نورنیوز https://nournews.ir/n/233315
کد خبر: 233315
26 تیر 1404
نورنیوز بررسی می‌کند؛

حمله به سوریه؛ ابعاد تازه‌ای از پروژه مهار منطقه‌ای اسرائیل


حملات مکرر رژیم صهیونیستی به خاک سوریه، بخشی از پروژه‌ای گسترده برای مهار توان نظامی و استقلال سیاسی کشورهای منطقه است. ویرانی سوریه تنها پیامد یک بحران داخلی نیست، بلکه نتیجه طراحی راهبردی فرامنطقه‌ای برای تضعیف محور مقاومت در غرب آسیاست.

نورنیوز - گروه بین‌الملل: سال‌ها از آغاز بحران در سوریه که با توسعه تروریسم تکفیری در این کشور به اوج رسید، گذشته؛ اما این کشور حتی پس از سقوط حکومت بشار اسد و استقرار نظامی گه مورد حمایت آمریکا، غرب و بسیاری از کشورهای منطقه است، همچنان با تبعات فاجعه‌باری دست‌وپنجه نرم می‌کند. آنچه اکنون در سوریه که به سرعت از تحریم های شکننده نیز خارج شد،دیده می‌شود، نه بازسازی است، نه ثبات، بلکه آشوب، فرسایش ساختاری و تضعیف حاکمیت ملی است. در حالی‌ که افکار عمومی جهان انتظار بازگشت تدریجی آرامش و شکوفایی را داشتند، حملات پی‌درپی رژیم صهیونیستی به مواضع نظامی سوریه، شکل‌گیری یک واقعیت ژئوپلیتیک جدید را آشکار کرده است: سوریه باید ضعیف بماند تا تهدیدی برای نظم مطلوب اسرائیل نباشد.

راهبرد مهار؛ اسرائیل چگونه تصمیم می‌گیرد؟

تحلیل رفتار نظامی اسرائیل نشان می‌دهد که هدف این رژیم در منطقه و از جمله سوریه فقط تخریب فیزیکی نیست؛ بلکه تضعیف توان بازدارندگی و تصمیم‌سازی مستقل کشورهای منطقه در دستور کار است. در این الگو، اسرائیل با چراغ سبز ایالات متحده، زیرساخت‌های نظامی سوریه را هدف قرار می‌دهد تا کنترل فضای امنیتی کشور از بیرون ممکن شود. این مداخله نظامی مستمر، تنها بخشی از پازلی است که در آن خطوط قرمز امنیتی به شکلی یک‌طرفه و تحمیلی ترسیم شده‌اند.

به‌عبارتی، اگر سوریه تصمیمی اتخاذ کند که با منافع رژیم صهیونیستی در تضاد باشد، باید منتظر اقدام نظامی باشد. این قاعده نانوشته، اکنون به یک رویه عملیاتی تبدیل شده که از منظر استراتژیک، می‌تواند به الگویی برای مواجهه با سایر کشورهای مستقل منطقه نیز تبدیل شود.

مهار استقلال؛ الگویی تکرارشونده در غرب آسیا

آنچه در سوریه اتفاق می‌افتد، بازتاب یک رویکرد کلان‌تر در مهار محورهای استقلال‌طلب منطقه‌ای است. اسرائیل با حمایت ایالات متحده خواستار اجرای مجموعه‌ای از خطوط قرمز فراگیر در منطقه است: از ممنوعیت دستیابی به موشک‌های پیشرفته و برد بلند گرفته تا منع حمایت از گروه‌های مقاومت و مخالفت با ظرفیت‌های فناورانه بویژه در حوزه هسته‌ای . این‌ها تنها مطالبات اولیه هستند؛ چرا که تجربه نشان داده، عقب‌نشینی در برابر این خواسته‌ها به مطالبات گسترده‌تر و تهدیدهای جدی‌تری ختم خواهد شد.

در این چارچوب، سوریه به یک میدان آزمایش برای سنجش قدرت واکنش بازیگران مستقل منطقه تبدیل شده و هرگونه سکوت یا بی‌عملی، می‌تواند به تعمیم این مدل در سایر نقاط منجر شود.

فشار از بیرون، فرسایش از درون؛ سناریوی هشدارآمیز

مهم‌ترین راهبردی که رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا در چارچوب ایجاد امنیت برای اسرائیل بدنبال آن هستند کنترل کامل نظام های سیاسی از نقطه نظر قدرت نظامی، فناوری، انسجام سیاسی و ملی است.چرا که کشورهای قدرتمند و مستقل در منطقه می توانند مانعی بالقوه در مسیر توسعه طلبی و بلند پروازی های رژیم صهیونیستی تلقی شوند و از این رو لازم است با استفاده از برنامه مهار هدفمند، هرگونه احتمال برای تفوق یافتن آنها نسبت به رژیم صهیونیستی از میان برداشته شود.

بررسی تحولات سوریه نیز نشان می‌دهد در حالی که حملات اسرائیل نقش مهمی در ویرانی زیر ساخت‌های این کشور داشته، اما نباید از بحران‌های داخلی، چنددستگی‌های سیاسی و ضعف در بازسازی که ناشی از طراحی های سیاسی- امنیتی خاص می باشد غافل شد. دشمنان منطقه‌ای دقیقاً از همین نقاط ضعف بهره می‌برند تا سناریوی فشار چندلایه را به اجرا بگذارند: فشار بیرونی از طریق حملات و تحریم، و فشار درونی از طریق بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و قومیتی.در چنین شرایطی، بازتعریف راهبردهای مقاومت، بازسازی استقلال، تصمیم‌سازی و تقویت پیوندهای منطقه‌ای، به ضرورتی حیاتی برای عبور از این بحران بدل شده است. سوریه، امروز نه فقط یک کشور جنگ‌زده، بلکه نشانه‌ای از آینده‌ای است که ممکن است در انتظار دیگر کشورهای مستقل منطقه باشد، اگر الگوی مهار اسرائیلی-آمریکایی بی‌پاسخ باقی بماند.


منبع: نورنیوز
سرویس: بین الملل
کلید واژگان: رژیم صهیونیستی / سوریه / مقاومت / غرب آسیا / امنیت منطقه / جنگ ترکیبی