نورنیوز ـ گروه بینالملل: چند روز پیش رسانههای جهان با افشاگری روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در مورد اجلاس محرمانه امنیتی شرمالشیخ روبهرو شدند که در ماه مارس سال جاری میلادی برگزار شده بود.
گزارش این روزنامه از آن حکایت داشت که به جز کویت و عمان، سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نمایندگانی به این اجلاس محرمانه با رژیم صهیونیستی گسیل داشته بودند.
بنابر این گزارش؛ موضوع اصلی این جلسه محرمانه، پیشرفتهای موشکی ایران بوده است. اما سؤال اساسی این است که تحولات منطقه پس از اجلاس شرمالشیخ چگونه رقم خواهد خورد؟
در این خصوص؛ گفتگویی داشتیم با دکتر «سلمان رضوی» پژوهشگر حوزه مطالعات غرب آسیا که مشروح آن در زیر خواهد آمد:
نورنیوز: به نظر شما دلیل برگزاری نشست شرمالشیخ چه بوده و چرا در این مقطع رونمایی شده است؟ با توجه به اینکه موضوع محوری بحث در این اجلاس قدرت موشکی ایران بوده است، اساساً پیشرفتهای موشکی ایران چه تأثیری بر روابط رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای منطقه داشته است؟
سلمان رضوی: همان طور که اشاره کردید این نشست تقریباً برای سه الی چهار ماه پیش است ولی روزنامه وال استریت ژورنال به تازگی آن را علنی نمود. در این خصوص میتوان به چند نکته اشاره نمود:
نکته اول در باب تعدد نشستهایی است که ما شاهد آن هستیم. ظاهراً این نشستها منجر به برگزاری نشست نقب در فلسطین اشغالی شد و برخی از کشورهای عربی مانند مصر، بحرین، امارات، مراکش به همراه آمریکا و رژیم صهیونیستی در این نشست حضور داشتند. در آنجا روابط بین برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی علنی بود و البته این نشست در میانه اعتراضات فلسطینیان برگزار شده بود و همین مسئله نیز باعث شد که نسبت به آن اعترضاتی نیز صورت بگیرد.
از طرف دیگر نیز رژیم صهیونیستی در صدد سوء استفاده از این وضعیت برآمده است. به زعم آمریکاییها انبار موشکی ایران در بین کشورهای غرب آسیا رتبه نخست را دارد و قدرت پهبادی ایران باعث شده تا ژنرال مکنزی فرمانده سنتکام بگوید که ایران در حال به چالش کشیدن نیروی هوایی آمریکا در منطقه است که از جنگ کره تا الان سابقه نداشته است. مجموع این قضایا باعث شد تا صهیونیستها با سوء استفاده از این وضعیت به سمت مقابله با ایران در قالب تشکیل یک سازمان یا اتحادیه بروند و الان بحث ناتوی خاورمیانه را مطرح میکنند که ادامه همان ناتوی عربی است و البته اسم آن ر ا خاورمیانه گذاشتند تا رژیم صهیونیستی را هم در آن وارد کنند.
نشست شرم الشیخ نیز ظاهراً در همین راستا برگزار شد و رژیم صهیونیستی و کشورهای مرتجع عربی به دنبال این بودند که به زعم خود بتوانند علیه ظرفیت نظامی ایران موضع گیری کنند یا اقدام عملی انجام دهند.
نورنیوز: نظر شما در خصوص طرح موسوم به ناتوی خاورمیانه چیست و نقش مقامات اردنی و مصری را به عنوان مطرح کننده این اصطلاح در رسانهها چگونه ارزیابی میکنید؟
سلمان رضوی: طبیعتاً نقش هر کدام از این کشورها در این طرح در حد و اندازه ظرفیت اقتصادی، نظامی و اجتماعی آنهاست. اردن هرچند که این اصطلاح را به کار برده ولی طبیعتاً نه جایگاه سیاسی-اجتماعی مصر را در منطقه دارد و نه جایگاه اقتصادی عربستان را. بیشتر به نظر میرسد که اردن تابع و پیرو این کشورها است. به نظر من مهم عربستان و مصر هستند. حتی در بین دیگر کشورها این ترس وجود دارد که این ناتوی خاورمیانه باعث شود که عربستان بر این کشورها سیطره پیدا کند. طبیعتاً مصر، هم با توجه به جمعیت، سابقه سیاسی و دیپلماسی منطقهای جهانی خویش اگر این سازمان تشکیل شود یکی از پایههای اساسی آن خواهد بود و در کنار آن هم رژیم صهیونیستی در صورت تشکیل این سازمان از آن سود خواهد برد اما به نظر من این ناتوی خاورمیانهای به دلیل مشکلات عدیده که بین این کشورها هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت.
نور نیوز: الان با توجه به اجلاس شرمالشیخ و تحولات اخیر حوزه خلیج فارس و نیز تلاشهای صورت گرفته برای شکلگیری سازمانی به نام ناتوی خاورمیانه و مسائل این چنینی، آینده غرب آسیا و به تبع آن رژیم صهیونیستی را چگونه میبینید؟
سلمان رضوی: طبیعتاً تحولات منطقهای بر هر کدام از بازیگران سیاسی این منطقه مؤثر است اما به نظرم برای رژیم صهیونیستی مهمتر از تحولات منطقهای تحولات داخلی خودش است. مؤسسه INSS اخیراً گزارشی راهبردی را منتشر نمود که در آن سه چالش اساسی برای رژیم صهیونیستی به تصویر کشیده شده است. یکی از این چالشها خارجی و مربوط به جبهه شمال یا همان جبهه مقاومت اعم از حزب الله، ایران و سایر گروههای عضو محور مقاومت است. دو چالش دیگر مربوط به مشکلات داخلی این رژیم در اراضی اشغالی 1948م و چالش فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی است. یعنی رژیم صهیونیستی بیش از این که با چالش منطقهای مواجه باشد از درون مشکل دارد و با جامعه فلسطینی 2 میلیون نفری اراضی 1948م که حاضر نیست هنوز آنها را به صورت برابر با خود و سایر یهودیان بپذیرد.
دومین مشکل رژیم صهیونیستی فلسطینیهای ساکن اراضی 1967م یعنی ساکنان اصلی کرانه باختری و نوار غزه هستند. نوار غزهای که به زعم آنها تبدیل به یک حزب الله لبنان جدید شده است و کرانه باختری که اخیراً مبارزین آن توانسته بودند به ویژه در منطقه جنین یک توازن وحشتی را در فلسطین اشغالی ایحاد کنند.
در واقع؛ بخشی از آینده رژیم صهیونیستی مرتبط با مسائل منطقه است و این رژیم سعی میکند با مشغول نمودن خود به مسائلی مانند ایران، مسائل هستهای آن و مسئله شکلگیری ناتوی خاورمیانه و امثال آن بر مشکلات داخلی خود سرپوش بگذارد وگرنه به نظر من چالش اساسی این رژیم در داخل است و افراد متعددی این مسئله را هشدار دادهاند از جمله شخص نفتالی بنت که این مسئله را گوشزد کرد و گفت که نسبت به آینده اسرائیل نگران است.
آینده اسرائیل از جنبه داخلی و در خصوص متدینینی که در حال افزایش جمعیت هستند و تا حد زیادی لائیکها را قبول ندارند و لائیکهایی که هم اکثریت دارند و هم حکومت و اقتصاد در دست آنها است، موجب نگرانی مقامات صهیونیست شده است. با افزایش جمعیت مذهبیها بر مشکلات داخلی رژیم صهیونیستی افزوده خواهد شد و طبیعتاً آینده رژیم صهیونیستی در گرو حل مشکلات لاینحل داخلی است که بعید به نظر میرسد بتواند آنها در داخل کند.
نورنیوز: همان طور که میدانید یکی از مهمترین تحولات اخیر حوزه خلیج فارس اتفاقی بود که در بحرین با صدور بیانیه اخیر جمعیت الوفاق در این کشور در محکومیت روابط رژیم آل خلیفه با رژیم صهیونیستی رقم خورد. ارزیابی شما در این خصوص چیست و تأثیر آن را بر کشورهای حاشیه خلیج فارس و روابط آنها با رژیم صهیونیستی چگونه میبینید؟
سلمان رضوی: همان طور که اشاره کردید روابط این کشورها از جمله بحرین با رژیم صهیونیستی از سالها پیش به شکل غیر علنی شروع شده و استمرار داشته است. چیزی که در قالب توافق ابراهیم اعلام شد در حقیقت آشکارسازی روابط بود نه عادیسازی، چرا که روابط بین این کشورها و رژیم صهیونیستی عادی بود اما آشکار نبود. با این توافق این روابط با برخی کشورها مانند بحرین و امارات آشکار شد.
در این میان کشور بحرین به دلیل این که از یک جمعیت اندکی برخوردار است و از طرفی در این کشور اقلیت سنی بر اکثریت شیعه حاکم است و پشتوانه حاکمیتی رژیم آل خلیفه هم در حقیقت قدرت و سیطره عربستان بر این کشور است، مجموع این عوامل باعث شده که رژیم بحرین یک مقداری با مشکلات ظاهراً کمتر به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی حرکت کند و حتی متأسفانه به سمت افزایش روابط نظامی-امنیتی با این رژیم برود که این مسئله یک زنگ خطر برای منطقه محسوب میشود.
البته جمهوری اسلامی ایران به این کشورها تذکر و هشدارهای لازم را داده است و طبیعتاً بایستی با شرایط جدید تذکر و هشدارهای دیگری هم به این کشورها بدهیم. به هر صورت رژیم آل خلیفه و کشور امارات به دنبال گسترش روابط با رژیم هستند و البته رژیم حاکم بر بحرین از بعد امنیتی-نظامی نیز به دنبال گسترش روابط با صهیونیستها است.
نورنیوز: گسترش روابط در بعد امنیتی-نظامی چه تأثیری بر انقلاب کشور بحرین خواهد گذاشت و آیا احیاناً به رسمیت شناختن کامل رژیم صهیونیستی توسط آل خلیفه یا برقراری روابط گستردهتر باعث نخواهد شد که انقلاب بحرین رادیکالیزه شود و از جانب دیگر رژیم صهیونیستی بحرین را به پایگاه خویش در خلیج فارس تبدیل نماید؟
سلمان رضوی: اگر ما این شرایط را با شرایط قبل از انقلاب ایران و ارتباطاتی که شاه ایران با رژیم صهیونیستی داشت و هشدارهایی که حضرت امام(ره) آن موقع به شاه داده بود مبنی بر این که اختیار مملکت را در دست رژیم صهیونیستی نگذارید، اتفاقاً یکی از نکات تحریکآمیز و تجمیعکننده جمعیت معترض علیه شاه در دوره قبل از انقلاب همین موضوع روابط رژیم شاه با رژیم صهیونیستی بود.
به نظر میرسد که این موضوع الان در بحرین در حال تکرار شدن است و میتوان این گونه گفت که یکی از نقاط عطف در مسیر تشدید مبارزات مردمی علیه رژیم حاکم بر بحرین همین شروع و گسترش روابط با رژیم صهیو.نیستی خواهد بود و به نوعی میتوان گفت که این مسئله یک فرصتی است برای معترضین و مسلمانان بحرین تا بتوانند مجموع ظرفیتهای اعتراضی علیه رژیم حاکم را سازماندهی و مدیریت کنند که انشاءالله به نتیجهای که میخواهند برسد.
گفتگو از علی رحمانی