دریابان شمخانی در دلنوشته ای گفت؛خون آنان که سرآمد عقل و اقتدار ایران زمین بودند، پلی‌ست از دیروز تا فردا.ترورها ستون‌ها را نشکست، ریشه‌ها را ژرف‌تر کرد.فردا نه برای وداع که برای همراهی می رویم.
نور نیوز-گروه سیاسی: دریابان علی شمخانی مشاور سیاسی مقام معظم رهبری که از فرماندهان ارشد سال‌های دفاع مقدس و از پایه گذاران توانمندی‌های نظامی کشور در ابعاد موشکی،پهپادی، دریایی و هوایی در طول ۸ سال سکانداری وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح می باشد با نگارش دلنوشته ای با عنوان " تا آخرین نگاه... برای ایران" در آستانه تشییع تاریخی فرماندهان و شهدای تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران اسلامی تأکید کرد: دشمن صهیونیستی سحرگاه تجاوز را کلید زد تا با ترور کور، صدای "عقل و اقتدار" ایران را خاموش کند، غافل از اینکه مردم ایران در سکوت، بیدار بودند.
شمخانی می افراید :با رؤیای پیروزیِ سریع به ایران یورش بردند
اما چه زود، از پشت خاکریزهای شکست،برای آتش‌بس التماس کردند.
در سحرگاه ۲۳ خردادماه محل اقامت دریابان شمخانی نیز هدف حمله تروریستی دشمن صهیونیستی قرار گرفت و وی با جراحت شدید به بیمارستان منتقل شد. با گذشت بیش از یک هفته ازسپری شدن اقدامات درمانی ، چند روز قبل شمخانی با انتشار پیامی ضمن اعلام سلامتی خود اظهار داشت؛دل من، همان دلِ «لبیک‌گو»ی دیروز است و امروز هم می‌تپد برای دین، برای میهن، برای مردم.
متن کامل دلنوشته دریابان شمخانی را در ادامه می خوانید.
هوالمنتقم
تا آخرین نگاه… برای ایران
سحرگاه تجاوز را کلید زدند؛
ترور، نخستین تیرشان بود؛
برای خاموش‌کردن صدای "عقل و اقتدار" ایران،
با رؤیای پیروزیِ سریع،
غافل از مردمی که در سکوت، بیدار بودند.
اما چه زود، از پشت خاکریزهای شکست،
برای آتش‌بس التماس کردند.
و ایران؟
همچنان ایستاده،
با چشمانی آکنده از خشم و عزم.
هر چشمی که گریست، عهدی تازه بست.
زمین امروز، گام‌هایی را بر دوش می‌کشد که هرکدام، قطعه‌ای از تاریخ‌اند؛
فردا نه برای وداع، که برای همراهی می‌رویم،
تا بگوییم ایران تنها نمی‌ماند؛
فرزندانش هنوز چون مولایشان علی(ع)، زره بی‌پشت می‌پوشند و بی‌هراس می‌جنگند.
این مردم، این کوچه‌ها، این بغض‌ها، روایت‌گر یک حقیقت‌اند:
ایران، هرگز بی سرباز نخواهد ماند
خون آنان که سرآمد عقل و اقتدار ایران زمین بودند، پلی‌ست از دیروز تا فردا.
ترورها ستون‌ها را نشکست، ریشه‌ها را ژرف‌تر کرد.
ما امروز سوگوار نیستیم—ایستاده‌ایم.
با زخم‌هایی بر تن و جان، اما با نگاه‌هایی رو به دشمن.
آمده‌ایم تا فرزندان‌مان ببینند که ایران سربلند در همیشه تاریخ چگونه به عزت وشرف خود سلام داده است.
این تشییع، فقط آیینی نیست؛
پیامی است… بیعتی است…
ادامه راهی است که با خون نوشته شده.
بگذار باد، پرچم سه‌رنگ وطن را بلندتر از همیشه بر دوش بگیرد،
و دشمن بداند:
برای هر قطره خونی که ریخت، هزار نفر برخاسته‌اند.
و ایران، تا همیشه فرمانده دارد—
نه برای نشان، نه برای نام،
که برای عشقی به وسعت این خاک…
تا آخرین نگاه… برای ایران.
علی شمخانی- سرباز کوچک ملت بزرگ ایران