیهای محدود عمل میکردند، حالا از حمایتهای گستردهتر مردمی و دولتی برخوردار هستند. این گروهها نه تنها در سطح نظامی، بلکه در عرصه دیپلماتیک نیز نقش پررنگتری ایفا میکنند. به همین ترتیب، احتمال افزایش تنشها و درگیریها در آینده همچنان وجود دارد، زیرا اسرائیل بهطور مداوم در تلاش است تا سیاستهای اشغالگری خود را ادامه دهد.
چشمانداز پیش رو نشاندهنده قدرت گرفتن بیشتر جنبشهای مردمی و نهادهای مدنی جهانی است که بهویژه از سال 2023 در حمایت از فلسطین و علیه جنایات اسرائیل شکل گرفتهاند. این جنبشها فشار شدیدی به دولتها وارد کردهاند تا در سیاستهای خود در قبال اسرائیل تجدید نظر کنند. این روند میتواند بهویژه در کشورهای غربی منجر به تغییرات در سیاستهای دولتی و پذیرش راهحلهای عادلانهتر در مسئله فلسطین شود.
در سطح جهانی، ممکن است شاهد یک تغییر بزرگ در روابط بینالمللی باشیم. رقابتهای فزاینده در عرصه دیپلماتیک میان قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده، چین و روسیه، بهویژه در زمینه حمایت از گروههای مقاومت و حل مسئله فلسطین، میتواند به افزایش تنشها در سطح جهانی منجر شود. این رقابتها میتواند بر توازن قدرت در خاورمیانه تأثیرگذار باشد و باعث بازنگری در روابط کشورهای عربی با قدرتهای جهانی شود.
سیاستهای کشورهای غربی و عربی، نیز بهویژه در زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل، در حال تحول است. اگرچه برخی کشورهای عربی همچنان در مسیر تقویت روابط خود با اسرائیل گام برمیدارند، اما این روند در حال تغییر است و فشارهای افکار عمومی باعث بازنگری در سیاستهای دولتهای منطقهای میشود. در این میان، ایران و محور مقاومت نیز بهطور فزایندهای در تلاش هستند تا جایگاه خود را در معادلات منطقهای و جهانی تقویت کنند.
چشمانداز آینده حاکی از یک منطقه پیچیده و پرتنش است. افزایش نفوذ جریان مقاومت، رشد جنبشهای مردمی و نهادهای مدنی، و رقابتهای جهانی در حمایت از فلسطین، میتواند به تغییرات اساسی در سیاستهای کشورهای بزرگ و در نهایت به یافتن راهحلهایی عادلانه برای مسئله فلسطین منجر شود. در عین حال، روندهای چندقطبیشدن جهان و تغییرات در روابط قدرتهای بزرگ میتواند باعث شکلگیری یک نقشه جدید در خاورمیانه و تغییر در سیاستهای کشورهای جهانی در قبال این بحران دیرینه شود
عملیات "طوفان الاقصی" بهعنوان یک نقطهعطف در تاریخ مقاومت فلسطین، نهتنها بر امنیت و سیاستهای داخلی اسرائیل تأثیرگذار بود، بلکه بهطور گستردهای هندسه سیاسی و دیپلماتیک منطقه خاورمیانه و روابط بینالملل را دستخوش تغییرات عمیق و پایداری کرده است. این تحول، بهویژه در فضای جهانیشده کنونی، میتواند بهعنوان یک عامل بازنگری در سیاستهای جهانی و یک چالش جدی برای نظم موجود بینالملل مطرح شود.