نورنیوز https://nournews.ir/n/208320
کد خبر: 208320
24 دی 1403
نورنیوز از ادبیات سیاسی مقامات ارشد دولت چهاردهم گزارش می‌دهد

آشتی با غائبان انتخابات، چطور ممکن می‌شود؟


زبان پزشکیان به زبان الگوی "حکمرانی خوب" شباهت زیادی دارد چراکه با صمیمیتی بیرون از تکلّف‌های بوروکراتیک و پروتکلی، مشکلات را روایت می‌کند. اما شهروندان خوش دارند از زبان صمیمی و صادقانه‌ی رئیس‌جمهور‌شان، یک برنامه‌ی عملی و اجرایی و ایجابی بشنوند. زبان "حکمرانی خوب"، زبانی شفاف و صادق و در عین حال مقتدر و روشنگر و امیدبخش و مسئولانه است.

نورنیوز- گروه سیاسی: سخنان معاون اول رئیس جمهور در باب ضرورت توجه به آن 50 درصدی از مردم ایران که مشخصا در انتخابات اخیر ریاست جمهوری رأی ندادند، هرچند تکراری به نظر می‌آید اما در حکم یک هشدار فصلی است تا درمان و علاج نقیصه‌ای خطرآفرین در ساختار سیاسی نظام، مشمول فراموشی و مرور زمان نشود. محمدرضا عارف، دیروز وقتی با همتایان خود در قوای مقننه و قضاییه جلسه‌ای مشترک گذاشته بود گفت:« باید به دنبال جذب ۵۰ درصدی که آگاهانه پای صندوق‌های رای نیامدند باشیم.» پیش از این، مسعود پزشکیان نیز در چند نوبت، آمار 50 درصدی غایبان انتخابات را به رخ کشیده و خواستار تأمل درباره‌ی علل و عوامل این نقیصه شده بود.

اکنون یادآوری همان سخن توسط معاون اول رئیس جمهور، می‌تواند نشانه‌ای باشد براینکه دولت چهاردهم، ترمیم شکاف دولت-ملت را پروژه‌ای اولویت‌دار می‌داند و حرکت به سمت "حکمرانی مردم‌مدار" را در برنامه‌ی اقدام خود گنجانده است. گواینکه ترمیم این نقیصه، از سال‌ها پیش مورد توجه نهادهای تصمیم‌ساز و راهبردی نظام بوده است.

به نظر می‌رسد جذب آن بدنه‌ی 50 درصدی از غایبان در انتخابات اخیر، به همان اندازه که ضروری است آسان نیست. اهالی رسانه، ضرب المثل رایجی در حوزه‌ی فعالیت حرفه‌ای خود دارند به این مضمون که "مخاطبان یک رسانه، یکی یکی اضافه می‌شوند اما هزار هزار ریزش می‌کنند." با الهام از چنین استعاره ای باید گفت شهروندان یک نظام سیاسی، برای پیوستن به اردوگاه حامیان آن نظام، بسیار سختگیرانه عمل می‌کنند.

به تعبیر بهتر، فرایند جذب هوادار، به لحاظ روانی و روان‌شناختی، بارها دشوارتر از فرایند دفع است. به این اعتبار، هدف جذب 50 درصدی غایبان انتخابات، بسیار بلندپروازانه و چه بسا غیر واقع‌بینانه به نظر می‌رسد. چه بسا اگر عزم یک دولت برای پر کردن شکاف دولت – ملت، به خوبی طراحی و به درستی و دقت اجرایی هم شود، بعد از یک بازه‌ی زمانی قابل توجه، فقط کسری از این غائبان به صف مشارکت کنندگان خواهند پیوست.

با اینهمه، به رغم دشواری کار، باید چنین فرایندی هرچه زودتر شروع شود. چیزی که می‌تواند این روند را تسریع کند تقویت عنصر مردم‌مداری در یک نظام است. از سوی دیگر، تحقق مردم‌مداری منوط به تن دادن حکومت به مجموعه‎ای از شاخص‌های متنوع است که ذیل مفهوم "حکمرانی خوب" طبقه‌بندی می‌شوند. حکمرانی خوب، مردم‌داری را فقط در ساحت مشارکت سیاسی و انتخاباتی خلاصه نمی‌کند بلکه ملزومات و پیش‌نیازهای دیگری را هم برای آن در نظر می‌گیرد.

به این اعتبار، حکمرانی خوب، چیزی فراتر از توسعه‌ی سیاسی یا رشد اقتصادی یا گشایش‌های اجتماعی و فرهنگی است. عاملی که می‌تواند انگیزه‌ی شهروندان را برای جذب و ادغام در نظم سیاسی مسلط و حاکم تقویت کند "حکمرانی خوب" با تمام شاخص‌های چندگانه‌اش است.

به این اعتبار، هردولتی برای تقویت مشروعیت اجتماعی و سیاسی‌اش، ناگزیر از قبول الگوی "حکمرانی خوب" است. تجربه‌ها‌ی تاریخی نشان داده‌اند که گشایش‌های مقطعی در حوزه‌ی سیاست، نمی‌توانند شهروندان را به طور پایدار، در صحنه‌ی مشارکت نگاه دارند. علاج شکاف دولت – ملت در تمام نظام‌های سیاسی، اجرای سرمشق "حکمرانی خوب" با تمام مؤلفه‌ها و شاخص‌هایش است.

حکمرانی خوب، آسان‌ترین و اقتصادی‌ترین مسیر برای تقویت مردم‌داری است. به تعبیر صاحب‌نظران دانش سیاست، حکمرانی خوب، خواستار تغییر نقش و کارکرد دولت است و می‌خواهد نهاد قدرت را از مالک مطلق و کارفرمای بی‌رقیب و انحصاری جامعه، به یک تنظیم‌گر صرف تبدیل کند و قدرت بخش خصوصی و نیز جامعه‌ی مدنی را به آنان برگرداند. این سرمشق نوپدید حکمرانی که مشخصا از اوایل دهه‌ی 90 میلادی، رواج و گسترش یافت،‌ مخالف اقتدار دولت‌ها نیست و حتی شرط حکمرانی خوب را وجود "دولت خوب" می‌داند.

اما در عین حال، وظایفی جدید برای دولت درنظر می‌گیرد. شفافیت، پاسخگویی، کارآمدی، فسادستیزی، توسعه‌گرایی مشهود، توافق‌سازی و وفاق‌گرایی میان دیدگاه‌های متکثر جامعه، حذف نابرابری‌های قانونی و شبه قانونی، از مهم‌ترین شاخص‌های حکمرانی خوب به شمار می‌آید.

مادام که یک نظام سیاسی، نتواند چنین شاخص‌هایی را عملا محقق کند، در تقویت سرمایه‌ی اجتماعی توفیقی نخواهد یافت. به بیان دیگر،‌ اگر دولتی برای کارآمدی و اثرگذاری خود، برای توسعه‌گرایی مشهود خود، برای فسادستیزی خود، برای شفافیت و پاسخگویی و قانون‌گرایی خود، برای مبارزه‌ی هوشمندانه‌اش با اشکال مختلف نابرابری و تبعیض، برای به رسمیت شناختن سبک‌های متنوع زندگی، کارنامه‌ی ملموسی نداشته باشد، قادر نیست حتی یک درصد از غایبان مشارکت انتخاباتی را جذب کند.

هوش جمعی شهروندان برای تشخیص چنین کارنامه‌ای بسیار تواناست و می‌تواند در ورای تبلیغات دولتی یا ضدتبلیغ‌های مخالفان دولت، حقایق را به خوبی دریابد و قضاوت کند.

این یک آرمان ملی است که انتخاباتی با بیشترین درصد ممکن از مشارکت‌کنندگان برگزار شود. کاش آرزوی پزشکیان و عارف،‌ هرچه زودتر محقق می‌شد و آن 50 درصدی که در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم غایب بودند آرام آرام متقاعد شوند و به صف زائران صندوق‌های آینده بپیوندند. اما صرفنظر از آرزوها، باید به این واقعیت عینی توجه کرد که آیا دولت وفاق می‌تواند به سمت سرمشق "حکمرانی خوب" با همه‌ی مؤلفه‌ها و شاخص‌هایش تغییر جهت دهد و الزامات یک حکومت مردم‌مدار را با تمام سختی‌ها و دشواری‌هایش، ‌بیش از پیش محقق نماید؟ آیا پزشکیان می‌تواند مثلا در کنار شفافیتی که دارد و از "گم شدن روزانه 20 میلیون لیتر سوخت" در کشور حرف می‌زند‌ از برنامه‌ی عملی و عاجل دولت برای مقابله با این معضل هم خبر بدهد؟ حکمرانی خوب به همان اندازه که نیازمند شفافیت و پاسخگویی است به اقتدار در طراحی و اجرای برنامه‌های مؤثر هم نیاز دارد.

کامیابی‌ها و توفیقات دولت چهاردهم در همین مدت کمتر از 6 ماه، چشمگیر و قابل تفاخر است اما نمی‌توان از برخی رویدادهای مأیوس‌کننده و زیان‌بار که عامل فرسایش سرمایه‌ی اجتماعی است غفلت کرد. گزارش دادن مسئولان از ناترازی‌های گوناگون در عرصه‌های اقتصادی و زیرساختی و معیشتی، اگر با نسخه‌ها و نقشه‌های هوشمندانه و کارآمد همراه نشوند، به احتمال زیاد در ذهن جمعی ایرانیان، به عنوان بهانه‌تراشی تأویل خواهد شد؛ ضمن اینکه خوراک مناسبی در اختیار رقیبان سرسخت قرار می‌دهد که از هیچ ابزاری برای لطمه زدن به دولت وفاق فروگذار نمی‌کند.

زبان پزشکیان به زبان الگوی "حکمرانی خوب" شباهت زیادی دارد چراکه با صمیمیتی بیرون از تکلّف‌های بوروکراتیک و پروتکلی، مشکلات را روایت می‌کند. با اینحال، شهروندان خوش دارند از زبان صمیمی و سلیس و صادقانه‌ی رئیس‌جمهور منتخب‌شان، طول و عرض یک برنامه‌ی عملی و اجرایی و ایجابی را هم بشنوند. زبان "حکمرانی خوب"، زبانی شفاف و صادق و در عین حال مقتدر و روشنگر و امیدبخش و مسئولانه است.

تحولات تاریخی و نیز اتفاقات اخیر منطقه نشان می‎دهد که مهم‌ترین و فوریتی‌ترین نیاز ما، روی آوردن به الگوی حکمرانی خوب است. این الگوی کارآمد و ایمنی‌بخش، مولودی بسیار پربرکت می‌زاید به نام سرمایه‌ی اجتماعی. گرایش به سمت حکمرانی خوب، نوع دیگری از مردم‌مداری را اقتضا می‌کند؛ چیزی که به توده‌های گرفتار، هم آرامش و لبخند و صمیمیت می بخشد و هم امیدواری واقع بینانه. مسعود پزشکیان در کارنامه‌ی تقریبا 6 ماهه‌ی ریاست جمهوری‌اش،‌نشان داده که ظرفیت اینگونه از حکمرانی را دارد. آنچه این موضوع را می‌تواند نزد مردم باورپذیر کند، استفاده از زبانی مسئولانه‌تر و مقتدرانه‌تر و برنامه‌گراتر است. 


منبع: نورنیوز
سرویس: سیاسی
کلید واژگان: مسعود پزشکیان / حکمرانی خوب / ادبیات سیاسی دولت چهاردهم / غائبان انتخابات / گزارش ناترازی‌ها / مردم‌مداری