نورنیوز https://nournews.ir/n/218745
کد خبر: 218745
12 فروردین 1404
نور نیوز بررسی می کند؛

پایتخت ۷ و چند سئوال بی جواب


قسمت هشتم «پایتخت 7» بار دیگر شخصیت‌های محبوب این مجموعه را در موقعیت‌هایی قرار داده که برای مخاطبان آشناست. شوخی‌های تکراری، توهمات همیشگی نقی و ماجرای کش‌دار عشق فهیمه و رحمت، همچنان دست‌مایه طنز شده‌اند. آیا این مجموعه توانسته تازگی خود را حفظ کند یا در دام کلیشه‌ها افتاده است؟

نورنیوز- گروه فرهنگی: «پایتخت» سال‌هاست که یکی از محبوب‌ترین مجموعه‌های تلویزیونی ایران است، اثری که توانسته با شخصیت‌های ملموس، شوخی‌های آشنا و فضای گرم خود، مخاطب را با خود همراه کند. اما این محبوبیت، مانند هر داستان طولانی‌مدتی، می‌تواند با چالش تکرار و فرسودگی مواجه شود. قسمت هشتم «پایتخت ۷» بیش از آنکه ما را به دل روایتی تازه بکشاند، در گرداب شوخی‌های کهنه و موقعیت‌های از پیش آشنا دست‌وپا می‌زند.

عشق قدیمی، شوخی‌های کهنه

داستان دلدادگی فهیمه به رحمت، از همان فصل پنجم، به شیوه‌ای کم‌وبیش یکسان روایت شده است. در این قسمت نیز، همان دیالوگ‌های طنازانه، همان کشمکش‌های بی‌سرانجام و همان واکنش‌های قابل پیش‌بینی تکرار می‌شود. عشق ناکام فهیمه می‌توانست بستری برای عمیق‌تر شدن شخصیت‌ها باشد، اما در حد یک شوخی دست‌مالی‌شده باقی مانده است. رحمت، همچنان در لاک انکار، و فهیمه، همچنان در حسرت، در حالی که این قصه دیگر حس تعلیق خود را از دست داده و تنها در مدار بی‌سرانجامی می‌چرخد.

نقی و سراب پهپادها؛ طنزی که از جنس وهم است

نقی معمولی، مردی که ساده‌لوحی‌اش در عین طنازی، تصویری از قشر بی‌خبر و آسیب‌پذیر جامعه را به نمایش می‌گذارد، در این قسمت در دام یکی دیگر از توهمات خود گرفتار شده است. شهاب‌سنگی که سقف خانه‌اش را شکافته، برای او چیزی جز سندی از یک حمله هوایی نیست. رحمت، ارسطو و شری، با نقشه‌ای حساب‌شده، این باور را در او تقویت می‌کنند و او را بیش از پیش به سرزمین وهم می‌رانند. این ایده در نگاه نخست جذاب به نظر می‌رسد، اما در اجرا، بیش از آنکه طنزی تازه باشد، یادآور همان موقعیت‌هایی است که پیش‌تر در سریال دیده‌ایم. توهم، سادگی، و فریب‌خوردگی نقی، شاید زمانی مایه خنده بود، اما اکنون دیگر تازگی خود را از دست داده است.

قربانی خنده‌های تکراری

ماجرای خواستگار نیکا نیز در همین دام گرفتار شده است. نقی که قصد دارد او را محک بزند، او را به باشگاه کشتی می‌کشاند، و آنچه در ادامه رخ می‌دهد، چیزی نیست جز ضربه خوردن‌های پیاپی و تحقیر فیزیکی کاراکتر. کمدی فیزیکی، اگرچه بخشی از زبان «پایتخت» بوده، اما استفاده مداوم و بدون خلاقیت از آن، می‌تواند به ضد خود تبدیل شود. صحنه‌های پرت شدن، ضربه خوردن، و له شدن شخصیت، دیگر نه تعجبی برمی‌انگیزد، نه خنده‌ای تازه می‌آفریند.

نقدی بر مسیر «پایتخت»

«پایتخت ۷» همچنان مخاطب دارد، اما این مخاطب، بیش از آنکه با یک اثر تازه و پیش‌بینی‌ناپذیر مواجه باشد، در حال مرور خاطراتی آشنا از فصول پیشین است. شوخی‌ها، روابط، و حتی موقعیت‌های کمیک، در یک دایره تکراری می‌چرخند و قصه را از حرکت بازمی‌دارند. اگر این مسیر ادامه یابد، «پایتخت» ممکن است آن سرمایه‌ای را که سال‌ها در قلب مردم اندوخته، به‌تدریج از دست بدهد. شاید وقت آن رسیده که این مجموعه، به‌جای بازی در زمین کلیشه‌ها، در پی راهی تازه برای روایت طنز بگردد.


منبع: نورنیوز
سرویس: فرهنگی
کلید واژگان: نقی معمولی / سریال ایرانی / سریال پایتخت 7 / قسمت۸ پایتخت۷ / قسمت۹پایتخت۷