نورنیوز https://nournews.ir/n/173583
کد خبر: 173583
28 اردیبهشت 1403
نورنیوز در روز بزرگداشت خیام، از ویژگی‌‌‌‌های فکر و شخصیت او گزارش‌‌ می‌دهد

شیخ در جست و جوی شادی


تمدن اسلامی در اوج شکوفایی اش، نه تنها به دگراندیشان و آزداندیشانی از جنس خیام تعرضی نمی کرد بلکه در عالی ترین مراکز علمی، منبر و موضعی در اختیارشان‌‌ می‌گذاشت تا آنچه را یافته و جسته اند در حلقه‌‌‌‌های دانشمندان مطرح و از آن دفاع کنند.

نورنیوز - گروه فرهنگی: سال 1341 است؛ همان سالی که زلزله مهیب بوئین زهرا، 12 هزار نفر را به کام مرگ کشاند و بسیاری دیگر را آواره کرد. 3 جوان خوش پوش تهرانی با سروشکلی امروزین به دیدار حکیم رفته اند. صحن خانه قدیمی که در کوچه‌‌‌‌‌ای تنگ در محلات قدیمی قزوین قرار دارد مملو از آمد و شد مردمی است که به دیدار صاحبخانه آمده اند تا برای کمک به زلزله زدگان کسب تکلیف کنند. حوالی ظهر، خانه خلوت‌‌ می‌شود. داریوش شایگان، یکی از آن 3 جوان خوش پوش که فارغ از ماجرای زلزله، با دوستانش به محضر قزوینی آمده خاطره این دیدار شگفت انگیز به شیرین ترین شکل روایت‌‌ می‌کند:« برایمان در قاب‌‌‌‌های کوچک چلوکباب آوردند. و سپس حکیم دربره موضوع‌‌‌‌های گوناگون سخن آغاز کرد. کسی موضوع عرفان را پیش کشید. همگی منتظر بودیم که او به بزرگان عرفاننن نظری یا فلسفه اشاره کند. اما در میان شگفتی همگان، وی یکی از حاشیه‌‌‌‌‌ای ترین و شاید مهجورترین متفکران سراسر سنت اسلامی را به میان آورد، عمر خیام. در سراسر عمرم هرگز چنان ستایش پرشوری درباره متفکر – شاعری چنین قالب ناپذیر، آن هم از دهان یک مرجع رسمی و از آن عجیب تر درباره موضوعی که برای اکثر متفکران اسلامی ممنوع شمرده‌‌ می‌شود، نشنیده بودم. نه تنها با شوق و شیفتگی از تهور اندیشه‌‌‌‌‌ای که فلسفه و  کلام را عنان بر عنان رد و روانه‌‌ می‌کرد تجلیل‌‌ می‌نمود، بلکه بی هیچ احتیاطی آزادگی او را‌‌ می‌ستود و افزود که خیام آزادترین، آزاده ترین، و والاقدرترین کس در تمام تفکر اسلامی است.»  (زیر آسمان‌‌‌‌های جهان، داریوش شایگان، نشر فرزان روز، چاپ اول 1374، ص 72). روحانی خیامی ما در این خاطره، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی است که از بزرگ ترین فیلسوفان و حکیمان متاخر ایران است و در فلسفه اسلامی معاصر جزو نوادر و نوابغ ماندگار به شمار‌‌ می‌آید.

حکیم عمر خیام نیشابوری، در ریاضیات و نجوم جزو 3 چهره اصلی، و در شعر و ادبیات جزو 6 چهره شاخص علم و فرهنگ در تاریخ اسلام است. این متفکر قرن پنجمی در روزگاری که به دوران طلایی تمدن و فرهنگ اسلامی مشهور است طلایه دار علم و ادب بود و در هم افزایی و همکاری با سلجوقیان و وزیر دانشمندشان خواجه نظام الملک طوسی، یادگارهای ماندگاری در نجوم و ریاضیات به جای گذاشت. هرچند در تاریخ فرهنگ ایران، تا مدت‌‌‌‌های دراز سیمای علمی او بر چهره ادبی اش برتری داشت اما نگرش‌‌‌‌های فلسفی اش در قالب رباعیات او نزد اندیشمندان همواره محل توجه بوده است.

چیزی که خیام را در سنت فلسفی و ادبی ایران نام آور‌‌ می‌کند، اقبال به زندگی این جهانی و قدر دانستن عمر کوتاه است. به خلاف درک رایج در غرب، نگرش خیام بیش از آنکه طغیان علیه زندگی اخروی باشد ستایش زندگی زمینی و پاس داشتن این موهبت بزرگ است. به این اعتبار، در روزگاری از تاریخ تمدن اسلامی، که برخی جریان‌‌‌‌های دینی و فلسفی در انکار زندگی این جهانی‌‌ می‌کوشیدند خیام بر استفاده از فرصت کوتاه عمر تاکید‌‌ می‌کرد و به عنوان آموزگار زندگی واقع بینانه، مردم را به ناپایداری جهان گذران آگاه‌‌ می‌کرد. زیستن در لحظه که امروز، شاه کلید توصیه‌‌‌‌های علمای اخلاق و روانشناسی برای یک زندگی آرام و خالی از اضظراب است، پیام غایی خیام برای مخاطبان است.

افزون بر این،  ریاضیدان و ستاره شناس بزرگ، در دانش و فرزانگی به چنان مرتبتی رسیده بود که حاصلش فروتنی در برابر عظمت آفرینش بود. او با چنان جایگاه عظیمی در علم، خود را از فهم اسرار جهان عاجز‌‌ می‌دید و این، کمال تواضع علمی کسی است که در روزگار خود مرزهای دانش و آگاهی را جابجا کرده بود و حتی امروز هم یافته‌‌‌ها و ساخته‌‌‌‌های علمی اش اسباب حیرت دانشمندان است. به این اعتبار، خیام انسان‌‌‌ها را نه به طغیان علیه آفرینش بلکه به فروتنی در برابر جهان دعوت‌‌ می‌کند. خیام، نسخه‌‌‌‌‌ای برای زندگی فروتنانه است.

ساختن بنایی از فلسفه حیات، که یک ستونش پاسداشت زندگی این جهانی و ستون دیگرش ترویج فروتنی و نقص دانایی انسان است، پروژه‌‌‌‌‌ای آسان برای کسی نیست که در نیشابور قرن پنجم، کانون فعالیت علمای مختلف اسلامی، زندگی‌‌ می‌کند. خیام با شجاعت و آزادمنشی و آزادگی بی بدیلی، خلاف مسیری گام‌‌ می‌زد که سکه رایج بود. در تاریخ فرهنگ اسلامی، افراد زیادی را‌‌ می‌توان پیدا کرد که دیدگاه هایی خارق اجماع و خلاف جریان رایج داشته اند اما در میان آنها بی باک ترین و آزاده ترین فرد خیام است. به این اعتبار آزادمنشی و آزداندیشی، ویژگی بارز دیگری در اوست. توجه به این نکته در همین جا ضروری است که تمدن اسلامی در اوج شکوفایی اش، نه تنها به دگراندیشان و آزداندیشانی از جنس خیام تعرضی نمی کرد بلکه در عالی ترین مراکز علمی، منبر و موضعی در اختیارشان‌‌ می‌گذاشت تا آنچه را یافته و جسته اند در حلقه‌‌‌‌های دانشمندان مطرح و از آن دفاع کنند.

خیام، چه بسا نامدارترین چهره ادبی ایران در جهان باشد. نام او بارها بیشتر از فردوسی و مولانا و حافظ و سعدی برای جهانیان شناخته شده است. نمی توان با قاطعیت حکم کرد که درک غربیان از خیام چقدر با واقعیت شخصیت او منطبق است. شاید در این زمینه، مقادیری اغراق و مبالغه هم وجود داشته باشد. اما هرچه هست جهانیان، خیام را فیلسوفی دانشمند‌‌ می‌دانند که پیامی بی رقیب و سخنی شنیدنی برای زندگی دارد. این فیلسوف – شاعر بزرگ، اگر آیینه تمام نمای فرهنگ و فکر ایرانی-اسلامی هم نباشد دست کم مثل قطعه‌‌‌‌‌ای اصلی در تابلوی خاتم کاری فرهنگ ماست، جزئی اساسی و غیرقابل انکار که قابل حذف نیست و جریان بزرگی را در جهان فکر شرقی-ایرانی-اسلامی نمایندگی‌‌ می‌کند.   


منبع: نورنیوز
سرویس: فرهنگی
کلید واژگان: شاعر / ریاضیدان / خیام / رباعیات / شادمانی / منجم / جهان ناپایدار / ستاره شناس / فروتنی