مروز دومین سالگرد عملیات 7 اکتبر است. از 7 اکتبر 2023 تا 2025 دوسال میگذرد. رژیم صهیونیستی در این مدت ضرباتی دریافت کرده که در عمر هشتدههای رژیم بیسابقه بودهاند. حوزههای این ضربات متعدد و عمقشان بالاست. بر همین اساس در این مطلب بخشهای مهم آسیبهای وارده بر رژیم موردبررسی قرار گرفتهاند.
نورنیوز- گروه بین الملل: امروز دومین سالگرد عملیات ۷ اکتبر است. از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ دوسال میگذرد. رژیم صهیونیستی در این مدت ضرباتی دریافت کرده که در عمر هشتدههای رژیم بیسابقه بودهاند. حوزههای این ضربات متعدد و عمقشان بالاست.
بر همین اساس در این مطلب بخشهای مهم آسیبهای وارده بر رژیم موردبررسی قرار گرفتهاند.
1- بازگشت رژیم به دوران «جنگهای منطقهای»
آخرین جنگ رژیم صهیونی در ابعاد منطقهای به سال ۱۹۷۳ بازمیگردد که با حمله غافلگیرانه مصر برای بازپسگیری شبهجزیره سینا آغاز شد. سوریها برای بازپسگیری بلندیهای جولان در ادامه به جنگ پیوستند. رژیم با ۷ اکتبر مجبور شد در جنگی چند عرصهای در جهات مختلف جنوب، شمال، غرب و شرق درگیریهایی را تجربه کند. جنگ با یمن در جنوب با تهدید حملات موشکی و پهپادی، حمله به خط تجارت دریایی و احتمال تهاجم و انتقال نفرات از راه دریا همراه بوده است. جنگ با ایران در سمت شرق شامل سه دوره درگیری با اجرای عملیاتهای سنگین موشکی - پهپادی موسوم به وعده صادق است. در سمت شمال رژیم علاوه بر زدوخورد مرزی یکساله، جنگی ۶۶ روزه را با لبنان تجربه کرد. هرچند جنگ در لبنان با دولت و ارتش این کشور نبود، اما گروه مبارز دارای قدرت نظامی بالاتر از ارتش بوده و دولت حضور داشت. جنگ با دولتها و کشورها کوتاهتر از درگیریهای فرسایشی هستند؛ اما از نظر حجم آتش، تخریب مستقیم و ایجاد کشمکش طولانیمدت با طرفهای توانمند، مخاطرهآمیز بهحساب میآیند. جنگ طوفان الاقصی پس از گذشت ۵۰ سال از ۱۹۷۳، در سال ۲۰۲۳ فضای جنگهای منطقهای را بار دیگر بر سر رژیم صهیونی گستراند.
2- بازگشت رژیم به دوران «جنگهای فرسایشی»
آخرین جنگ فرسایشی صهیونیستها مربوط به جنوب لبنان است. آنها ۱۸ سال در جنوب لبنان حضور داشتند. این جنگ را باید به دو مقطع تقسیم کرد؛ مقطع اول از ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵ که صهیونیستها بخشهای وسیعی را اشغال کردند و تا بیروت تسلط داشتند. مقطع دوم از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۰ را شامل میشود که تلآویو با خروج از مناطق مرکزی، در منطقه حائلی در جنوب استقرار داشت. در این مرحله با وجود بهرهگیری رژیم از شبهنظامیان مزدور لبنانی موسوم به «ارتش جنوب»، در مدت ۱۵ سال ۵۰۰ نفر تلفات داشت. صهیونیستها در مدت تقریباً دوسال جنگ در غزه، علاوه بر شهرکنشینان، ۱۱۰۰ کشته نظامی داشتهاند. بهتناسب جمعیت، شاید تلفات جنگ دهه ۲۰۲۰ با جنگ دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با درنظرگرفتن جمعیت آن زمان رژیم برابر باشد، اما تلفات در غزه مربوط به مدت بسیار کمتری هستند، مانند جنگ لبنان، جنگ فرسایشی غزه با تلفات قطرهای اما مداوم، مجروحیتها، ایجاد فشار سربازگیری، دورنمای تیرهوتار حلوفصل مسائل و هزینههای اقتصادی بالا روبهروست و منابع مدیریتی صهیونیستها را به خود مشغول کرده است.
3- حملات هوایی دائمی
از همان ماههای اول، یمن بهوسیله پهپادهای انتحاری، موشکهای کروز و بالستیک شلیکها به فلسطین اشغالی را آغاز کرد. در ابتدا مانند لبنان که نوار مرزی شمال را هدف میگرفت، یمنیها صرفاً به بندر ایلات، جنوبیترین نقطه سرزمینهای اشغالی، حمله میکردند. پس از مدتی اما یمنیها حملات پیوستهای به عمق سرزمینهای اشغالی را کلید زدند که برای بیش از یک سال، باعث فعالشدن آژیرهای خطر در بزرگترین شهرهای رژیم میشد. در تمام مدت جنگ طوفان الاقصی حملات هوایی به گستره سرزمینهای اشغالی جریان داشته و متوقف نشده است.
4- فهماندن معنای فقدان عمق راهبردی
هنگامی که نیروهای مقاومت غزه با تعداد کم و تجهیزات اندک، ناگهانی و در مدت زمانی کوتاه موفق شدند یک لشکر از رژیم را شکست داده و وارد منطقه غلاف غزه شوند، با قرارگیری این نیروها در راستای منطقه ساحل و بئرالسبع در مرکز، جامعه صهیونیستی معنای عمق فقدان راهبردی را درک کرد. با وجود انباشت قدرت نظامی، تسلیحاتی و نظارتی همراه با تضعیف مداوم دشمن از مسیر محاصره و حملات مداوم، مقاومت از ضعیفترین حلقه خود ضربهای بزرگ بر دشمن وارد کرد. صهیونیستها با این حمله دریافتند تجهیزات و فناوریها همچنان قادر به درمان معضل فقدان عمق راهبردی رژیم نیستند.
5- رژیمی غیرقابلاتکا
صهیونیستها با کمک آمریکا در حال ترسیم این فضا برای منطقه بودند که میتوانند نقطه اتکای نظامی، امنیتی و اقتصادی آنها باشند. با اتهامزنی درباره قصد ایران برای ساخت سلاح هستهای، آمریکا تصمیم داشت رژیم صهیونی را چتر هستهای منطقه در برابر ایران جا بزند. از سوی دیگر با اعلام خروج یا کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، رژیم صهیونیستی تلاش داشت با استقرار نظامیان و افسران اطلاعاتی، خود را جایگزین آمریکا معرفی کند. در اقتصاد، کریدور آیمک در دست اجرا بود که جنوب آسیا و هند را از مسیر خلیجفارس به بنادر فلسطین اشغالی در دریای مدیترانه و مجاورت اروپا و شمال آفریقا متصل میکرد. عملیات ۷ اکتبر اما تحقق تمام این رؤیاها را با تردید روبهرو کرد.
عملیات ۷ اکتبر در وهله اول نشان داد قوای هستهای، متعارف و امنیتی رژیم برای خود صهیونیستها نیز نتوانسته آرامشی پایدار برقرار کند. در اقتصاد این واقعه ناامنی رژیم صهیونی، مسیرها و بنادرش را گوشزد کرد. در وهله دوم با جنایتها و توسعهطلبیهای رژیم، دولتهای منطقه دریافتند که تلآویو تهدیدی بزرگ و قریبالوقوع در برابرشان است.
6- زدن صهیونیسم از ریشه
ریشه فکری و ایدئولوژیک رژیم صهیونی، دیدگاههای صهیونیستی تبلیغ شده در جهان طی سدههای اخیر است؛ این دیدگاهها مبتنی بر مظلومیت قوم یهود و تعلق سرزمین فلسطین به آنها هستند. ازاینرو از نظر اهمیت و قدمت، استدلالهای جریان صهیونیسم بر خود رژیم سبقت و رجحان دارند. از نظر ریشه قدرت، بدنه اصلی صهیونیستهای صاحبنفوذ و لابی آنها در غرب مستقرند. جنگ طوفان الاقصی باعث شد مسئله تحت اشغال قرارداشتن فلسطین و ظلم به مردم در جهان برجسته شده و پایههای اخلاقی و استدلالی صهیونیسم را به چالش بکشند. این جنایات همچنین محیط غرب را از نظر مردمی و دولتی تحتتأثیر قرار داد تا اثرگذاری لابیهای صهیونیستی با مشکل مواجه شده و جایگاهشان در آینده در معرض خطر قرار گیرد.
7- تقویت دیدگاههای ضد و غیرصهیونیستی در میان یهودیان
جنایتهای رژیم به تقویت جریانهای مختلفی در درون یهودیت منجر شده است. بسیاری از یهودیان، از جمله کسانی که مدتها به رژیم صهیونی احساس مثبتی داشته و از آن حمایت میکردهاند، نظر خود را نسبت به این موجودیت تغییر دادهاند. گروهی از یهودیان واقعاً دچار تحول دیدگاه شدهاند و برخی دیگر برای آنکه درپی جنایتهای رژیم با یهودیستیزی مواجه نشوند، در حال فاصلهگذاری با تلآویوند.
8- سیاست خارجی ویران
تلآویو میکوشید با کمک واشنگتن با تکمیل طرح موسوم به صلح ابراهیم، روابط دیپلماتیک خود با دولتهای اسلامی را برقرار سازد. بااینحال امروز اوضاع سیاست خارجی رژیم رو به وخامت رفته و بهموازات تشدید اختلافات با دولتهای اسلامی، در محیط غرب نیز با مشکلات بزرگی مواجه شده است. بحرانهای دیپلماتیک با دولتهای اروپایی و همچنین در آمریکای لاتین بخش مهمی از این مشکلات هستند.
9- افول از حمایت دوحزبی به نیمی از یک حزب
برای دههها حمایت دوحزبی در آمریکا از رژیم صهیونی جریان داشت. جنگ اما باعث شده نگاه حزب دموکرات به رژیم منفی شود. درحالیکه اینگونه برداشت میشد که با وجود رویگردانی دموکراتها، جمهوریخواهان یکپارچه پشت تلآویو باقی میمانند، آنها با پدیده رویگردانی فعالان جنبش ماگا نیز روبهرو شدهاند. ازاینرو بهجای حمایت قاطع دوحزبی، امروز نیمی از یک حزب، یعنی بخش سنتی حزب جمهوریخواه حامی پروپاقرص رژیم باقیمانده است.
10- قرارگرفتن رژیم در طوفان جهان چندقطبی و دوران گذار
علیرغم تحولات مرتبط با دوران گذار و تهدیدهایش برای رژیم، صهیونیستها در حال مدیریت تحولات بودند. اشتباهات تلآویو اما باعث شده آنها در محیط گستردهای مانند داخل آمریکا و غرب آسیا با چین نیز درگیر شوند. درگیری با چین در آمریکا بر سر برنامه تیکتاک و در غرب آسیا به دلیل ایفای نقش اصلی در طرح واشنگتن برای تسلط بر منطقه، تلآویو را رو در روی پکن قرار داده است.