نورنیوز ـ گروه بینالملل: عبدالله دوم پادشاه اردن که اخیرا به آمریکا سفر کرده بود، در مصاحبه با شبکه خبری سیانان گفته برنامه هستهای ایران بر اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تاثیر گذاشته و برنامه موشکهای بالستیک ایران پیشرفت چشمگیری داشته است.
او در این مصاحبه حملات راکتی و موشکی به پایگاههای آمریکایی در عراق، حملات موشکی یمنیها به سعودیها و حملات موشکی به رژیم صهیونیستی از لبنان و سوریه را به ایران نسبت داده است.
اینگونه مواضع از سوی پادشاه اردن در حالی اتخاذ شده است که اولا اردن به دنبال جلب حمایت اقتصادی آمریکاست چنانچه مجموع کمکهای مالی آمریکا به اردن در سال ۲۰۲۱ به ارزش ۸۴۵ دلار عنوان شده و در سفر اخیر عبدالله دوم به واشینگتن، اردن از امضای توافقنامهای با آمریکا برای دریافت بخش نخست کمک مالی به مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار خبر داد.
ثانیا اردن پس از دوران ترامپ امیدوار است که با بهرهگیری از تاکید بایدن بر اصل دو دولتی در قبال فلسطین و نیز برخی تعدیلهای صورت گرفته در روابط عربستان و آمریکا، به تقویت موقعیت خود در معادلات فلسطین دست یابد و از حاشیهای که در چهار سال اخیر به آن گرفتار شده بود به متن باز گردد.
تلاش اردن برای این نقش آفرینیها زمانی آشکارتر میشود که بخشی از مذاکرات پادشاه اردن در آمریکا با مقامات نظامی بوده است چنانچه او با تعدادی از فرماندهان ارشد آمریکا از جمله ژنرال «فرانک کنت مککنزی» فرمانده تروریستهای سنتکام و «ریچارد کلارک» فرمانده نیروهای عملیات ویژه آمریکا دیدار کرد.
همچنین «جان کربی» سخنگوی پنتاگون در حالی از تعطیلی سه پایگاه نظامی آمریکا در منطقه السیلیه قطر خبر داد که گزارشها حکایت از آن دارد که همه این تجهیزات به اردن منتقل شده است.
مجموع این تحولات از چند وجه قابل توجه است:
نخست؛ از سال 2011 تاکنون کانون بحران امنیتی علیه اردن، تحرکات گروههای تروریستی نظیر داعش بوده که توسط آمریکا تشکیل شده است. به عنوان نمونه در شرایطی که پایگاههای آمریکایی در اردن به آموزش تروریستها میپرداخت، «معاذ» خلبان اردنی در سال ۲۰۱۵ هنگامی که جنگندهاش به خاطر نقص فنی در «رقه» سقوط کرد، به اسارت داعش درآمد و تروریستها او را در قفسی آهنی گذاشته و او را به آتش کشیدند.
پیشروی داعش در حالی امنیت اردن را به مخاطره انداخته بود که برقرار کننده امنیت در منطقه نه آمریکا بلکه سوریه و متحدانش در جبهه مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران بودند که با بهرهگیری از توان دفاعی و موشکی شکست تروریستها را رقم زدند و مقامات اردن نیز اذعان کردند که رابطه با سوریه ضامن امنیت این کشور است.
دوم؛ رژیم صهیونیستی با دهها کلاهک هستهای و عدم همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهدید هستهای برای منطقه است نه جمهوری اسلامی که از یک سو بر اساس فتوای مرجعیت دینی ساخت و داشتن سلاح هستهای را حرام شرعی میداند و از سوی دیگر بیشترین همکاری را با آژانس داشته است. لذا اگر کشوری نگران تهدید هستهای است باید به جای گرفتار آمدن در آدرس غلط ایرانهراسی، برای برچیدن تهدید هستهای رژیم صهیونیستی گام بردارد.
سوم؛ تروریسم تحمیلی آمریکا به عراق و سوریه، موجب سیل میلیونها آواره از این کشورها به اردن بوده که هزینههای اقتصادی و امنیتی بسیاری برای این کشور رقم زد. پیروزیهای مقاومت با حمایت مستشاری ایران برقرار کننده امنیت در عراق و سوریه و بازگشت آوارگان این کشورها به خانههایشان بوده که هزینههای بسیاری را از دوش اردن برداشته است.
چهارم؛ در حالی که آمریکاییها در حمایت از رژیم صهیونیستی در چارچوب معامله قرن به دنبال واگذاری اراضی اردن به رژیم صهیونیستی و نیز جایگزین سعودی به جای اردن در تولیت مسجدالاقصی بودند، مقاومت فلسطین برآمده از حمایتهای ایران، موجب جلوگیری از اشغال اراضی اردن شد و طرح معامله قرن و واگذاری امور مسجدالاقصی به سعودی را ناکام گذاشت و اردن همچنان در این مسند باقی مانده است.
پنجم؛ کارنامه 20 سال اشغال افغانستان نشان میدهد که آمریکا نه ناجی که ریشه بحران است و دل بستن به کمکها و وعدههای آن در نهایت نابودی و گرفتار شدن در سرنوشتی نامعلوم است که میتواند برای سایر کشورهای دلبسته به حمایت آمریکا تکرار شود.
بر این اساس میتوان گفت؛ هر چند ملاحظات اردن در قبال آمریکا قابل درک است اما نکته آن است که آمریکایی که حتی توان اداره داخل کشورش را ندارد و امروز با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متعددی مواجه است و شکستهای زنجیرهای آن از افغانستان گرفته تا سوریه و عراق و ... بر همگان آشکار شده است قطعا نمیتواند ناجی قابل اعتمادی برای سایر کشورها باشد.
مقامات اردن به جای چشم داشتن به آمریکا میتوانند با حمایت از فلسطین و جریان مقاومت به عنوان مطالبه مردمی از حمایتهای مردم اردن برای حل مشکلات و دوام حکومتشان برخوردار شوند و با رفتار صادقانه و ارتباط فراگیر با جبهه مقاومت در تحقق امنیت پایدار در منطقه ایفای نقش داشته باشند، چنانکه ایران همواره بر همگرایی منطقهای تاکید و تمام توان و ظرفیت خویش را برای کمک به امنیت کشورهای منطقه به کار گرفته است.