شناسه خبر : 42671
تاریخ انتشار : 1398/11/26 09:21
مسئولیت نشست امنیتی مونیخ در قبال ترور سردار سلیمانی

قاسم غفوری

مسئولیت نشست امنیتی مونیخ در قبال ترور سردار سلیمانی

تشکیل دادگاهی بین المللی برای محاکمه قاتلان سرداران مقاومت و اختصاص جایزه صلح به نام سردار سلیمانی، بخش کوچکی از قدردانی نشست امنیتی مونیخ و جهانیان از رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌های سردار سلیمانی در تحقق امنیت و ثبات جهان است که به اذعان جهانیان نقشی کلیدی در تحقق این مهم داشته است.

کنفرانس امنیتی مونیخ امسال برای پنجاه و ششمین بار از 14 تا 16 فوریه (25 تا 27 بهمن ماه) برگزار می شود. این نشست هر ساله با عنوان بررسی مشکلات امنیتی جهان و رسیدن به راهکاری واحد برای مقابله با آنها برگزار می‌شود.

نکته قابل توجه تا به امروز این نشست‌ها نتوانسته است کارکرد چندانی در حل بحران‌های امنیتی جهان داشته باشد که وضعیت نابسامان دنیای امروز نمودی از این ناتوانی است. حال این سوال مطرح است که نشست امسال چگونه می‌تواند به اهداف ادعایی بنیانگذاران این نشست‌ یعنی امنیت و ثبات جهانی دست یابد.

برای پاسخ به این پرسش بررسی مشکلات اصلی امنیت و ثبات جهانی امری قابل توجه است. نگاهی بر روند تحولات نشان می دهد که صحنه جهانی با مجموعه‌ای از تروریسم مواجه است که هر کدام خطرات امنیتی بسیاری را به همراه دارد.

نخستین محور چالش دنیای امروز تروریسم اقتصادی است که در قالب انحصار طلبی‌های اقتصادی و تحریم‌ها و تهدیدات اقتصادی علیه سایر کشورها اجرا می‌شود. محور این تروریسم مستقیما ملت‌ها را هدف قرار می‌دهد چنانکه نمود آن را در تحریم‌های اقتصادی آمریکا و بعضا اروپا در قبال سایر کشورها می‌توان مشاهده کرد. تحریم‌هایی که هدف آنها تحمیل خواسته‌های سیاسی و به زانو در آوردن سایر کشورها در برابر خواسته‌های آنهاست.

این تروریسم چنان است که حتی به عرصه غذا و دارو که در تمام قوانین جهانی حتی در دوران جنگ نیز نباید تحریم شوند، اعمال می‌گردد. تروریسمی ضد انسانی و ضد بشری که امروز به کرات از سوی آمریکا و همپیمانانش در اروپا اعمال و جان بسیاری را در جهان در معرض خطر قرار داده است.

دوم تروریسم فرهنگی است که با ادعای برتری فرهنگ غربی و یا بعضا آمریکایی صورت می‌گیرد. طرح‌هایی مانند خاورمیانه بزرگ که همچنان ادامه دارد و هدف آن نابودی هویت ملت‌های دیگر در آنچه هویت غربی نامیده می‌شود خلاصه می‌گردد.

جنگ فرهنگی که در صحنه جهانی غرب به راه انداخته نمودی از این جنگ فرهنگی است که اسلام ستیزی، نژادپرستی علیه رنگین پوستان و بومیان ـ وضعیت بحرانی بومیان در کانادا، آمریکا و استرالیا ـ  حذف هویت و ریشه ملت‌ها چنانکه در معامله قرن حق فلسطینی بودن از میلیون‌ها انسان بی گناه سلب گردیده و به افرادی بدون هویت تبدیل می‌شوند.

 تروریسم فرهنگی که از سوی آمریکا و ایادی آن صورت می گیرد اکنون جنگ‌ها و بی عدالتی‌های بسیاری را در جهان بپاکرده است و هر روز بر تعداد قربانیان آن افزوده می‌شود.

سوم تروریسم علمی است که غرب به دنبال تحمیل آن است. انحصار طلبی در حوزه دانش هسته‌ای در حالی که بر اساس ان پی تی تمام اعضا آژانس به صورت غیر محدود حق برخورداری از دانس صلح آمیز هسته‌ای را دارند، انحصار طلبی در حوزه دانش‌های روز جهان از جمله در عرصه هوا فضا نمودی از این تروریسم علمی است.

کشورهایی که خود دارای سلاح‌ هسته‌ای هستند نظیر کشوری مانند فرانسه بمب‌های اتمی اش را عامل ثبات اروپا می‌نامد  و یا آمریکایی که 700 میلیارد دلار برای نوسازی توان موشک‌های هسته‌ای اش اختصاص می‌دهد در برابر دست یابی سایر کشورها به دانش صلح آمیز هسته‌ای کارشکنی کرده و حتی به تحریم و تهدید به جنگ کشورهای دیگر می‌پردازند.

جالب توجه آنکه همین کشورهای غربی مدعی امنیت هسته‌ای جهان حتی به تعهدات هسته‌ای خود نیز پایبند نیستند که عدم تعهد پذیری 1+5 در برجام به رغم انجام تمام تعهدات ایران نشانه‌ای آشکار از انحصارطلبی هسته‌ای این کشورهاست. 

صنایع دفاعی از جمله در حوزه موشکی حق هر کشوری است که برای امنیتش به آن دست یابد در حالی که غرب همین حق ساده را نیز برای سایر کشورها قائل نیست چنانکه نمود آن را در تقلای غرب برای نابودی توان موشکی ایران که جنبه‌ای کاملا دفاعی دارد می‌توان مشاهده کرد. جالب توجه آنکه دامنه این تروریسم علمی حتی به عرصه تحقیقات علمی نیز رسیده که موضع خصمانه و غیر اصولی آمریکا و فرانسه در قبال دستاوردهای ماهواره‌ای ایران نمودی از آین آپارتاید علمی است.

چهارم آنکه تروریسم نظامی بعد دیگر تهدیدات امنیتی است که محور آن را رفتارهای تروریستی مدعیان مبارزه با تروریسم تشکیل می‌دهد. ائتلاف به اصطلاح مبارزه با تروریسم با محوریت آمریکا، برخی بزرگان اروپا در حالی به اذعان خودشان ایجاد کننده القاعده و داعش و گروه‌های تروریستی بوده‌اند، در سالهای اخیر نه تنها مبارزه ‌ای با تروریسم نداشته‌اند بلکه حمایتی همه جانبه از آن داشته اند چنانکه رسما پناهگاه امن تروریست‌ها در سوریه و عراق شده‌اند.

تحرکات نظامی این کشورها علیه سوریه و عراق خود سندی بر ماهیت تروریسم پروری آنهاست. حمایت این کشورها از تروریسم دولتی سعودی علیه مردم مظلوم یمن و تروریسم دولتی صهیونیست‌ها علیه فلسطینی‌ها بعد دیگر این ترورسیم پروری است. حمایت این ساختار از تروریسم چنان است که در اقدامی علیه امنیت منطقه و جهان در تروریسم دولتی آشکار و جنایتی جنگی سرداران مقاومت سردار سپهبد قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران، ابومهدی المهندس معاون حشدالشعبی و همرزمانشان را به شهادت رساندند. افرادی که به اذعان جهانیان نقشی محوری در مبارزه با تروریسم داشته اند چنانکه در بسیاری از کشورهای جهان به یاد آنها مراسم سوگواری و محکومیت تروریسم آمریکا برگزار شد.

با توجه به این نکات اگر نشست امنیت مونیخ امسال به دنبال حل بحران‌های امنیتی جهان است باید بر یک محور تمرکز نماید و آن مقابله با ابعاد تروریسم‌های ذکر شده است که متهم ردیف اول آن نیز آمریکاست.

تاکید بر اخراج نیروهای خارجی از غرب آسیا بویژه آمریکا که کانون و ریشه اصلی بحران‌هاست و نیز مقابله با تروریسم اقتصادی، فرهنگی، علمی و نظامی که با محوریت آمریکا و شرکایش که علیه سایر کشورها اعمال می‌شود و در نهایت قدردانی رسمی حاضران در نشست مونیخ از سرداران مقاومت بویژه سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و محکوم سازی تروریسم دولتی آمریکا در به شهادت رساندن سرداران مقاومت، گام‌های مقدماتی برای نشان دادن صداقت نشست امنیتی مونیخ برای صلح و امنیت جهانی است.

تشکیل دادگاهی بین المللی برای محاکمه قاتلان سرداران مقاومت و اختصاص جایزه صلح به نام سردار سلیمانی، بخش کوچکی از قدردانی نشست امنیتی مونیخ و جهانیان از رشادت‌ها و از جان گذشتگی‌های سردار سلیمانی در تحقق امنیت و ثبات جهان است که به اذعان جهانیان نقشی کلیدی در تحقق این مهم داشته است. در غیر این صورت این نشست جز محلی برای گرفتن عکس یادگاری و چند روز تشریفات ظاهری کارکردی نخواهد داشت.


نورنیوز
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی