شناسه خبر : 127552
تاریخ انتشار : 1401/11/16 20:44
درباره فیلم آه سرد؛ بی‌حسی موضعی!

فجرنگار؛

درباره فیلم آه سرد؛ بی‌حسی موضعی!

آه سرد دهن‌کجی به مخاطب است. نه تنها تلاشی برای ایجاد کشش و جذابیت نمی‌کند بلکه اصرار دارد به هر شکل ممکن حوصله و میل بینندگانش را سرکوب کند و آنها را آزار دهد.

نورنیوز - گروه فرهنگ و جامعه: آه سرد دهن‌کجی به مخاطب است. نه تنها تلاشی برای ایجاد کشش و جذابیت نمی‌کند بلکه اصرار دارد به هر شکل ممکن حوصله و میل بینندگانش را سرکوب کند و آنها را آزار دهد. از این منظر، همه اجزای فیلم در هماهنگی با هم جذابیت‌زدایی می‌کنند.

فیلم در ناکجاآبادی سپری می‌شود که نه تعین زمانی دارد و نه تعین مکانی. می‌تواند در سوئیس و سوئد روایت شود، یا حتی در سیبری، می‌تواند در ۵۰ سال قبل رخ دهد، یا ۵۰ سال بعد. تنها نشانه ایرانی بودن آدم‌هایش، فارسی حرف زدن‌شان است، که تازه شکل گفتگوها و بی‌معنایی و بیهودگی حاکم بر جملات همین نیمچه تعین زبانی‌شان را هم از خاطر می‌برد. در جایی از فیلم، ضمن گفتگوی پسرک سرباز با شخصیت اصلی می‌شنویم: -می‌شه یه سوال بپرسم؟ -نه! –باشه. (چند ثانیه بعد) –بپرس. –ولش کن!)

فیلم پر است از نماهای مفصل و مطول از طبیعت برف‌آلود و حرکت ماشین در جاده‌ای در دامنه کوه‌ها و صورت سرد و کرخت آدم‌ها که کم حرف می‌زنند و بیشتر در خودشان فرو رفته‌اند. جدا از وجه کارت‌پستالی تصاویر که بعضاً شیک و تماشایی از آب درآمده‌اند (یک‌جور زیبایی منهای اثرگذاری که در مدیوم سینما؛ یعنی تصویر متحرک قصه‌گو فاقد کارکرد و بلکه ضداثر است) این تمهید تکراری ریتم آه سرد را گرفته و فیلم را از نفس انداخته است. واضح است که جور فقدان قصه و روایت ایستای اثر را هم نمی‌تواند بکشد.

آه سرد قصه ندارد. حتی به اندازه نیم خط و به اندازه اقتضای یک فیلم کوتاه داستانی. روایت فیلم مطلقاً پیش نمی‌رود. مسئله کشتن یا قتل و مواجهه پسر با پدر قاتل درنمی‌گیرد. بیش از همه برای اینکه شخصیت‌ها فاقد پرداخت و تشخص هستند. قابل درک و دریافت نیستند و نمی‌شود بهشان نزدیک شد. میزان ناراحتی‌ای که از چهره و سیمای پسر در طول فیلم منتقل می‌شود، به قدری ناچیز است که می‌توانیم فرض کنیم از گم شدن توپ فوتبالش دلگیر و غمگین است.

در هنر به طور کلی و سینما به طور خاص، برای اینکه ایده، مضمون یا نکته‌ای به مخاطب منتقل شود، در وهله اول باید سرگرم کند. مخاطب باید با شخصیت‌ یا شخصیت‌هایی در ماجرا یا ماجراهایی سهیم و همراه شود تا بتواند و بشود به متن و بطن اثر نزدیک شده و با آن پیوندی برقرار کند. فخرفروشی و نادیده گرفتن مخاطب کج‌سلیقگی و بی‌هنری است. مردم را دوست داشته باشیم و بیاد بیاوریم که سینما از آغاز شکل‌گیری‌اش در رابطه پرشور با مخاطب ساخته شد و رشد کرد. آه سرد علیه سینما و مخاطب است. و بی‌آینده و تباه.


نورنیوز
اخبار مرتبط






نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی