نورنیوز ـ گروه سیاسی: «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفتوگو با رادیو N.P.R گفته؛ اتحادیه اروپا بعنوان هماهنگ کننده مذاکرات خواهان یک تلاش دیگر (برای ازسرگیری مذاکرات) بود و از هر دو هیأت (ایران و آمریکا) برای برگزاری نشست در دوحه دعوت کرد به این امید که طرف ایرانی تمایل داشته باشد چیزی را به ما عرضه کند و اراده خود را نشان دهد اما متأسفانه در این دور نتوانست پاسخی به ما بدهد و به نوعی این دور از مذاکرات اتلاف وقت بود.
او با این ادعا که؛ درخواستهاى ایران در مذاکرات دوحه ربطى به برجام نداشت، افزوده است: ایران در نشست دوحه تقاضاهای جدیدی داشت که هیچ ارتباطی به توافق هستهای نداشت و بخشی از آن قبلاً با ما و اتحادیه اروپا مطرح شده بود و اعلام کرده بودیم که این موضوعات بخشی از مذاکرات هستهای نیست.
مالی در پایان گفته؛ ایران باید به این نتیجه برسد که آیا برای بازگشت به پایبندی و توافق هستهای آمادگی دارد یا خیر. ما آمادگی داریم و آمادگی خود را اعلام کردهایم. ایران هنوز تصمیم نگرفته که قصد بازگشت به برجام را دارد یا خیر اما دیر یا زود باید تصمیمگیری کند.
اظهارات رابرت مالی و تاکید او بر اینکه ایران در مذاکرات دوحه به ما پاسخ نداد در حالی است که احتمالا او فراموش کرده که طرفی که باید پاسخگوی رفتار غیرقانونی و زورگویانه خود باشد واشینگتن است نه تهران!
ایالات متحده که بهصورت یکجانبه از برجام خارج شد و رئیس جمهور سابقش صراحتا گفت که مسیر بازگشت دولت آمریکا به برجام را مینگذاری کرده است اکنون در جایگاه مدعی نشسته و وقیحانه از موضع طلبکار سخن میگوید، حال آنکه ایران هیچگاه از برجام خارج نشده که لازم باشد ارادهاش را برای بازگشت به این توافقنامه به دیگران اثبات کند.
آمریکا که یک بار تمام قواعد توافق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت را نقض و با خروج از آن و اعمال تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی، میلیاردها دلار به ایران خسارت وارد نموده، اکنون بهجای جبران خطاهای گذشته مدعی است که همه باید با اعتماد به اظهار شفاهی این کشور مبنی بر اینکه قصد دارد به برجام برگردد و در آن باقی بماند، عمل کنند.
به بیان دقیقتر؛ باتوجه به بدعهدی آمریکا و بیعملی اروپا که خسارتهای سنگین مالی و اقتصادی به ایران وارد کرده، عقل حکم میکند که منافع کشور مجددا به اظهارات شفاهی آمریکا و اروپا گره زده نشود و برای بازگشت مجدد آمریکا به توافق در حوزههای تحریم، راستیآزمایی، تضامین و بهانهجوییهای پادمانی تعهدات محکم گرفته شود.
رفتار آمریکا و اروپا هنوز نشانهای از اثبات ادعاهای طرح شده در خصوص قصد این کشورها برای حل مسئله و دستیابی به توافقی قوی، قابل اتکاء و پایدار ندارد.
اینگونه اظهارات و تداوم رفتارهای زیادهخواهانه، این شبهه را ایجاد میکند که گویا آمریکا با تکرار تجربیات گذشته که باعث وارد شدن میلیاردها دلار خسارت به ایران شد، قصد دارد توافقی را به کشورمان تحمیل کند که نتیجه آن به گروگان گرفته شدن اقتصاد ایران برای افزایش فشارهای سیاسی است.
اگر آمریکا هنوز در این پندار غلط است که میتواند توافق را به ابزاری برای مدیریت و بهاصطلاح مهار ایران تبدیل کند و با وارد کردن فشارهای اقتصادی، مطالبات سیاسی و امنیتی خود را محقق کند، دچار اشتباه محاسباتی جدی شده است.
جمهوری اسلامی ایران با عبور از سختیهای ناشی از اعمال سیاست فشار حداکثری ترامپ، راهبرد واشینگتن برای ایجاد فروپاشی اقتصاد ایران را با شکست روبرو نمود و نشان داد که توانایی مقاومت در برابر زورگویی و همزمان حفظ ساختارهای اقتصادی و اجتماعی خود را حتی در سختترین شرایط دارد.
مسئولین کشور بارها اعلام کردهاند که تنها توافقی را میپذیرند که با رفع کامل و قابل راستیآزمایی تحریمها و از میان برداشتن بهانهجوییهای پادمانی، نفع اقتصادی پایدار و شفاف برای ایران بهدنبال داشته باشد و هرگز اقتصاد کشور را به توافقی متزلزل، مبهم و قابل تفسیر و تاویل بر اساس منویات اروپا و آمریکا گره نخواهند زد.
واشینگتن به خوبی میداند که مقامات اتحادیه اروپایی به عنوان هماهنگکننده مذاکرات با پیام آمادگی آمریکا برای بازگشت واقعی به برجام که طبیعتا لازمه آن عبور از مینهای کاشته شده از سوی دولت ترامپ است به ایران آمدند و تیم مذاکرهکننده ایران نیز با همین دستور کار عازم دوحه شد.
آمریکا اگر بهدنبال دستیابی به توافق است باید با این واقعیت کنار بیاید که صرفا اعلام آمادگی برای دستیابی به توافق و بازگشت به برجام کافی نیست.
واشینگتن به عنوان طرف بدعهد در توافق برجام باید برای پذیرفته شدن ادعاهای خود مبنی بر آمادگی برای پذیرش تعهدات، در عمل نیز در این مسیر گام برداشته و اعتمادسازی کند،چه، پذیرش الزامات بازگشت به توافق، نیازمند اراده سیاسی و برداشتن گامهای عملی است نه لفاظیهای غیر سازنده.