با هشدار فرماندار کالیفرنیا درباره گسترش فاشیسم راست افراطی، نگرانی‌ها از آینده نظم سیاسی آمریکا افزایش یافته است. این جنبش نه‌تنها ارزش‌های دموکراتیک را تهدید می‌کند، بلکه در چارچوبی دوحزبی و انحصاری در پی حذف نهادهای واسط دموکراسی است.
نورنیوز-گروه بین‌الملل: گوین نیوسام، فرماندار ایالت کالیفرنیا، در یکی از صریح‌ترین مواضع سیاسی یک مقام رسمی، درباره تهدیدی رو‌به‌رشد هشدار داد: راست افراطی فاشیستی که به‌شکلی هدفمند برای تسلط بر قدرت سیاسی تلاش می‌کند. نماد «ترامپ ۲۰۲۸» تنها یک شوخی انتخاباتی نیست، بلکه بخشی از پروژه‌ای جدی برای تداوم قدرت خارج از چارچوب‌های قانونی و دموکراتیک است. آنچه نیوسام توصیف می‌کند، صرفاً یک جریان سیاسی مخالف نیست، بلکه حرکتی است ضدنظام که در تلاش برای بازتعریف اصول و فرآیندهای بنیادین حاکمیت در آمریکاست.
شکاف دموکراتیک در دل یک نظام دوحزبی
هرچند آمریکا به‌عنوان نماد جهانی دموکراسی معرفی می‌شود، اما ساختار سیاسی آن عملاً در چنبره انحصار دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه گرفتار است. این انحصار، فضا را برای شکل‌گیری بدیل‌های مردمی، نهادهای مستقل و احزاب ثالث تنگ کرده است. در چنین بستر محدودی، راست افراطی با نفوذ در بدنه جمهوری‌خواهان و سوار شدن بر موج‌های نارضایتی اجتماعی، توانسته خود را به‌عنوان بدیلی رادیکال معرفی کند. این موضوع به‌روشنی نشان می‌دهد که صرف وجود انتخابات آزاد، ضامن تحقق دموکراسی واقعی نیست؛ آنچه تهدید می‌شود، روح مشارکت سیاسی و تنوع اندیشه است.
فاشیسم نوین؛ شبکه‌ای فراگیر و فراتر از صندوق رأی
جریان راست افراطی امروز در آمریکا، برخلاف چهره تاریخی‌اش، دیگر صرفاً در چارچوب یک حزب و نامزد خلاصه نمی‌شود. این جریان از رسانه‌های مستقل اما هم‌سو، محافل مسیحی افراطی، گروه‌های نژادپرست، و لابی‌های اقتصادی بهره می‌گیرد تا نوعی فاشیسم نرم و چندلایه را ترویج کند. هدف، نه‌فقط پیروزی در انتخابات، بلکه تغییر در معنای انتخابات و کارکرد حکومت است؛ تبدیل آن از عرصه رقابت و تنوع، به ساختاری اقتدارگرا و تک‌صدایی. از این منظر، هشدار نیوسام نه یک اغراق سیاسی، بلکه علامتی است از یک بحران در حال تکوین که لایه‌های عمیق‌تری از سیاست آمریکا را دربر گرفته است.
مسئولیت تاریخی نخبگان و جامعه مدنی
با توجه به زمان باقی‌مانده تا انتخابات ۲۰۲۸، فرصت برای مهار این روند همچنان وجود دارد، اما نیازمند کنشگری هوشیارانه از سوی نخبگان سیاسی، دانشگاهیان، رسانه‌های مستقل و جامعه مدنی است. مقابله با فاشیسم نوین، تنها از مسیر صندوق رأی نمی‌گذرد؛ بلکه مستلزم بیدارسازی اجتماعی، تقویت آگاهی عمومی، و ایجاد جبهه‌ای گسترده از حامیان دموکراسی واقعی در برابر افراط‌گرایی است. چشم‌پوشی از این خطر، به معنای تن دادن به فرایند فرسایشی است که می‌تواند دموکراسی نیم‌بند آمریکایی را نیز به خاطره‌ای دور تبدیل کند.