شناسه خبر : 60380
تاریخ انتشار : 1399/12/03 16:24
«حاشیه‌نشین» همیشه وجود داشته است

سید محمود نجاتی حسینی:

«حاشیه‌نشین» همیشه وجود داشته است

بر اساس مطالعات انجام شده، در شهر اسلامی مدرن ما بیشتر با حاشیه‌نشینی اجتماعی پیشرفته روبرو هستیم در صورتی که در شهرهای اسلامی کلاسیک در سده‌های 8 تا 20 میلادی حاشیه‌نشینی جغرافیایی داشته‌ایم.

نورنیوز ـ گروه جامعه: «حاشیه‌نشینی» یکی از موضوعات نوین در مجامع اسلامی است که موردتوجه قرارگرفته است و این مبحث طی نیم‌قرن اخیر توسط صاحب‌نظران مورد بررسی قرارگرفته است. سید محمود نجاتی حسینی، دین پژوه و مدیر گروه دین انجمن انسان شناسی ایران که طی 10 سال اخیر در خصوص «شهر اسلامی» و«حاشیه‌نشینی» در دانشگاه‌های کشور تدریس کرده است یکی از افراد صاحب‌نظر و محقق در این خصوص می‌باشد. برای آشنایی با دیدگاه ایشان در خصوص حاشیه‌نشینی در شهرهای اسلامی با ایشان به گفتگو نشسته‌ایم.

برای شروع بحث بفرمایید در نگاه شما شهر به‌عنوان یک پدیده مدرن چه ارتباطی با پسوند اسلامی دارد؟ تبیین شما از ترکیب «شهر اسلامی» چیست؟

ادبیات کمی و کیفی گسترده‌ای در خصوص شهر اسلامی در قالب مطالعات اجتماعی شکل گرفته است، اسلامی صفتی است که برای بسیاری از پدیده‌هایی که امروز شکل مدرن آن وجود دارد همانند اقتصاد، حقوق و غیره به کار گرفته می‌شود و شهر نیز از این قبیل محسوب می‌شود. امروزه شهرها به شکل‌های مدرن، باستانی، سکولار، دینی و مذهبی و غیره وجود دارد.

اگر حاشیه‌نشینی را زاییده شهر بدانیم چگونه می‌توانیم پیوندی با مفهوم اسلام بین این دو پدیده برقرار کنیم؟

جامعه‌شناسی شهر اسلامی، تاریخ شهر اسلامی، جغرافیای شهر اسلامی، فرهنگ شهر اسلامی، اقتصاد شهر اسلامی و همانند این‌ها همگی از اجزای عناصر جورچین بزرگ مطالعات شهر اسلامی هستند. با وجود اینکه حدود 50 سال از آغاز مطالعات شهر اسلامی می‌گذرد بسیاری از مسائل و موضوعاتی که در جامعه‌شناسی همانند حاشیه‌نشینی مطرح است هنوز در مطالعات شهر اسلامی مورد توجه قرار نگرفته است. علت مورد توجه قرار نگرفتن حاشیه‌نشینی در شهر اسلامی این است که موضوعات دیگری از جمله بازار و محله و عناصر دیگری که در جامعه‌شناسی شهری و شهرسازی و جغرافیای شهری مطرح بوده در اولویت مطالعاتی قرار داشته‌اند و مباحثی همچون حاشیه‌نشینی با وجود اینکه مورد بحث بوده اما نقطه تمرکز پژوهشگران نبوده اند.

مبحث حاشیه‌نشینی از دیدگاه جامعه‌شناسی شهری را چگونه تبیین می‌کنید؟

مبحث حاشیه‌نشینی در جامعه‌شناسی که حوزه تخصصی پرداختن به نسبت عناصر اجتماعی است ازنظر فنی موردتوجه قرارگرفته است همچنین در حوزه جغرافیای شهری نیز مبحث حاشیه‌نشینی مطرح شده است. در حوزه طراحی شهری توسعه شهر و معماری شهری نیز حاشیه‌نشینی همانند جامعه‌شناسی ازنظر تکنیکال مورد توجه و بررسی قرارگرفته است. همچنین در حوزه نقد ادبی و حتی حوزه هنری نیز حاشیه‌نشینی موردتوجه قرارگرفته است بدین معنا که از بعد آسیب‌شناسی و آنچه ادبیات می‌تواند از حاشیه‌نشینی بازنمایی کند مطرح شده است. همچنین در فیلم ها و مستندها نیز زندگی حاشیه‌نشینی خود را به‌خوبی نشان می‌دهد. همانند فیلمی به نام «شهر خدا» که حاشیه‌نشینی در برزیل و آمریکا را به تصویر کشیده بود.  آنچه در ادبیات حوزه‌های مختلف به‌ ویژه ادبیات جامعه‌شناسی در خصوص حاشیه‌نشینی وجود دارد این است که حاشیه‌نشینی به معنای هرگونه زیستن اجتماعی خارج از متن اصلی زندگی است. بدین معنا که اگر در جامعه‌ای یک فضای اجتماعی وجود داشته باشد که آدم‌هایی که در آنجا زندگی می‌کنند از حیث ساختار دسترسی به آب برق گاز و امور زیربنایی با محدودیت‌های فوق‌العاده‌ای برخوردار باشند و به‌ اصطلاح زندگی آنها خارج از متن اصلی زندگی اجتماعی چه در جامعه سنتی، چه جامعه مدرن، چه جامعه دینی و یا چه جامعه سکولار و... قرار گیرد به آنها حاشیه‌نشین گفته می‌شود. حاشیه‌نشینی در جامعه‌شناسی با پدیده‌های اجتماعی همانند محرومیت، تبعیض، حذف شدن از زندگی اجتماعی، انزوای اجتماعی، عزلت اجتماعی و... همراه است.

تعریف شما از «حاشیه» در منظومه «شهر اسلامی» چیست؟ آیا با مفهوم رایج تفاوتی دارد؟

به گفته یک فیلسوف فرانسوی حاشیه‌نشینان در یک شهری زندگی می‌کنند همانند پاریس، نیویورک (شهرهای مدرن) و یا شهرهایی همانند تهران، اما در زندگی اجتماعی به حساب نمی‌آیند و شمارش نمی‌شوند و یا به تعبیر ضرب‌المثل ایرانی خودمان حاشیه‌نشینان نخودی هستند. به حساب نیامدن به معنای این است که فرد آدم محسوب نمی‌شود و کنار گذاشته می‌شود از منظر جامعه‌شناسی پس از تبعیض، محرومیت و طرد از زندگی اجتماعی و انزوا، حاشیه‌نشینان در زندگی اجتماعی مشارکت داده نمی‌شوند و به‌ نوعی می‌توان گفت، رها می‌شوند.

پس از اینکه حاشیه‌نشین‌ها رها می‌شوند چه اتفاقاتی رخ می‌دهد؟

این روند منجر به ساخت وسازهای خارج از شهر می‌شود مانند زاغه‌نشینی ، حصیر نشینی، حلبی نشینی، کارتون‌خوابی و اخیراً با پدیده‌های مانند گورخوابی و پشت بام خوابی نیز مواجه شده‌ایم. حاشیه‌نشینی پر از جرم، جنایت، فساد و محرومیت است و این فقر و محرومیت، فقر فرهنگی، فقر اجتماعی، فقر حقوقی و فقر اخلاقی و... را در پی دارد که منجر به انزوای اجتماعی، تضعیف قواعد اجتماعی و درنهایت منجر به جرم خیزی می‌شود.

ارتباط حاشیه‌نشینی با «شهر اسلامی» چیست؟

پیش از پاسخ دادن به این پرسش که ارتباط حاشیه‌نشینی با شهر اسلامی چیست باید به این پرسش پاسخ بدهیم که منظور کدام شهر اسلامی است؟ شهر اسلامی که درگذشته وجود داشته؟ شهر اسلامی که در دوران معاصر وجود داشته؟ و یا شهر اسلامی که اکنون وجود دارد؟ همچنین در این پرسش باید مشخص شود که شهرهای سده اولیه اسلام مانند مکه، مدینه، بغداد، بیروت، شام(سوریه) و... و یا شهرهای اسلامی که در سال‌های معاصر بوده و یا شهرهای اسلامی بزرگی که اکنون وجود دارند همانند اصفهان، مشهد، تبریز. کدام یک مد نظر ما هستند؟ همچنین جغرافیای شهرهای اسلامی نیز باید مشخص شود اینکه این شهر اسلامی در منطقه آسیای میانه، خاورمیانه و یا آفریقا واقع شده است.

حاشیه‌نشینی از نگاه شما در منظومه«شهر اسلامی» پدیده‌ای پذیرفته‌ شده است؟

به طورکلی می‌توان در خصوص نسبت حاشیه‌نشینی و شهرهای اسلامی چند نکته را مطرح کرد. حاشیه‌نشینی یک پدیده مجاز و محصول انقلاب صنعتی، کارخانه‌ای شدن زندگی، مهاجرت روستاییان به شهرها و محصول از خود بیگانگی زندگی شهری است. حاشیه‌نشینی پدیده‌ای است که مربوط به سال‌های اخیر یعنی قرن نوزدهم است و در خصوص اینکه در شهرهای اسلامی حاشیه‌نشینی وجود داشته است به سختی می‌توان اظهارنظر کرد. اگر حاشیه‌نشین را به معنای کلی آن در نظر بگیریم و در شهرهای اسلامی و در شهرهای غیر اسلامی به این معنا بگیریم که انسان ها خارج از متن زندگی قرار بگیرند، می توانیم بگوییم در شهرهای اسلامی کلاسیک (از قرن 8 تا 19 میلادی) حاشیه‌نشینی وجود داشته است. زیرا شهرهای اسلامی در این دوران یک مرکزی داشتند و پس ازآن اشراف زندگی می‌کردند و پس ازآن افراد درجه یک و دو در آن منطقه زندگی می‌کردند و سپس شهر دروازه داشت که هرکسی خارج از این دروازه زندگی می‌کرده در بیابان‌ها و روستاها حاشیه‌نشین محسوب می‌شدند؛ پس می‌توان نتیجه گرفت که حاشیه‌نشینی همیشه وجود داشته است.

انواع حاشیه‌نشینی از نظر شما چه تقسیماتی دارد؟

دو نوع حاشیه‌نشینی وجود دارد؛ یک نوع حاشیه‌نشینی فضایی و جغرافیایی است که این نوع حاشیه‌نشینی در بحث شهرسازی و معماری مطرح است و در خصوص ساختار و چینش خانه‌ها و... مطرح است . یکی دیگر نیز حاشیه‌نشینی اجتماعی پیشرفته است که گاها این نوع حاشیه‌نشینی در متن زندگی شهری نیز وجود دارد مراکزی که با ویژگی‌ها و معیارهای حاشیه‌نشینی آشنا هستند، این نوع حاشیه‌نشینی را به‌ خوبی تشخیص می‌دهند .در این حوزه‌ها احساس بی‌هویتی، نداشتن قدرت اجتماعی و نداشتن حس تعلق اجتماعی وجود دارد که در متن زندگی اجتماعی شهر وجود دارند؛ این نوع حاشیه‌نشینی را در شهر تهران کشف کرده‌ایم. بر اساس مطالعات انجام شده در شهر اسلامی مدرن حاشیه‌نشینی اجتماعی پیشرفته داریم و در شهرهای اسلامی کلاسیک در سده‌های 8 تا 20 میلادی حاشیه‌نشینی جغرافیایی داشته‌ایم.

«شهر اسلامی» به واسطه بهره‌مندی از چه مکانیسمی توان حل مسئله حاشیه‌نشینی و حاشیه‌نشینان را خواهد داشت؟

پیش از اینکه معضل حاشیه‌نشینی در شهرهای اسلامی مطرح باشد باید به این موضوع توجه داشته باشیم که این موضوع در شهرهای غیر اسلامی نیز مطرح است. همچنین برای پاسخ به این پرسش باید در نظر داشت که شهر اسلامی به چه معناست و به کدام شهر اسلامی می‌گوییم؟

از طرفی شهرهای پیشرفته غیر اسلامی امروزه برای حل معضل حاشیه‌نشینی با چالش‌های جدی مواجه هستند. در برخی مواقع حاشیه‌نشینی اجتماعی پیشرفته که در دل جامعه وجود دارد همانند منطقه نواب در دهه 70 تهران که در متن زندگی اجتماعی بود، حذف فیزیکی می‌شود؛ زیرا مسئولان دیگر راه چاره‌ای برای حل آن معضل نداشتند .

در بسیاری از کشورهای پیشرفته مناطق حاشیه‌نشین حذف فیزیکی می‌شوند سعی می‌کنند آن مناطق را با بلدوزر توسعه شهری و مهندسی شهری حذف کنند و از نو بسازند. آن شهرها شهرهای حاشیه‌نشین هستند؛ این شهرهای نو که از نظر ظاهری پیشرفته و دارای ساختمان‌های چندین طبقه هستند، دسترسی‌های اولیه را ندارند! به‌ اصطلاح به این شهرهای حاشیه‌ای، شهرهای خوابگاهی گفته می‌شوند که امکاناتی همانند آب، برق و گاز و... را ندارند.

این شهرهای حاشیه‌نشین خوابگاهی در بسیاری از کشورها موردقبول واقع شدن و به آن افتخار می‌کنند و جزئی از جاذبه توریستی خود می‌شناسند همانند شهرهای حاشیه‌ای آمریکای لاتین.

 دنیای مدرن نیز در حل معضل حاشیه‌نشینی نه تنها موفق عمل نکرده است بلکه حاشیه‌نشینی‌های جدیدی را نیز ایجاد کرده است!

انسان در حاشیه‌ عموماً از حقوق شهروندی به مراتب کمتری برخوردار است. از نگاه شما چگونه دولت اسلامی باید به مسئله حاشیه‌ها ورود کند؟ و با چه معضلاتی روبرو خواهد بود؟

برای پاسخ به این سؤال باید روشن شود که منظور دولت اسلامی دولتی است که در بیش از 50 کشور در دنیا وجود دارد و یا منظور از دولت اسلامی، دولتی است که صفرتا صد آن بر اساس ضوابط و فقه اسلام نگاشته شده است همانند دولت ایران و پاکستان.

اگر به صورت عام حقوق شهروندان حاشیه‌نشین در کشورهای جهان اسلام مد نظر قرار دهیم این دولت‌ها یک وظیفه حکومتی دارند که هرگونه فقر و محرومیت و بی‌عدالتی را رفع کنند و این امر را باید مبنای مدیریت شهری و برنامه‌ریزی شهری خود قرار دهند.

به طورکلی می‌توان گفت کشورهای جهان اسلام به صورت عام سیاست‌های شهری متعارف را دنبال می‌کنند و در این سیاستگذاری نامی از سیاستگذاری دینی و غیردینی نیست و آنچه انجام می‌دهند را باید از منظر مطالعات شهری، مطالعات توسعه شهری، مطالعات اقتصاد شهری و جامعه شهری در مقابله با حاشیه‌نشینی نگاه و بررسی کرد که ظاهراً به موفقیت‌هایی هم‌دست پیدا کردند.

اما در دولت‌های اسلامی که مدیریت شهری بر اساس فقه اسلام است در بحث حقوق شهری نقطه نظراتی وجود دارد که در شهرهای اسلامی دوره‌های پیشین نیز رعایت می‌شده است. بر اساس تحقیقات اولیه که انجام داده‌ایم ما تاکنون در خصوص مواجهه دولت اسلامی با حاشیه‌نشینی به نتیجه نرسیدیم و این تحقیقات نیازمند بررسی بیشتر است.


نورنیوز
اخبار مرتبط




نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی