حملات آمریکا و انگلیس علیه یمن، ادامه سیاست فشار حداکثری برای مهار محور مقاومت است. در این میان، ایران همچنان به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در این محور نقش دارد، اما این به معنای وابستگی مطلق گروه‌های مقاومت به تهران نیست. گروه‌های مقاومت، از جمله یمن، دارای استقلال عمل هستند و اقدامات آن‌ها ناشی از تحولات و معادلات داخلی و منطقه‌ای است.
نورنیوز-گروه بین الملل: طی هفته‌های اخیر، ایالات متحده با حمایت انگلیس، موج جدیدی از حملات هوایی علیه یمن را آغاز کرده است. برخلاف ادعای واشنگتن مبنی بر هدف قرار دادن تأسیسات نظامی، گزارش‌ها نشان می‌دهد که مناطق مسکونی نیز به شدت آسیب دیده‌اند. این حملات، با سوخت‌رسانی نیروی هوایی انگلیس به جنگنده‌های آمریکایی، نشان‌دهنده همکاری نزدیک لندن در عملیات نظامی علیه یمن است. پروازهای مستمر هواپیمای سوخت‌رسان نیروی هوایی انگلیس از پایگاه آکروتیری در قبرس به دریای سرخ، نقش این کشور را در استمرار حملات آشکار می‌کند.
از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مدعی شده که حملات واشنگتن توانسته است حمایت ایران از یمن را کاهش دهد. او در عین حال تصدیق کرده که یمن همچنان از تجهیزاتی برای ادامه حملات خود برخوردار است. ترامپ تهدید کرده است که هر اقدام نظامی نیروهای یمنی، به‌عنوان اقدامی تحت فرمان ایران تلقی خواهد شد؛ اظهاراتی که بیش از آنکه نشان‌دهنده قدرت آمریکا باشد، بیانگر تلاش کاخ سفید برای توجیه ادامه عملیات نظامی علیه یمن است.
تفاوت واقعیت‌های میدانی با ادعاهای ترامپ
واشنگتن حملات خود را با هدف نمایش قدرت و افزایش فشار بر یمن دنبال می‌کند. اما بررسی تحولات میدانی نشان می‌دهد که نه‌تنها این حملات نتوانسته است مانع اقدامات نظامی یمن شود، بلکه قدرت مقاومت یمنی‌ها در نبرد نامتقارن بار دیگر به چالش اساسی برای آمریکا و متحدانش تبدیل شده است.
ناکارآمدی استراتژی دریایی آمریکا
با وجود حملات هوایی مداوم، پنتاگون مجبور شده است حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد. گزارش‌ها نشان می‌دهد که وزارت دفاع آمریکا، ناو هواپیمابر USS Carl S. Vinson را برای پشتیبانی از ناو USS Harry S. Truman به دریای سرخ اعزام کرده است. این تصمیم، نشانه‌ای از ناکامی استراتژی اولیه آمریکا برای مهار یمن است. به گفته سخنگوی ارتش یمن، یگان‌های موشکی و پهپادی این کشور موفق شده‌اند ضربات مهمی به ناوهای آمریکایی وارد کنند و پنتاگون را مجبور به تغییر در آرایش نظامی خود سازند.
افزایش تعداد ناوهای آمریکایی در دریای سرخ، برخلاف ادعای واشنگتن مبنی بر کاهش تهدیدات، نشان‌دهنده افزایش هزینه‌های نظامی و ناامیدی آمریکا از پایان سریع درگیری‌ها است. این وضعیت، مشابه شرایطی است که پیش‌تر عربستان سعودی و امارات متحده عربی با حمایت آمریکا و انگلیس تجربه کردند. آن‌ها نیز با به‌کارگیری توان هوایی گسترده و تجهیزات پیشرفته، تلاش کردند مقاومت یمن را از بین ببرند، اما در نهایت بدون هیچ دستاوردی عقب‌نشینی کردند.
نبرد نامتقارن یمن؛ عامل تغییر معادلات
یمن در این سال‌ها نشان داده که فراتر از یک نیروی چریکی، توانسته است مدل جدیدی از جنگ نامتقارن را توسعه دهد. این کشور با ترکیب قابلیت‌های پهپادی، موشکی و عملیات دریایی، معادلات امنیتی منطقه را دگرگون کرده است. یمنی‌ها نه‌تنها در برابر حملات گسترده مقاومت کرده‌اند، بلکه توانسته‌اند با حملات دقیق، ناوهای جنگی، سامانه‌های پدافندی و مراکز لجستیکی دشمن را هدف قرار دهند.
در حالی که آمریکا و متحدانش تلاش دارند یمن را تضعیف کنند، واقعیت این است که این کشور امروز به یکی از مهم‌ترین بازیگران در موازنه منطقه‌ای تبدیل شده است. حملات یمن علیه اهداف استراتژیک نشان داده که این کشور توانایی اجرای عملیات پیچیده در سطوح مختلف را دارد. برخلاف ادعای ترامپ، حملات یمن علیه تأسیسات نظامی اسرائیل و حضور فعال آن در معادلات منطقه‌ای، حاکی از آن است که زیرساخت‌های دفاعی و توان تسلیحاتی این کشور نه‌تنها از بین نرفته، بلکه توسعه یافته است.