شناسه خبر : 53077
تاریخ انتشار : 1399/05/25 23:50
وقتی نقاب‌ها از چهره شیوخ تزویر فرو می‌افتند

نورنیوز بررسی کرد؛

وقتی نقاب‌ها از چهره شیوخ تزویر فرو می‌افتند

امارات متحده عربی با علنی کردن روابط پنهان خود با رژیم صهیونیستی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آبروی نداشته خود را به پای ترامپ ریخته تا به زعم خود با معامله‌ای به ظاهر برد ـ برد، در صورت انتخاب مجدد ترامپ جایگاه خود را به عنوان ژاندارم منطقه‌ای کاخ سفید قطعی کرده باشد.

نورنیوزـ گروه بین الملل: توافق صورت گرفته میان امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی که «دونالد ترامپ» از آن به عنوان توافقی تاریخی یاد کرد، پرونده فلسطین و رابطه اعراب و اسرائیل را وارد دور جدیدی از تحولات کرده است.

امارات با انجام این توافق که با واسطه‌گری آمریکا انجام شد، بعد از مصر و اردن در جایگاه سومین کشور جهان عرب قرار گرفت که با رژیم صهیونیستی توافقنامه صلح و همکاری دوجانبه امضا کرده است.

البته نگاهی به سرگذشت مصر پسا ناصری و بعد از امضای توافقنامه «کمپ دیوید» گویای این نکته است که کشوری که پیش از امضای توافقنامه با رژیم اسرائیل، نقش پیش رو در جهان عرب داشت حالا بعد از ۴۰ سال نه آن اقتدار را دارد و نه حرفی برای گفتن.

در واقع؛ امارات باید بداند که دستپخت مشترک «کارتر، سادات و بگین» آنچنان آش دهان‌سوزی برای مصر نبود که اکنون مدل «ترامپ، بن‌زاید و نتانیاهو» بعد از چهل سال بخواهد همان مسیر طی شده را تکرار کند. زندگی دست‌کم دو میلیون بی‌خانمان مصری در قبرستان‌های قاهره، اسکندریه و پورت سعید که فقط برای زنده ماندن چشم به راه دلارهای خارجی و گندم‌های وارداتی هستند، شاهدی بر این مدعاست.

بیشتر کشورهای مدعی اقتدار در جهان عرب از عربستان سعودی گرفته تا امارات متحده عربی، قطر و حتی بحرین در این سال‌ها تلاش کردند تا با نزدیکی بیشتر به آمریکا در عیان و ارتباط پنهانی با رژیم صهیونیستی برای جلب حمایت غرب گوی سبقت را از یکدیگر بربایند، اما نه تنها به عاملی تاثیرگذار در روند تحولات منطقه‌ای تبدیل نشدند که ناخواسته در جایگاه مزدوری برای اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه قرار گرفتند.

فهرست بلند ایفای نقش‌های ضدمردمی این رژیم‌ها در تحولات منطقه نشان می‌دهد که تا چه حد در انتخاب مسیر خود اشتباه کرده‌اند، به گونه‌ای که اقدامات آنها از تشویق صدام برای حمله به ایران و پشتیبانی از رژیم اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه علیه حزب‌الله گرفته تا نقش‌آفرینی در تاسیس گروهک‌های تروریستی در عراق و سوریه و کشتار ملت مظلوم یمن، همه و همه تنها به ذلیل‌تر شدن آنها نزد ملت‌های منطقه منجر شده است.

حالا امارات متحده عربی با علنی کردن روابط پنهان خود با رژیم صهیونیستی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آبروی نداشته خود را به پای ترامپ ریخته تا به زعم خود با معامله‌ای به ظاهر برد ـ برد، در صورت انتخاب مجدد ترامپ جایگاه خود را به عنوان ژاندارم منطقه‌ای کاخ سفید قطعی کرده باشد.

از سوی دیگر؛ عادی‌سازی روابط با رژیم‌های متحجر عربی یکی از تکه‌های پازل طرح موسوم به «معامله قرن» است که کلید اجرای آن از انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس اشغالی زده شد و در کنفرانس شکست خورده منامه با محوریت «جرد کوشنر» ادامه پیدا کرد و به سرکوب سردمداران سازش یعنی تشکیلات خودگردان فلسطینی منجر شد.

بر این اساس؛ در یک نگاه کلی می‌توان این توافق را در ادامه مسیری به حساب آورد که ذیل کلان پروژه «تجزیه منطقه» و طرح «خاورمیانه جدید» از سال ۲۰۰۶ و با جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان آغاز شد ولی پس از شکست مفتضحانه در آن جنگ و سپس بروز انقلاب‌های عربی، مسیر خود را در جنگ نیابتی در سوریه و عراق جستجو کرد.

حمایت همه‌جانبه از شبه‌نظامیان تروریستی ـ تکفیری علیه دولت سوریه و سپس تاسیس داعش و حمله به عراق در فاصله سال‌های 2011 تا 2014 سناریوی جامعی بود که به طور همزمان، هم بهار عربی را به خزان مبدل ساخت و هم می‌خواست با تجزیه عراق کمر محور مقاومت را بشکند.

محاصره همه جانبه اقتصادی ایران پازل بعدی این طرح بود که در سال ۲۰۱۵ با اعلام تحریم‌های جدید پسابرجامی از سوی «باراک اوباما» کلید خورد و با خروج ترامپ از برجام در ۲۰۱۷ و تکمیل سنگین‌ترین رژیم‌های تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسید تا نقطه اتکاء «محور مقاومت» را به زمین بزند، نقشه شومی که در برابر راهبرد «مقاومت فعال» مردم ایران شکست خورد.

اکنون و در فضای غبارآلود انفجار مشکوک بندر بیروت، همه تکه‌های پازل معامله قرن همچون قطرات جیوه در حال پیوند با یکدیگر است؛ امارات روابط سیاسی خود را با اسرائیل علنی می‌کند، ناوگان دریایی به همراه هواپیماهای جنگی و نیروهای نظامی فرانسه و انگلیس در بندر بیروت پهلو می‌گیرند، فشارها برای استعفای رئیس جمهور لبنان و برگزاری انتخابات زود هنگام پارلمانی تشدید می‌شود و بالاخره حذف حزب‌الله از ساختار سیاسی لبنان و خلع سلاح آن به عنوان اصلی‌ترین شرط اعطای کمک‌های بین‌المللی برای بازسازی اقتصاد لبنان تعیین می‌شود.

اصلی‌ترین ثمره این تحولات البته به اعتقاد دبیرکل حزب‌الله لبنان، افتادن نقاب از چهره حکام عرب بود تا چهره دروغگوها و خائنان و کسانی که از پشت خنجر می‌زنند برای مردم روشن شود و مردم، دوست را از دشمن تشخیص دهند.


نورنیوز
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی