نورنیوز https://nournews.ir/n/210071
کد خبر: 210071
6 بهمن 1403
نصرت الله تاجیک*

چرا مذاکره مستقیم ایران و امریکا ضرورت دارد؟


چرا از اصل مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا، و ضرورت و فوریّت آن دفاع می‌نمایم؟

نورنیوز-گروه سیاسی: زمان در گذر است. هم اکنون در ژانویه ۲۰۲۵ هستیم و تا اکتبرِ آن راه درازی در پیش نیست.

کنش‌گری موجود در ساحتِ سیاسی کشور و برآیندهای آن، چند دوره را در خصوص “مذاکره با آمریکا”، رقم زده است:

انجام مذاکره غیر مستقیم و رسیدن به تفاهم (۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴)؛ اگرچه در پایان به عدول از تفاهمات و بازگشت به دوران قبل از آن انجامید؛ عدم اعتقاد به اصلِ مذاکره، به دلیل هراس از شکست در مذاکرات (۱۳۸۵-۱۳۹۲)؛ آنچه که به بحران‌زاییِ سال‌های(۸۵ تا ۹۲) انجامید، حاصل هراس از شکست و عدمِ اعتقاد به “اصل مذاکره” بود، و با تخریبِ مذاکره، کشور را به درّه‌ی فصل هفتم منشور و پرتگاهِ بی‌سرانجام تحریم‌ها درانداخت، و… اگرچه در ملّت امید و باور به اصل مذاکره را هم ایجاد کرد؛ مذاکره‌ی اعتمادمحور (۱۳۹۲-۱۳۹۶)؛ که تفاهم و تعامل، محصول آن بود و در خلال سالهای(۹۲ تا ۹۶)، با اعتمادمحوری (به اوباما)، برجام را پدیدآورد؛ ایران را از ذیل فصل هفتم منشور خارج ساخت، امید ملی را بازگرداند، تحرک ملی ایجاد کرد، مردم را به آینده امیدوار ساخت، کشور را به عرصه‌ی توسعه بازگرداند، اقتصاد ملی را نجات بخشید، امنیت و منافع ملی را تامین نمود، و…؛

تعلیق مذاکرات (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰)، با وجود اعتقاد به اصل مذاکره به عنوان تنها راه رسیدن به منافع‌ملّی؛ آنگونه که به دلیل عدمِ اعتماد (به ترامپ)، مذاکرات به حالت تعلیق در آمد، کشور در آستانه درگیری با آمریکا از زدن پهپاد تا… قرار گرفت، تحریم‌ها همه‌جانبه و فلج‌کننده شد، و…

و سپس بازگشت به دوران عدم اعتقاد به مذاکره (۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳)، به دلیل عدم نیاز به آن؛ که فروپاشی اجتماعی و شکاف طبقاتی و فقر مفرط و نابودی اقتصاد و دیگر بحران‌های ملی و… را ایجاد کرد.

امروز هم در وضعیت مذاکره بر لبه‌ی پرتگاه (۱۴۰۳ تا ۱۴۰۴) یا (ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۵) هستیم. آنچه که در صورت شکست به بازگشت به فصل هفتم منشور، بازگشت تمامی تحریم‌های بین المللی، خروج‌ احتمالی از NPT، درگیری منطقه‌ای و… خواهد انجامید.

غافل از اینکه درمذاکره‌ی‌اصیل باید پذیرفت که ۱)مذاکره، تنها راه تامین دائمی منافع ملّی است.

۲)هدف مذاکره، تامین منافع ملّی است، نه تغییر در خلق و خوی دیگران.

۳)مذاکره، باید دارای استراتژی و به دور از اعتماد و اطمینان باشد.

۴)مذاکره، جهت تعامل متوازن است، حتّی برای بکارگیری سپر و نیزه هم باید به مذاکره باور داشت.

۵)مذاکره، ارتباطی به این که طرف مقابل چه کسی است نداشته و این نادرست‌ترین برداشت از خودِ مذاکره است.

۶)اصل مذاکره، با چگونگیِ انجام آن متفاوت است، و نادرستیِ چگونگیِ انجام آن در مراحل مختلف به معنای نادرستیِ مذاکره و گریز یا قهر با آن نیست.

۷)مذاکره، امری ایدئولوژیک نیست؛ ارتباطی با «ظلم‌نکردن و زیر بار ظلم نرفتن» ندارد؛ هدف آن، اثبات یا ردّ «خوی زیاده‌خواهانه، ظالمانه و استکباری آمریکا» نیست؛ هیچ ارتباطی با «احیای هژمونی آمریکا» ندارد؛ «خیانتی به کل جهان» نمی‌باشد؛ و… و مگر مذاکره‌ی حماس با اسرائیل و نجات ملت فلسطین از نابودی، خیانت به آرمان فلسطین و کل جهان محسوب می‌شود!؟

۸)مذاکره، برطرف کننده موانع خارجی رشد و توسعه‌ی کشورها است، نه حلال مشکلات آن‌ها؛ و با آن «مشکلات کشورها یکباره رنگ نمی‌بازند!»، از آن رو که مذاکره، هموارکننده راه توسعه و از بین برنده‌ی موانع پیشرفت کشورها و زمینه‌ساز تعاملات واقعی و سازنده است؛ و این ملت‌ها هستند که باید خود مشکلات خویش را حل کنند؛ «امتیاز ارزشمند و مؤثر در حل مشکلات» را هم به کسی اهداء نمی‌کنند، بلکه باید آن را در مذاکره کسب نمود؛

۹)مذاکره با آمریکا،‌ داشته‌های ایران را بر باد نخواهد داد؛ بلکه این هنر مذاکره است که باید آن‌ها را حفظ کند.

۱۰)بدون پذیرشِ اصل مذاکره، هیچ راهی برای خروج دائمی از بحران‌ها وجود ندارد.

* تحلیلگر سیاست خارجی


منبع: آرمان امروز
سرویس: سیاسی
کلید واژگان: ایران امریکا / مذاکره غیر مستقیم / مذاکره مستقیم با امریکا / نصرت الله تاجیک