شناسه خبر : 89058
تاریخ انتشار : 1400/11/20 16:36
باز اندیشی درباره سینمای راهبردی

سعید غفاری

باز اندیشی درباره سینمای راهبردی

مصرف فرهنگی نامرتبط با ارزش های انقلاب بیشترین میزان بازنمایی سبک زندگی دهه شصت در سینمای دهه نود را به خود اختصاص داده و دهه شصت به عنوان دورانی «تمسخرآمیز»، «شرمسارگونه» و «پایان یافته» در سینمای دهه نود بازنمایی شده است.

 نورنیوزـگروه فرهنگ: سه به اضافه یک ، دلیل وجود دارد که سبب می شود ما به گونه ای ضروری درباره سینما نگرشی راهبردی داشته باشیم.:

اول : سینمای جمهوری اسلامی گام نخست را برای تمایز بخشی با سینمای پیش از انقلاب به خوبی برداشت. سینمایی متولد شد صاحب سبک ، همراه با نگاهی عمیق و انسانی . چنان شد که سینمای ما به " سینمای انسانی "  معروف گردید .

پس از ان به رغم ظرفیتهای ایجاد شده در نظام اسلامی  ، فعالیتهای فکری و فرهنگی و تجربه های به جا مانده از دهه نخست و پس از ان،  به نظر می رسد چرخه تولید فیلم نتوانست متناسب با نیازها و چشم انداز تمدنی انقلاب اسلامی خودش را رشد دهد و همگام با ان نقشی تاثیر گذار را ایفاء کند.

دوم: مگر می شود پروژه هایی که با محوریت ایران هراسی ، اسلام هراسی با صرف هزینه های سنگین طراحی و اجرایی می شود را نادیده گرفت. پروژه هایی که گرایش اغلب انها فرهنگی – فکری است و با ابزار تصویر، هنر ، رسانه و سینما به جای ما دارد فکر می کند،برنامه ریزی می کند، تصمیم سازی می کند و غرضش مدیریت ادراک ما ست. 

در این میدان جنگی که به جنگ روایت ها معروف شده است ،سال به سال بر تنوع ، خلاقیت و کیفیت طرف مقابل ما افزوده شده است و ما همچون نظاره گری تنها به واکنش هایی نه چندان عمیق اکتفا کرده ایم. اگر توفیقی هم شامل حال ماشده است ، زمان ها و مکان هایی را شامل می شود که طرف مقابل ما خطا داشته است و یا به خاطر اقدام بدون شناخت ، فرصتی را برای ما مهیا نموده است.

سوم: سینمای امروز یک ابزار روایتگر بی بدیل است از آنجا که نقطه تلاقی هنر، صنعت و رسانه است.  از همین روی است که سینما به ابزار منحصر به فردی در تولید، انتقال و غلبۀ روایت تبدیل شده است. در دنیای امروز ّ که فناوری ارتباطی با سرعتی غیر قابل تصور پیشرفت و چهرۀ جهان را دگرگون کرده است، سینما با تصرف و تبیین زمان و از طریق روایتگری، نقش بسیار مهمی در تولید و بازتولید فرهنگ و هویت ملی ایفا میکنند. قدرت برتر سینما درشکل دهی به روایت و هویت، آن را به کلیدی ترین ابزار سیاسی در دوران معاصر تبدیل کرده است.

به اضافه یک: مروری بر پژوهش های سینمایی درباره شیوه بازنمایی مفاهیمی مانند سبک زندگی ، خانواده ، روابط اجتماعی ، سرمایه اجتماعی و تصویر ایران ، طی 4 دهه گذشته : نشان می دهد سینمای ایران کارنامه بسیار تلخ و ضعیفی دارد و تصویری متشتت ، نابهنجار و بحرانی را از جامعه ایرانی انعکاس می دهد . به عنوان نمونه به تحقیقی اشاره می کنم که هدف از آن بررسی مفهوم دهه شصت در سبک زندگی بازنمایی شده در فیلم های سینمایی پرفروش دهه نود بوده است :

پرسش اصلی تحقیق: آیا تصویری که از سبک زندگی دهه شصت در سینمای دهه نود بازنمایی شده، همراستا با گفتمان جمهوری اسلامی است؟

نتیجه اینکه :  مصرف فرهنگی نامرتبط با ارزش های انقلاب بیشترین میزان بازنمایی سبک زندگی دهه شصت در سینمای دهه نود را به خود اختصاص داده و دهه شصت به عنوان دورانی «تمسخرآمیز»، «شرمسارگونه» و «پایان یافته» در سینمای دهه نود بازنمایی شده است.

رسانه ها به طور کلی و سینما به طور خاص از یک سو میتوانند زمینه ای مناسب برای همبستگی ملی، تکمیل فرایند تمدن سازی، کمک به همگرایی و روند پیشرفت و انتقال میراث معنوی گذشتگان فراهم آورند و از سوی دیگر می توانند با ایجاد تصورات قالبی و دامن زدن به شکاف های اجتماعی و مسائل قومی، آنها را به بحرانی فزاینده تبدیل نمایند.


نورنیوز
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی