شناسه خبر : 60482
تاریخ انتشار : 1399/12/06 18:06
امام موسی صدر: ما چقدر به «علی» شبیه هستیم؟

امام موسی صدر:

امام موسی صدر: ما چقدر به «علی» شبیه هستیم؟

خطبــۀ علـی در روز خلافـتش، آن روز کـه دنیــا بــا تمــام زیبایی‌هایش به علی رو می‌کند، مانند روزی است که می‌خواهد بمیرد. برای اینکه دنیا برای او رسالت است، امانت است، دنیا برای علی وسیلۀ کار است.

نورنیوز ـ گروه فرهنگ: امام موسی صدر در جایگاه عالِم و مصلح دینی به زندگی و سیرۀ ائمه پرداخته است. برای عالمانی چونان امام صدر تاریخ و زندگی و سیرۀ ائمه یکی از منابع دین‌شناسی است. به بیان دیگر، کسانی مانند امام موسی صدر که در صدد حلِ مسائلِ انسانِ امروز با مراجعه به متنِ دین هستند، ناگزیر در این آمدوشد باید به سیرۀ ائمه هم توجه کنند و از این منبع و از این رهگذر نیز راهی برای انسانِ جهانِ معاصر بیابند.

آنچه در ادامه می‌خوانید، پرتوی است بر نسبت و پیوندی که امام موسی صدر میان ما و امام علی برقرار می‌سازد. منبع این تحلیل کتاب «انسان آسمان» جستارهایی دربارۀ امیرالمؤمنین است که در آن مجموعۀ جستارها و گفتارهای وی دربارۀ امام نخستِ شیعیان گردآوری شده است:

چرا محبت علی(ع) جزو اسلام است؟

چرا قرآن می‌فرماید: «لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی.» چرا محبت علی جزو اسلام است و هرکس محبتش را نداشته باشد، مسلمان نیست؟ به اتفاق فِرَق، سنی‌ها هم علی را دوست دارند اما پیروی نمی‌کنند، دوستی علی جزو ایمان است. چرا؟ مگر اسلام دین شخص است؟ دین فرد است؟ نه، اسلام دین خداست. ولی علی ایمان کلی به خداست. اگر کسی دوستش نداشته باشد، خدا را دوست ندارد. در عبارتی می‌فرماید: «لَو ضَرَبتُ خَیشُومَ المُؤمِنِ عَلَی أن یُبغِضَنِی ما أبغَضَنِی وَلَو صَبَبتُ الدُّنیا بِجَمّاتِها عَلَی المُنافِقِ عَلَی أن یُحِبَّنیِ ما أحَبَّنِی.» می‌گوید اگر تیغ مؤمن را هم در بیاوری، دماغش را هم با تیغ بزنی که مرا دشمن داشته باشد، ممکن نیست. اگر همۀ دنیا را هم به پیش پای منافق بریزی که مرا دوست داشته باشد، ممکن نیست. «قسیم الجنّة والنار» است، چرا؟ چون هرکس دوستش دارد خوب است، هرکس دوستش ندارد بد است.

ما از خدا این‌چنین می‌فهمیـم. از اســلام ایـن‌چنین می‌فهمـیم. امـا چگونه دوستی‌ای؟ دوستی‌ای که حضرت صادق(ع) می‌گوید. شخصی از حضرت صادق(ع) می‌پرسد که ما نام شما را بر اولاد خود می‌گذاریم، آیا این به کمک ما می‌آید. حضرت می‌فرماید: بله «و هَلِ الدِّینُ إلَّا الحُبُّ.» آیا دین جز دوستی چیزی هست؟ بعد برای اینکه اشتباه نشود، می‌گوید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّه.» کسی که خدا را دوست دارد، پیرو پیغمبر خداست. بنابراین، ایمان علی و کمال ایمانش موجب می‌شود که جزو دین شود و پیامبر بفرماید: «لا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی.» آن ایمانش است. علی چون ایمان کامل است، واکنش‌های متفاوتی در مقابل دنیا دارد. گاه به نظر می‌رسد که برای دنیا حرص می‌زند و دنبال خلافت می‌رود. گاهی هم می‌گوید: ای دنیا، «غُرّی غَیری...» برو دور شو، من طلاقت دادم. برای چه؟ برای اینکه علی دنیا را فقط برای اقامۀ حق و ابطال باطل می‌خواهد. اگر در دنیا حقی اجرا نشود یا از باطلی جلوگیری نشود، به درد علی نمی‌خورد. پس دنیا را برای خدا می‌خواهد.

می‌خواهیم به این نتیجه برسیم که شجاعتش بـرای خداست و به امر خداست و به اتکای خداست و ترسش در مقابل خداست. از فقر نمی‌ترسد. اعتماد به خدا دارد. کریم است. امساکش هم برای این است که نمی‌خواهد مال مسلمان را بگیرد و به برادرش بدهد. طلب دنیایش برای اقامۀ حق و ابطال باطل است. وقتی هم که این هدف حاصل نشود، همه‌چیز دنیا را رها می‌کند. در این راه به ابوذر می‌گوید: «یا أباذَرٍ لا یُؤنِسکَ إلَّا الحَقّ وَ لا یُوَحِشکَ إلَّا الباطِلُ.» به همین دلیل، در تمام زندگیِ علی یک هماهنگی کامل دیده می‌شود: «وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً.» علی‌(ع) با ایمانش بازی نمی‌کرد. در بازارش همانی بود که در خانه، در خانه‌اش همانی بود که در جنگ و در جنگش همانی بود که در مسجد مشاهده می‌شد. یک ذات بود. اینجا و آنجا نمی‌شناخت. در تمام دنیای خدا، علی ولیّ خدا بود. در همه‌جا، در مقابل خویش و بیگانه یکنواخت بود. آنجا که رضای خداست، همه چیز هست و آنجا که نیست، هیچ‌چیز نیست.

در روز مرگش و روز خلافتش حرف‌هایش یکی است. خطبــۀ علـی در روز خلافـتش، آن روز کـه دنیــا بــا تمــام زیبایی‌هایش به علی رو می‌کند، مانند روزی است که می‌خواهد بمیرد. برای اینکه دنیا برای او رسالت است، امانت است، دنیا برای علی وسیلۀ کار است. در حال غضب و آرامش هم یکنواخت است.


می گوییم علی امام ماست ما چقدر به او شبیه هستیم؟

حالا ما هم شیعۀ علی هستیم. مـا می‌گوییم علی امام ماست. امام یعنی چه؟ امـام یعنی پیشوا. نماز جماعت خوانده‌اید. نماز جماعت که می‌خوانند، امام وقتی که می‌گوید: «اللّه اکبر»، مأموم هم می‌گوید: «اللّه اکبر.» رکوع که می‌کند، مأمومین رکوع می‌کنند. سجود هم می‌کند، سجود می‌کنند؛ یعنی پیروی کردن. ولایت ما از علی هم به همین معناست.

خوب، علی امام ماست. علی چگونه بود؟ این که گفتیم، قطره‌ای از مظهر شخصیت علی بود که به زبان بنده در این مکان مقدس جاری شد. آیا تا کنون امام را دیده‌اید که در قیام باشد و مأمومین او در حال سجود؟ و یا امام در سجود باشد و مأمومین ایستاده باشند؟ آیا می‌گویی این آقا امام این‌هاست، می‌گویی یا نمی‌گویی؟ البته که نمی‌گویی. این مسخره است. باید بررسی کنیم که ما چگونه مأمومین این امامیم؟ علی شجاع، ما ترسو؛ علی کریم، ما بخیل؛ علی خوش‌اخلاق، ما بداخلاق؛ علی توانا، ما ترسو و طماع؛ علی صادق و الی آخر. معنای امامت چیست؟ علی، همان‌طور که گفتیم، سرّ کمالش ایمانش است. راهی است که برای ما هم باز است. این راهی است که علی رفت. بفرمایید شما هم بروید. علی صد درجه‌اش را رفت و آن شد، تو یک درجه‌اش را برو و یک صدم علی بشو. راه باز است برای همه. باز نیست؟
ما کمال علی را در ایمانش می‌دانیم. بـا ایمان به خـدا و ازدیاد این ایمان، می‌توانیم راه علی را برویم.

اما ما چه کرده‌ایم؟ ما که شیعۀ علی هستیم و باید از او پیروی کنیم، چه کرده‌ایم؟ بعضی‌هایمان، نمی‌گویم همه‌مان، صادقانه پیروی نکرده‌ایم. خوب، حالا که نکردیم چه از دستمان رفته است؟ عزت و شرافت و هدایت و نجاتی که باید برای شیعۀ علی‌(ع) باشد، مهجور مانده است.

 امروز جامعۀ ما در دنیا منعکس است. هرچه بکنیم، همه‌کس می‌بیند. هر اخلاقی داشته باشیم، همه‌کس حس می‌کند. هر روشی داشته باشیم، مشخص است. به نام علی تمام می‌شود. ما شیعۀ علی هستیم. نباید دشمن او باشیم و امیدوارم که نباشیم. به حق خودش و به ایمان خودش. والسلام علیکم.


نورنیوز
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی