شناسه خبر : 42349
تاریخ انتشار : 1398/11/21 17:06
«درخت گردو»؛ روایتی از خباثت دشمنان که هنوز ادامه دارد...

بهمن وخشور

«درخت گردو»؛ روایتی از خباثت دشمنان که هنوز ادامه دارد...

بمباران شیمیایی سردشت بمبارانی بود که نیروی هوایی عراق از 7 تیر1366 با استفاده از بمب‌های شیمیایی در چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت (از توابع استان آذربایجان غربی) انجام داد. در این حمله 110 نفر از ساکنان غیرنظامی شهر جان‌ باخته و 8000 تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند.

«درخت گردو» آخرین ساخته محمدحسین مهدویان در ژانر فیلم ـ مستند (داکیودرام) است. کارگردانی که پیش از این با فیلم های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیم روز» تسلط و توانایی های خود را در این ژانر به خوبی نشان داده است.

مهدویان در این اثر همچون آثار گذشته به یک حادثه تاریخی اشاره می کند، حادثه تاریخی که نه بلکه یک جنایت جنگی که فراموش شده ونباید به راحتی از کنار آن گذشت.

فیلم با صف طولانی کولبرها و با صدای قرائت قرآن بر روی جنازه قادر شروع می شود و با نریشن خسته و بی رمق هما (معلم روستا) فلاش بک می خورد تا تماشاچی را هدایت کند به تیرماه 1366 که آن فاجعه انسانی رخ داد.

پیمان معادی که نقش «قادر» شخصیت اصلی داستان را بازی می کند یکی از بهترین انتخاب های مهدویان است و معادی بهترین بازی خود را تا به امروز در این فیلم ارائه داده است. دیگر از آن پیمان معادی که عموما یک شخصیت خشک و سرد و نچسب داشت خبری نیست و این بار یک کاراکتر کاملا احساسی، محکم، پاک و بی آلایش و در عین حال شدیدا تاثیرگذار به نمایش می گذارد.

در مقابل انتخاب مهران مدیری به عنوان بازیگر مقابل «قادر» یکی از ضعف های بزرگ مهدویان است که به جرات می توان گفت یکی از ضعیف ترین بازی های مهران مدیری است.

بازی های ساده، باورپذیر و روان کودکان، همراه با طراحی صحنه های فوق العاده و دقیق و همچنین موسیقی فیلم "حبیب خزایی فر" که درست و به جا توانسته از آواها و نواهای کردی استفاده کند و کارگردان با کنار هم چیدن این اجزا توانسته صحنه های احساسی را به تصویر کشیده و فیلمی قابل قبول ارائه کند.

مینا ساداتی در نقش هما با یک بازی نه چندان درخشان در طول فیلم با صدای بی جان، جمله های تکراری و گاه شعارگونه سوگنامه قادر را روایت کرده و به شدت تماشاچی را خسته می کند این در حالی ست که به قدری تصاویر گویاست که خیلی جاها نیازی به اضافه گویی نیست.

در ابتدای فیلم روای در مورد جنگنده ها صحبت می کند و اشاره می کند که جنگنده ها موقع برگشت به آشیانه خود برای اینکه با امنیت کامل بتوانند فرود بیایند اگر بمبی مانده باشد آن را جایی رها می کنند و به قدری از کنار موضوع به این مهمی به راحتی رد می شود که گویی کارگردان خواسته کار آنها را توجیه کند.

یک جنگنده از بالای سردشت رد می شود و بمبی شیمیایی را رها می کند و اکثر ساکنین آن آلوده به مواد شیمیایی می شوند، یکی از آنها قادر است و خانواده او. تازه این آغاز ماجراست و بدبختی های قادر.

قادر سه فرزند خود و در نهایت همسر خود را نیز از دست می دهد، این مصیبت به قدری بزرگ است که گویی کارگردان اصل ماجرا را رها کرده و خود، عوامل و تماشاچیان را جمع کرده تا به سوگ بنشینند و به حال قادر گریه کنند.

سوال اینجاست چرا باید اصل ماجرا فراموش شود؟ چرا باید فاجعه به این بزرگی را رها کرده و به زندگی شخصی قادر باید پرداخت؟ این در حالی ست که خود قادر دیگر به به خود و خانواده اش فکرد نمی کند، چون پس از گذشت یازده سال از این فاجعه قادر به دادگاه لاهه می رود تا نه حق خود بلکه حق هزاران انسانی را که به واسطه این جنایت جنگی پایمال شده بستاند.

بمباران شیمیایی سردشت بمبارانی بود که نیروی هوایی عراق از ۷ تیر۱۳۶۶ با استفاده از بمب‌های شیمیایی در چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت (از توابع استان آذربایجان غربی) انجام داد. در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر جان‌ باخته و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند.

حال امروز؛ اروپا و آمریکا پس از گذشت 40 سال از دشمنی خصمانه‌شان، با به روز کردن انواع تاکتیک‌های تهاجمی خود، پرحجم‌ترین و پیچیده‌ترین جنگ هیبریدی و چندلایه را علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران بکار گرفته اند تا به خیال خود، نظام مردمی برآمده از انقلاب اسلامی را به سقوط بکشانند. این در حالی است که چنانچه امروز تمام دنیا مشاهده کرد، ملت ایران با حرکتی پرشتاب و رو به جلو، همچنان استوار ایستاده و هیچگاه خباثت‌های غرب را فراموش نخواهد کرد.


نورنیوز
کلید واژگان
جشنواره فیلم فجر ۳۸
نظرات

نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

نظر شما

X
آگهی تبلیغاتی