نورنیوز ـ گروه بینالملل: «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی که ژوئن سال گذشته نهایتا پس از ۱۲ سال حضور در قدرت و در پی چهار انتخابات ناکام، از ائتلاف متزلزل بنت-لاپید شکست خورد، این روزها در حالی که هنوز دادگاههای متعدد او به سرانجامی نرسیده سودای بازگشت به پست نخست وزیری در سر میپروراند.
سرزمینهای اشغالی در ماههای منتهی به سقوط نتانیاهو همواره شاهد تظاهرات گوناگون به ویژه در مقابل منزل او بود که نشان از عمق فروپاشی ساختار اجتماعی این رژیم و استیصال هیئت حاکمه تلآویو در برابر موج اعتراضات اجتماعی نسبت به فقر، تبعیض، فساد، ناکارآمدی و... داشت.
یکی از مهمترین دلایلی که نتانیاهو را در آن ماهها از تن دادن به ترک نخستوزیری بر حذر میداشت، لزوم حضور او در دادگاه و پاسخگویی به انواع و اقسام اتهاماتی بود که طیف گستردهای از فساد سیاسی، اخلاقی، مالی و... را در بر میگرفت.
این روزها که در پی سقوط دولت ناتوان و شکننده «نفتالی بنت»، او در قامت یک ناجی مجددا در فضای سیاسی حاضر شده، یکی از شاهدان کلیدی پرونده محاکمه نتانیاهو شهادت داده است که؛ «رئیس میلیاردرش به او دستور داده بود که شامپاین، سیگار برگ و جواهراتی گرانقیمت را در زمان بحران سیاسی این کشور به شخص نخستوزیر برساند!»
بنابر گزارش رویترز؛ موضوع هدایای گرانقیمت که توسط دوستانی ثروتمند به نخستوزیر وقت اعطا شده، یکی از «سه پرونده فساد» علیه نتانیاهو است که متهم به «کلاهبرداری، خیانت در امانت و دریافت رشوه» شده است.
او البته این موارد اتهامی را بخشی از تلاش برای برکناریاش از مقام خود قلمداد کرده و همگی را رد کرده است، حال آنکه «هاداس کلاین» دستیار قدیمی یکی از دوستان نتانیاهو، روز سهشنبه شهادت داد؛ «نتانیاهوها عاشق دریافت هدیه هستند. آنها شیفته شامپاین صورتی و سیگار برگ برای بیبی هستند!»
در این اتهامها آمده است که نتانیاهو در زمان نخستوزیری، هدایایی را به ارزش صدها هزار دلار از «آرنون میلچان» تهیهکننده شاغل در هالیوود و نیز «جیمز پکر» میلیاردر استرالیایی پذیرفته است.
بنیامین نتانیاهو در تمام طول حضورش در قدرت به ویژه در سالهای پایانی آن که همزمان با حضور تیم ترامپ در کاخ سفید بود، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا از رهگذر شرارت در منطقه غرب آسیا اولا بر فساد و ناکارآمدی خود در داخل پرده افکنده و ثانیا خود را تنها ناجی این رژیم در مقابله با دشمنان خارجی معرفی کند.
افول او از قدرت اما دلایل متعددی از جمله ناتوانی در مواجهه با محور مقاومت، ضعف در تمشیت امور داخلی اعم از معیشت، موضوع کرونا، فساد گسترده خود و اطرافیانش و در نهایت شکست حامیان او در کاخ سفید داشت که نهایتا موجب شد به ناکامی در برابر جریان سیاسی ضعیفتر از خودش تن بدهد.
نکته آنکه؛ ائتلاف شکننده بنت-لاپید نیز طی یکسال گذشته نه تنها نتوانست مسیر رو به اضمحلال رژیم را تغییر دهد که عملا با گام نهادن در همان مسیر قبلی نهایتا سقوط دولت و بازگشت به فضای بیدولتی و بروز تنشهای سیاسی گسترده را بهدنبال داشت.
آنچه در این میان واضح و روشن است اینکه؛ مشابه آنچه در نزاع سیاسی میان دموکراتها و جمهوریخواهان در ایالات متحده رخ داده اکنون در سرزمینهای اشغالی نیز مشاهده میشود.
در آمریکا تیم دموکرات بایدن که با وعده تغییر اوضاع نابسامان پساترامپ به قدرت رسید، تنها با گذشت کمتر از دو سال در آستانه از دست دادن کرسیهای نمایندگی در نوامبر سال جاری و غلبه مجدد ترامپیستها است.
از آن سو در تلآویو نیز؛ ائتلافی که با وعده اصلاح روند مخرب نتانیاهو به صحنه آمد به نقطهای از استیصال رسیده که نه تنها دولتش سقوط کرد، بلکه همان عنصر ناکارآمد و فاسد یعنی نتانیاهو وعده بازگشت به قدرت داده است!
بروز چنین شرایطی قطعا معنایی جز سردرگمی در جبهه آمریکایی-صهیونیستی ندارد و نشاندهنده آن است که معادله سیاست و حکومت نزد هر دو جریان به ظاهر رقیب در آمریکا و رژیم صهیونیستی به موازات تغییر معادله قدرت در نظام بینالملل تغییر کرده و دیگر توان پاسخگویی به افکار عمومی داخل خود را ندارد.
این در حالی است که طی همین دوره؛ شرایط محور مقاومت به نقطه قابل اتکایی از استحکام و ثبات رسیده که اتاق فکرهای عبری-غربی به زعم خود چارهای جز پذیرش گزینه بد توافق با ایران در مقابل گزینه بدتر رویارویی با آن را ندارند.
دقیقا به همین دلیل است که جو بایدن در اوج بیارادگی و استیصال، امروز در یادداشت خود در واشینگتنپست، گرچه همزمان با تهدید ایران، تهران را منزوی خوانده، اما به ناچار به انزوای آمریکا نیز اذعان کرده و نوشته است: «در رابطه با ایران، ما با متحدان و شرکای خود در اروپا و سراسر جهان متحد شدیم تا انزوای خود را از بین ببریم. اکنون این ایران است که منزوی شده تا زمانی که به توافق هستهای بازگردد!»