نورنیوز ـ گروه بینالملل: در پایان پنج روز مذاکرات نمایندگان ایران و گروه ۱+۴، طرفهای مختلف به پایتختهای خود بازگشتند تا چنانچه «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد، پس از مشورت و تصمیمگیری درباره موضوعات مطروحه در مذاکرات، اواخر هفته جاری مجددا به وین بازگردند.
مهمترین ویژگی دور جدید مذاکرات، کنش بیرمق سه کشور اروپایی از یکسو و برخورد فعال ایران از سوی دیگر بود که با ارائه دو سند پیشنهادی در خصوص «رفع تحریمها» و «فعالیتهای هستهای» نشان داد که با جدیت، اراده و آمادگی برای حصول به توافق خوب و بهرهگیری مناسب از زمان برای پیشبرد سازنده مذاکرات وارد وین شده است.
پیشنهادات عملیاتی و راهگشای ایران اما چنانچه در اظهارات مذاکرهکننده ارشد کشورمان آمده، چندان به مذاق اروپاییها خوش نیامده و با بهانهگیری سعی در انصراف هیئت ایرانی از پیگیری آن داشتهاند.
علی باقری جمعه شب پس از پایان نشست کمیسیون مشترک گفت: اینکه طرفهای اروپایی خیلی نسبت به برخی از پیشنهادهای ما رضایت نداشتند درست است، اما این پیشنهادها بر اساس مبانی مشترک بین دو طرف تدوین شده و لذا آنها اعتراضی نسبت به اینکه این پیشنهادها نامربوط است نداشتند؛ اما میگفتند با دیدگاههای ما انطباق ندارد.
در این میان؛ گرچه مقامات آمریکایی در اظهارات متعدد خود همچنان بازی تشدید فشار از طریق تهدید را ادامه می دهند اما آنچه مسلم است، کاخ سفید به دلایل متعدد نیاز مبرم به حصول یک توافق دارد و لذا به شدت از بیعملی و مواضع غیر سازنده و منفعلانه اروپاییها در قبال پیشنهادات ایران عصبانی است.
کاهش بیسابقه محبوبیت بایدن و تلاش تیم ترامپ برای تخریب دموکراتها و همچنین نگرانی آنها از کارنامه خالی از عملکرد در سیاست خارجی که میتواند موقعیت این حزب در انتخابات آتی را متزلزل کند، مهمترین دلایل کاخ سفید برای تاکید بر حصول توافق است.
به بیان دقیقتر؛ تیم بایدن نه تنها تحت فشار جمهوریخواهان مخالف توافق قرار دارد بلکه با کارشکنی جدی لابی صهیونیسم برای شدت عمل علیه برنامه هستهای ایران و جلوگیری از هرگونه پیشرفت در مذاکرات مواجه شده و از این رو انتظار دارد که سه کشور اروپایی با رویکردی فعال و تقسیم وظیفه، روند مذاکرات را به سمت یک توافق به پیش ببرند.
در مقابل اما؛ گزینه مطلوب اروپاییها از ابتدای امضاء برجام، همواره ایجاد محدودیتهای شدید در برنامه هستهای ایران بدون دادن امتیاز بوده و حتی بعد از امضاء برجام هم به بهانههای مختلف حاضر به ایجاد گشایش در همکاریهای اقتصادی با ایران نبودهاند.
بعد از خروج ترامپ از برجام و اجرای سیاست فشار حداکثری علیه ایران، اروپاییها در بهترین شرایط برای اجرای راهبرد خود قرار گرفتند، چنانچه از سویی با ارائه وعدههای دورغین، ایران را به تداوم محدودسازی فعالیتهای هستهای ترغیب کرده و از سوی دیگه به بهانه عدم امکان مقابله با سیاستهای ترامپ، هیچگونه همکاری اقتصادی و بانکی با ایران را فعال نکردند.
منابع دیپلماتیک غربی معتقدند که اروپا با رفتار غیر فعال خود در مذاکرات همچنان به دنبال احیاء شرایط گذشته است و تلاش میکند با اهرم افزایش فشار آمریکا به ایران، ضمن امتیازگیری از جمهوری اسلامی، هزینههای عدم اجرای تعهدات برجامی خود را به آمریکا منتقل کند.
در این میان مهارت و اشراف تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی که متنهای پیشنهادی ارائه شده را به صورت کاملا دقیق با استناد به توافقنامه برجام تدوین نموده عملا امکان بهانهگیری طرف غربی نسبت به خارج بودن متنهای جدید از اصول مورد توافق را نیز از آنان سلب نموده است.
بر این اساس؛ گرچه در ساعات اولیه پایان مذاکرات دور اول در وین، رسانههای غربی تلاش کردند مسیر شکل گرفته را به واسطه رویکرد ایران، مسیری ناامیدکننده به تصویر بکشند اما آنچه مسلم است و کاخ سفید نیز از آن عصبانی است اینکه انفعال سه کشور اروپایی عامل اصلی عدم پیشرفت مذاکرات تاکنون بوده و تصمیم آنها برای بازگشت به پایتختها نیز شاهدی بر این مدعاست.