نورنیوز - گروه بیمالملل: ضربه «طوفانالاقصی» به هیمنه نظامی - امنیتی رژیم صهیونیستی آنقدر مهلک بودهاست که در شرایط کنونی، حامیان غربی این رژیم نامشروع را بهوحشت انداخته؛ هراسی که سبب شده مقامهای ارشد آمریکا و برخی دولتهای اروپایی طی روزهای اخیر راهی سرزمینهای اشغالی شوند تا به مقامهای این رژیم اطمینان دهند همچنان به حمایتهای خود ادامه خواهند داد.
به تعبیر مقاممعظمرهبری، رزمندگان جبهه مقاومت در فلسطین آنچنان ضربهای به این رژیم جنایتکار وارد کردهاند که در آستانه ازهمپاشیدن و نابودی قرار گرفتهاست و درچنین شرایطی مقامهای غربی میکوشند با انواع حمایتها، از سیاسی و رسانهای گرفته تا مالی و تسلیحاتی، این رژیم «زخمخورده» و «ازپاافتاده» را همچنان سرپا نگهدارند. در این میان اما نکته اینجاست که حضور سراسیمه مقامهای غربی در فلسطین اشغالی چه پیامی دارد؟
برای پاسخ به این سؤال، باید از تحولات اخیر فراتر رفت و روند تحولات در سرزمینهای اشغالی طی دهههای اخیر را مورد بررسی قرار داد. از ابتدای پیدایش رژیم غاصب و غیرقانونی صهیونیستی و تحمیل آن به این منطقه حساس از جهاناسلام، «امنیت» محور اصلی شکلگیری، قوام و استمرار این رژیم بودهاست. در واقع تلآویو با اتکا به امنیت و قدرتی که بخش مهمی از آن با رعب و وحشت ایجاد شده و محصول حمایتهای بیدریغ غرب بوده، توانسته وجود نامشروع خود را به منطقه تحمیل و طی دههها، سرزمینهای اسلامی بیشتری را غصب کند. صهیونیستها همچنین طی این سالها توانسته بودند اینگونه القا کنند که یکی از قدرتمندترین ارتشهای جهان را دارند، شکستناپذیرند و هیچ گروه و دولتی در منطقه یارای هماوردی با آنان را ندارد.
چنین تصویری که دولت انگلیس نقشی محوری در ایجاد آن داشت، پساز حدود نیمقرن از تشکیل رژیمصهیونیستی، بهدنبال پیروزی انقلاباسلامی دچار دگرگونی شد. شکلگیری جبهههای نوین مقاومت، ازجمله در جنوب لبنان و دیگر سرزمینهای اشغالی، نوید تحولات تازه در این عرصه بود که نمودهای آن را در پیروزی جبههمقاومت در سال۲۰۰۰ و آزادسازی جنوب لبنان از اشغال صهیونیستها شاهد بودیم. این روند در سالهای بعد نیز ادامه یافت تا «امنیت» بهعنوان محور اصلی شکلگیری رژیم صهیونیستی دچار فرسایش قابلتوجهی شد و میلیونها صهیونیست را که از سراسر دنیا به سرزمینهای اشغالی آورده شده بودند، به هراس انداخت.
در این میان اما «طوفانالاقصی» ضربه سهمگین دیگری به پیکره امنیتی رژیم غاصب صهیونیستی بود و نشان داد ارکان این رژیم دچار فرسایش بیسابقهای شده و عملا موجودیت آن آسیب بسیاری دیدهاست که به تعبیر مقاممعظمرهبری، قابل ترمیم هم نخواهد بود. در واقع همه کارشناسان و تحلیلگران اتفاقنظر دارند که «طوفانالاقصی» پدیدهای متفاوت از آنچه پیشاز این شاهدش بودیم، محسوب میشود. درهمریختگی ساختارهای سیاسی رژیمصهیونیستی، وارد آمدن ضربات کاری بر پیکره نظامی - امنیتی این رژیم، تعداد کشتهها و اسرا، همگی از تحولات بیسابقه در سرزمینهای اشغالی حکایت دارد؛ موضوعی که مقامهای غربی و بهویژه آمریکاییها را طی روزهای اخیر بهصورت سراسیمه به سرزمینهای اشغالی کشاندهاست.
بنابراین باید اینگونه پنداشت که واهمه بیسابقه آمریکا و برخی دولتهای اروپایی، مانند انگلیس، فرانسه و آلمان، از فروپاشی کامل و اضمحلال رژیمصهیونیستی، آنان را بهسوی حمایت بیقید و شرط از این رژیم جنایتکار واداشتهاست؛ رویکردی که چراغسبز ضمنی به استمرار جنایت و نسلکشی در سرزمینهای اشغالی بهشمار میرود.
همه اینها در شرایطی است که خروجی این مصاف نابرابر به سود جبهه مقاومت فلسطینی خواهد بود و با وجود اینکه غربیها درحمایت از رژیمصهیونیستی همه ادعاهای حقوقبشری خود را نادیده گرفتند و بر جنایتهای مستمر این رژیم چشم بستند، اما روند تحولات گویای این نکته محوری است که نمیتوانند صهیونیستها را از لبه پرتگاه نجات دهند.
*رئیس کمیسیون امنیتملی مجلس دهم