یک کارشناس حوزه آب گفت: بارگذاریها باید برداشته شوند تا آبخوانها حفظ شوند، باید بخش کشاورزی حذف و صنعت و گردشگری توسعه داده شود که بسیار کممصرف هستند و در کنار آن واردات مواد غذایی کنار هم بارگذاری کم انجام شود، ولی در هر حال به طور خوشبینانه 40 درصد آسیبی که به جغرافیای ایران وارد شده قابل بازگشت نیست.
نورنیوز-گروهاقتصاد: داریوش مختاری درباره حفر چاه و تاثیر آن بر تشدید مشکلات آبهای زیرزمینی اظهار داشت: تا سال ۱۲۹۹ فناوریهای ما بیشتر در حد برداشت آب از قنات بوده است و آب شهرها، روستاها و کشاورزی؛ از قنات، چشمه و رودخانهها تامین میشد یعنی انتقال آب ساده بود و در حد محلی بندهایی میساختند و آب را انتقال میدادند. مثلا روی رود کر ۱۲ بند سنتی داریم، به این ترتیب که سطح آب را بالا میآوردند و به داخل شبکه آبیاری سنتی منحرف میکردند، یعنی در تامین آب کشاورزی، شهرها و روستاها فناوری پمپ نداشتیم و همه چیز بر اساس نیروی ثقلی و وزنی بود؛ تا اینکه فناوری پمپ در دهه ۱۳۱۰ وارد کشور شد و دهه ۳۰ و ۴۰ تا دهه ۵۰ نیز گسترش یافت و در این سه دهه تعداد چاههای حفاری شده به ۲۰۰ هزار حلقه رسید.
به گزارش ایلنا، وی ادامه داد: در دهه ۶۰ و ۷۰ سالانه به طور میانگین تقریبا هر سال ۱۰۰ هزار حلقه و اکنون به یک میلیون حلقه چاه رسیدهایم که از این تعداد حدود ۴۰۰ هزار حلقه کمبازده و غیرمجاز و ۶۰۰ هزار حلقه چاه هم فعال اعم از عمیق، نیمهعمیق و سطحی هستند.
وی خاطرنشان کرد: اکنون اگر اقدامات یاد شده را به صورت بسته سیاستی در ظرف توسعه نگاه کنیم از دهه ۶۰ نیز به کشاورزی متکی شدیم و اتکا به کشاورزی به معنای بهرهبرداری بیشتر از آبخوانها بوده است و نگاه خودکفایی و تشویق به کشت گندم به افزایش تقاضا برای حفر چاه دامن زد، یعنی این گفتمان در دهه ۶۰ حاکم شد و در دوره احمدینژاد نیز شدت یافت یعنی تولید ۱۴ میلیون تن گندم در کشور جزء افتخارات و عملکرد مثبت دولت مطرح شد و این در حالی است که با وجود اضافه شدن این کشت همچنان هر سال به طور میانگین ۷ میلیون تن وارد میشود.
وی بیان داشت: ما برای اهدافی کوتاه و گذرا به آبخوانها فشار وارد کردیم و اکنون نیز با احداث سدهای زیاد تعادل در آبخوانها را هم بهم میزنیم یعنی در پاییندست ایجاد معضل میکنیم، هم رودخانهها را خشکاندیم و هم اینکه سطح آب چاهها را که با منابع آب رودخانهها ارتباط داشته کاهش دادیم و ناچار شدیم چاهها را عمیقتر حفر کنیم که نمونه آن در مثلا اصفهان و مرودشت که از جمله بحرانیترین دشتها از نظر فرونشست هستند و به این ترتیب در نتیجه انبوهی از سیاستهای نادرست شتابزده کاری با آبخوانها کردیم که امروز درمان سخت شده است.
این کارشناس حوزه آب گفت: درحال حاضر به اینجا رسیدیم که تعداد چاهها را مرتب افزایش و ۳۰ درصد جامعه کشاورزی را به چاه وابسته کردیم و امروز اگر از دید واقعگرایانه به ماجرا نگاه کنیم اینکه در برخی مناطق مثل اصفهان و فلات مرکزی بارگذاری سنگینی داشتهایم که مستعد بیابان شدن هستند و درواقع حوضه آبریز فلات مرکزی بحرانیترین وضعیت را در کل کشور دارد.
وی تصریح کرد:الان یک راهکار بازنگری در مدیریت منابع آب سطحی است یعنی از این طریق میتوانیم رودخانهها را به شادابی پیشین بازگردانیم، در حال حاضر از دید فیزیکی سفرهها و آبخوانهایی که آسیب دیدهاند و با فرونشست مواجه میشوند زیرا وقتی سفره افت کرد به این معناست که آبخوان را تخریب و از دست دادهایم و تنها در گذر زمان با بارشها و طی چند صد سال و با کنترل سیلاب میتوانیم درمان کنیم.