شناسه خبر : 129968
تاریخ انتشار : شنبه 25 فروردین ساعت 18:50
بهمن ماه 1402/ بهره‌گیری از ابزارهای احساسی؛ حربه جدید غرب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان

نورنیوز بررسی کرد؛

بهمن ماه 1402/ بهره‌گیری از ابزارهای احساسی؛ حربه جدید غرب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایرانیان

نگاهی گذرا به محتوای تولید و منتشر شده از سوی رسانه‌های معاند طی ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که تحریک احساسات و عواطف مخاطبین به اصلی‌ترین راهبرد دشمن برای پیشبرد جنگ شناختی تبدیل شده است.

نورنیوز ـ گروه سیاست: ارزیابی راهبرد غالب رسانه‌های معاند فارسی‌زبان و همچنین تولیدات سفارشی که از طریق شبکه‌های اجتماعی و با استفاده از فناوری‌های توزیع انبوه طی ماه‌های اخیر منتشر شده، نشان می‌دهد که بیش از ۸۵ درصد از این محتواها، بر تحریک احساسات و عواطف مخاطبین به‌ویژه قشر جوان و نوجوان متمرکز بوده است.

به عبارت دقیق‌تر؛ مبانی جنگ شناختی که دشمن طی ماه‌های اخیر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال کرده، بر مبنای «عبور از راهبرد اقناع‌سازی» و «تمرکز مطلق بر شعله‌ورسازی احساسات جامعه» بوده است.

پیچیدگی‌های حاکم بر فرآیند اقناع‌سازی و همچنین فقدان وجود استدلال‌هایی که بتواند قوه تحلیل و استنتاج مخاطبین را فعال کند، در کنار تلاش برای تأثیرگذاری بر قشر جوان و نوجوان، به‌ویژه بانوان و دختران از دلایل اصلی انتخاب این راهبرد جدید بوده است.

تحریک احساسات جنسیتی، قومی، مذهبی، عاطفی، صنفی و حتی ناموسی، اصلی‌ترین حوزه‌های هدف دشمن در این جنگ بوده است.

نگاهی گذرا به محتوای تولید و منتشر شده از سوی این رسانه‌ها که با تمرکز بر دروغ‌پردازی پیرامون برخورد با زنان و دختران، اقوام، اقلیت‌های مذهبی و قومی و... منتشر شده به خوبی تبیین‌کننده ابعاد این راهبرد مزورانه است.

از سویی؛ به‌دلیل وجود بحران رهبری در اپوزیسیون خارج از کشور و اختلافات مبنایی که میان مدعیان این عرصه وجود دارد، بهره‌گیری از روش تحریک احساسات برای طرح برخی افراد مدعی و ایجاد زمینه پذیرش آنان در جامعه، از جمله اقدامات دیگری است که در جنگ شناختی دشمن علیه ایرانیان داخل و خارج از کشور دنبال می‌شود.

در میان افرادی که اخیرا نمایشی شکست خورده از همبستگی میان اپوزیسیون خارج از کشور در دانشگاه جورج تاون در واشینگتن به اجرا در آوردند، دو گزینه بیش از سایرین ظرفیت تحریک احساسات مخاطبین را دارا هستند و از این رو توجه رسانه‌ای بیشتری متوجه آنان است.

«نازنین بنیادی» بازیگر هالیوود که سابقه کنش‌گری در موضوعات حقوق بشری دارد و «حامد اسماعیلیون» که پس از کشته شدن همسر و فرزندش در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی در ایران تلاش دارد به عنوان سخنگوی خانواده قربانیان این رخداد ایفای نقش کند، دو نفری هستند که به‌دلایلی که ذکر خواهد شد بیش از سایرین مطرح می‌شوند.

نازنین بنیادی به واسطه‌ی زن بودن و بهره بردن از جذابیت‌های جنسیتی در چهره و نوع پوشش خود، به علاوه بازیگر بودن و استفاده از اعتبار هالیوود و اسماعیلیون به واسطه‌ی فضای عاطفیِ شکل گرفته پیرامون او به دلیل کشته شدن همسر و فرزندش در آن حادثه تلخ، بیشترین ظرفیت را در تحریک احساسات مخاطبین رسانه‌های معاند دارند.

البته در این میان نباید از پس‌زمینه‌های به شدت منفیِ گروهک جنایت‌کاری چون فرقه منافقین و افرادی چون «مسیح علی‌نژاد»، «رضا پهلوی» و «عبدالله مهتدی» نزد عموم اقشار مختلف ایرانی در تمرکز بیشتر این رسانه‌ها بر بنیادی و اسماعیلیون به راحتی گذشت.

به هر شکل؛ به وضوح مشخص است که جریان رسانه‌ای ضدانقلاب به دلیل تهی بودن دستش از ارائه هرگونه استدلال و منطقی برای اقناع مخاطبینش، در یک طراحی هدف‌مند و هوشمندانه نقطه ثقل طراحی عملیات روانی خود را برای پر کردن خلاء رهبری در اپوزیسیون، نه بر اقناع که بر تحریک احساسات و هیجان استوار کرده است.

نکته اینجاست که در این فرآیند، آش قدری شورتر هم شده و حتی در وزن‌دهی به این دو فرد، تمرکز بیشتری بر بنیادی وجود دارد، موضوعی که بر اساس برخی اطلاعات رسیده به «نورنیوز»، موجبات ناراحتی اسماعیلیون که به شدت فردی جاه‌طلب و خودبزرگ‌بین است را فراهم آورده و او را نسبت به این روند حساس و نگران نموده است.

با این تفاسیر؛ ناگفته پیداست که چنانچه بسیاری از تحلیل‌گران و اتاق فکرهای متمرکز بر حوزه تحولات ایران و حتی برخی مقامات غربی در گزارش‌های مستند خود اذعان کرده‌اند، همچنان جنس گروه‌های ضدانقلاب برای قد علم کردن در برابر ملت ایران و نظام تثبیت‌ شده و مقتدری چون جمهوری اسلامی جور نیست، لذا در فقر استدلال و منطق، ناگزیر به تحریک احساسات و عواطف مخاطبان شده‌اند.


نورنیوز
اخبار مرتبط





نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی