شناسه خبر : 111352
تاریخ انتشار : 1401/07/29 13:13
ریشه‌یابی تحولات اخیر؛ «روایت اول» تعیین کننده است

مجتبی اسماعیلی*

ریشه‌یابی تحولات اخیر؛ «روایت اول» تعیین کننده است

قدرت رسانه‌ها به‌گونه‌ای است که جهان ازجمله مردم کشورمان در حال لمس پدیده «ارتباط جمعی شخصی» هستند و نمونه آشکار آن تبعیت محض و حتی سرسپردگی بی‌چون و چرای جوانان این دهه به آن چیزی است که از یک واقعه نخست روایت می‌شود، خواه غلط یا درست باشد.

نورنیوز ـ گروه جامعه: در دهه پنجم انقلاب اسلامی قرار داریم؛ دهه‌ای که در آن نوجوانانی و جوانانی میدان‌داری می‌کنند که باورها و سلایقشان به هر دلیل با آرمان‌های جوانان دهه 60 و 70 تفاوت‌هایی دارد.

از فضای جنگ و حماسه و انقلاب فاصله گرفته‌ایم و هرچند نسل انقلاب یاد آرمان‌ها می‌کند، نسل کنونی خود را مقلد آن چیزی می‌دانند که در بستر رسانه و شبکه‌های اجتماعی رقم می‌خورد.

طبعاً در بستر فضای مجازی نابسامان کشورمان نمی‌توان انتظار داشت جوانان با تربیت انقلابی خو بگیرند، زیرا با تهاجم یا در واقع تجاوز فرهنگی بیگانگان مواجهیم و تلاش‌های جبهه انقلاب اسلامی با سوء مدیریت‌ها خنثی شده است.

بی‌تردید کنشگران رسانه‌ای متعهد و دلسوز در این دهه از انقلاب نمی‌توانند با راهبردها و رویکردهای اوایل انقلاب و محدود به همان ابزارها و روش‌ها وارد فضای اقناع افکار عمومی شوند، به جذب مخاطب بیندیشند و با جنگ شناختی دشمنان مقابله کنند.

در حوزه اجتماعی و رسانه از چندین سال قبل با پدیده‌ها و آرایش‌های متفاوت مواجه بوده‌ایم که در گذشته چنین فضای رسانه‌ای وجود نداشت. در این فضا که رقابت تنگاتنگی میان جبهه رسانه‌ای انقلاب اسلامی و ضدانقلاب خارج نشین و ابزارهای داخلی شان وجود دارد، توجه به «روایت اول» می‌تواند در کاهش تبعات اجتماعی یک حادثه و غالب شدن فضای رسانه‌ای به نفع مردم و کشور اهمیت بالایی داشته باشد.

موضوعی که متأسفانه در ماجرای فوت ناگهانی مهسا امینی رخ نداد و روایت اول را ضدانقلاب بیان کرد، وارد موج سواری شد، فضاسازی علیه پلیس، نیروهای بسیج و حافظان امنیت شکل گرفت و در جنگ تمام عیار شناختی و پیچیده، دشمنان موقعیت به‌وجود آمده از ضعف رسانه‌ای را به کف جامعه کشاندند.

قدرت رسانه‌ها به‌گونه‌ای است که جهان ازجمله مردم کشورمان در حال لمس پدیده «ارتباط جمعی شخصی» هستند و نمونه آشکار آن تبعیت محض و حتی سرسپردگی بی‌چون و چرای جوانان این دهه به آن چیزی است که از یک واقعه نخست روایت می‌شود، خواه غلط یا درست باشد.

باید با این واقعیت کنار آمد که دیگر دوران انحصار رسانه‌های رسمی و حاکمیتی نیست و جوانان این نسل که به دلیل ضعف فرهنگی و تربیتی جسورتر و البته بی محاباتر از جوانان مأخوذ و سر به زیر سال‌های اخیر هستند، می‌توانند در بستر شبکه‌های اجتماعی آن چیزی را بیابند که جرقه‌اش در ذهنشان شکل گرفته است.

در واقع شبکه‌های اجتماعی فضای مشارکت همگانی را در تولید و توزیع پیام فراهم کرده است و در این بستر بی حد و مرز عناصر ضدانقلاب با فضاسازی علیه ایران می‌توانند علاوه بر ضرب‌وشتم جلوه دادن یک فوت طبیعی، کودتای مصنوعی در شهرها به‌راه بیندازند و جوانان غافل از سواد رسانه‌ای را همراه خود کنند.

چه باید کرد؟

جوانان این نسل سراپا سؤال و ابهامند، از انقلاب و رهبری سؤال دارند تا مشکلات اقتصادی، سیاسی و…؛ بنابراین باید فضای ذهنی جوانان را شناخت، به ابهامات به‌صورت قانع کننده پاسخ داد و بر مخاطب اثر گذاشت تا زمینه جذب و مشارکت آن‌ها در تحولات اجتماعی فراهم شود.

در بعد رسانه‌ای باید وحدت رویه میان جبهه رسانه‌ای انقلاب اسلامی شکل بگیرد تا در ابتدا مانع از شکل‌گیری ابهام و شبهه شد و وقتی شکل گرفت، با پاسخ های مستدل و منطقی رفع شبهه شود.

رسانه‌های معاند در ماجرای فوت مهسا امینی با سلاح شبهه و دروغ پردازی وارد میدان شدند و ضعف در پاسخ‌گویی که ریشه در مبهم بودن ماجرا برای جامعه و مسئولان رسانه‌ای داشت، بزرگراه خلوتی را مقابل بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال باز کرد تا با اتهام‌زنی بر روی ذهن جوان تشنه واقعیت بتازانند.

علاوه بر این، باید از آنچه گذشت درس گرفته شود و آسیب شناسی کنیم تا شاهد تکرار حوادث تلخ مشابه نباشیم، باید فضای بدون نگرانی و محدودیت برای رسانه‌های داخلی با هدف مقابله زودهنگام با محاصره تبلیغاتی دشمنان باز باشد.

با وجود این، ‌بدون شناخت دقیق اطلس نوین رسانه‌ای،‌ آگاهی از ظرفیت‌های رسانه‌های داخلی و نیازها و ذائقه مخاطبان و کاربران شبکه‌های اجتماعی، تأثیرگذاری بر آنان امکان‌پذیر نیست.

*کارشناس رسانه


نورنیوز
اخبار مرتبط







نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی