نورنیوز ـ گروه اقتصادی: نوشتن در زمینه فعالیتهای اقتصادی و همکاریهای منطقهای در شرایطی که مورد هجمه بسیار شدید قرار دارد شاید سختترین کار ممکن باشد چرا که از یک سو با تفکراتی روبرو هستیم که دائما از نشانهای زردنگاری شده استفاده میکند و از طرفی دیگر با نقشه راهی روبرو هستیم که پر از نقاط مثبت است.
صد البته آن چیزی که نگارش در این زمینه را خیلی سخت میکند طوفان شایعاتی است که در غالب بیش از چهار هزار شبکه فارسی زبان به صورت لحظهای اخبار منفی و ضد و نقیض را به سمت این پیشنویس تفاهمنامه گسیل کرده است.
متاسفانه پرچمدار این فضاسازی منفی در داخل کشور حلقهای است که با ارائه تحلیلهای اشتباه و زرد، زمینه را برای هجوم اخبار و شایعات از سوی سرویسهای برانداز رسانهای محور غربی، عبری و عربی فراهم آورده است.
ربع پهلوی نیز در این میان سعی دارد با پرچمدار شدن در زمین بازی اپوزیسیون خود را ناجی مردم نشان دهد و از این رهگذر انگ واگذاری بحرین که بر پیشانی این خاندان منحوس هست را تا حدودی التیام بخشد.
در مورد این پیشنویس تعاریف صحیح از دو کلمه «روابط راهبردی» و «شریک راهبردی» بسیار حساس و حیاتی است چرا که اصول روابط اقتصادی و بستن قراردادهایی به صورت B.O.T و E.P.C.F در جهان کنونی امری بسیار رایج بوده و کشورهای مختلف با بستن اینگونه قراردادها سعی در گسترش امنیت اجتماعی و اقتصادی خود به وسیله سرمایهگذاری شریکهای خارجی دارند.
در این میان جمهوری اسلامی ایران هرگاه تصمیم گرفته با هر کشوری غیر از مجموعه غرب قراردادی منعقد کند متاسفانه سرویسهای رسانهای خارجی و داخلی وابسته به نظام سلطه، با فشار بسیار بالا و ارائه آمار و ارقام دروغین و بازی با ادراک مخاطب و توده مردم که از اصل ماجرا بیخبر هستند، اجازه به نتیجه رسیدن آن را ندادهاند.
متاسفانه ضعف مفرط در اطلاعرسانی صحیح، دقیق و به موقع اینگونه رویدادها به جولانگاهی برای گسترش اخبار دروغ تبدیل شده است.
در طول هفت سال اخیر به دلیل نگاهی که دولت و دستگاه دیپلماسی بینالمللی ایران به سمت آمریکا و اروپا داشت و در جایگزین کردن این دو مجموعه به عنوان شرکای راهبردی اقتصادی خود تلاش کرد، هیچگاه پیشنویس تفاهمنامهای که از سال ۹۴ و با سفر «شی جین پنگ» رییس جمهور چین کلید خورد، مورد توجه قرار نگرفته است.
اما درست زمانی که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک میشویم و از طرفی به دلیل بدعهدیهای مکرر اروپاییها در برجام ایران تصمیم میگیرد تا به دنبال شرکای جدید راهبردی در حوزه اقتصادی باشد، اینگونه هجمههای دروغین و عجیب و غریب را شاهد هستیم.
اینکه «سند راهبردی» اساسا به چه معنی است حلقه گم شده مباحث اخیر است که جواب دادن به آن میتواند تا حدود زیادی به اذهان عمومی آرامش دهد.
سند راهبردی یعنی ارائه نقشه راهی که در آن بتوان منافع مشترکی بین دو یا چند کشور تهیه و تدوین کرد تا از این طریق کشورها بتوانند با یکدیگر داد و ستد راهبردی و منافع مشترک داشته باشند.
برای شناخت بهتر مسائل طرح شده به بخشهایی از این پیش نویس اشاره میکنیم تا بتوانیم قدمی هر چند کوچک در راه تنویر افکار عمومی برداریم.
اصل ماجرا از اوایل تیرماه سال جاری آغاز شد که یکی از رسانههای پرتیراژ انگلیسی بنام «پترولیوم» کلید شایعهپراکنی و فضاسازی با هدف تشویش افکار عمومی مردم ایران و در جهت دست اندازی در مسیر توافق اقدام جامع جمهوری اسلامی و کشور چین را کلید زد و فضای عمومی جامعه را شدیدا درگیر خود کرد.
پس از آن نیز تحلیلگران مختلفی نظیر «سایمون واتکینس» انگلیسی سعی در گسترش این شایعات از بنگاههای سخن پراکنی خود کردند.
در بخشی از ادعای پترولیوم مبنی بر سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری چینیها در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، حمل و نقل، حضور پنج هزار نیروی امنیتی چین در ایران جهت حفاظت از منافع این کشور، تخفیف ویژه ایران در فروش نفت و گاز به چین تا سقف 32 درصد کمتر از نرخ واقعی، در اختیار گرفتن تمام قراردهای نفتی ایران بدون قید و شرط، واگذاری جزیره کیش به مدت زمان 25 سال به چینیها و... مطرح شده که باعث شوکه شدن مردم شده است در صورتی که با یک نگاه گذرا به پیشنویس این تفاهمنامه کذب بودن آن بر هرکسی آشکار میشود.
توافق روسای جمهور ایران و چین برای یک روابط راهبردی 25 ساله، کاملا درست و حکمت آمیز است، لذا با نگاهی دقیق به پیشنویس یاد شده باید گفت که مسائلی نظیر حضور ۵ هزار نظامی چینی در ایران اصلا در این تفاهمنامه پیشبینی نشده است بلکه یکی از بندهای این سند همکاری امنیتی نظامی در زمینههای تبادل دانش نظامی، انجام رزمایشهای مشترک و خرید و فروش سلاح و تجهیزات نظامی طرفین به یکدیگر است.
یکی دیگر از مطالبی که شبکههای برانداز سعی دارند تا با مانور بر آن ذهن جامعه را به سمت فروپاشی ادراکی پیش ببرند در خصوص شرط طرف چینی در سرمایه گذاری 400 میلیارد دلاری است که این مورد نیز در پیشنویس سند اساسا وجود ندارد.
از جمله القائات صورت گرفته توسط شبکه تغییر رفتار و برانداز در ایران تخفیف خرید نفت گاز و پتروشیمی با تخفیف 32 درصد از ایران است که نه تنها در سند مذکور وجود ندارد که اتفاقا طرف چینی اعلام کرده نفت و گاز و پتروشیمی بر اساس قیمت جهانی باشد و در این میان چین میتواند روزانه تا 8 میلیون بشکه نفت از ایران خریداری کند.
یکی از عجیبترین شانتاژهای خبری که در ارتباط با این پیشنویس مطرح میشود ماجرای واگذاری جزیره کیش است که متاسفانه اسفندماه سال گذشته با ناشیگری یک نماینده مجلس کلید خورد در حالی که از اساس مردود بوده و اصلا در پیشنویس توافق اشارهای به جزایر ایران نشده است.
لازم به توضیح است طرفین در زمینه سرمایهگذاری، صنعت گردشگری و آن هم با پیشنهاد ایران و درخواست سرمایهگذار جهت رونق اقتصادی و مقابله با بازارهای جهانی آمریکا در دوبی و کشورهای عربی پیشنهادی مطرح شد که کاملا با این ادعای دروغین تعارض دارد.
مهمترین نکته که مردم عزیز ایران باید به آن آگاهی داشته باشند این است که تا زمانی که پیشنویس همکاری دو کشور تبدیل به قرارداد و توافقنامه نشود و مجالس ملی کشورها آن را تایید نکنند اینگونه پیش نویسها جنبه رسمی و بینالمللی نداشته و تنها در حکم سند راهی برای تدوین قرارداد نهایی هستند.
*کنشگر اجتماعی و تحلیلگر مسائل خاورمیانه
نورنیوز